![](http://amir1369.persiangig.com/image/amir/golestan1.jpg)
۱۵ علت ریزش طرفداران موسوی
۱۳ میلیون نفری که به موسوی رای دادند الان حتی ۱۳ هزار نفر هم نمیشوند ..چرا ؟
بدلایل زیر :
علت اول : طرفداران موسوي متوجه شدند که وي از چارچوب ارزشي نظام مقدس جمهوري اسلامي فاصله گرفته است.
علت دوم : رفتارهاي نابهنجار و غير قانوني کروبي و به خصوص موسوي باعث کاهش طرفداران آنها شده است. عده اي که در روز قدس به عنوان نيروهاي طرفدار موسوي حضور پيدا کرده بودند اصلا فلسفه روز قدس را نمي دانستند.
علت سوم : نيروهايي که عناد با کل نظام دارند و دشمن هم به دنبال سازماندهي آنها بود، ... اين نيروهاي در حال نابود شدن هستند و اين ريزش ها در آينده ادامه خواهد داشت و بسياري از اينها فريب دشمنان و رهبران خود را خوردند.
علت چهارم : .موسوي از روز اول بعد از انتخابات به دروغ گفتن، تهمت زدن و فرمان شورش خياباني پرداخت كه اين گونه حركات در آداب دموكراسي، آزادي و استقلال كشور نميگنجد؛ يعني نامزد انتخابات به عنوان يك فرد شورشي ظاهر ميشود.
علت پنجم : عده اي كه فريب گفتمان موسوي را خورده بودند پشيمان شدند و غربي ها نيز كه آتش بيار معركه شده بودند نااميد شدند، چرا كه متوجه شدند در داخل كشور ما نمي توانند بر مشكلاتي دامن بزنند.
علت ششم : صداقت موسوي براي طرفدارانش محرز نشد.. كنترل هواداران موسوي توسط اپوزيسيون خارج از كشوريكي ديگر از دلايل ريزش هواداران موسوي است
علت هفتم : اقدامات اصلاح طلبان بعد از انتخابات،نوعي كودتا بود ...آنها تصور مي كردند با اعتراضات راي قانوني را تغيير مي دهند، اما اين اشتباه بزرگي بود و اقدامات آنها بعد از انتخابات را مي توان نوعي كودتا دانست.
علت هشتم : دعوت موسوي از مردم و كشاندن آنها به خيابانها و استفاده از مناسبتهاي ملي و روزهاي خاص و شركت موسوي در مراسم ختم شخصي كه زنده بوده است و گريستن وي برگورهاي خالي و معرفي مقتولين و در مجموع اينگونه تلاشها و استفاده از احساسات عمومي صداقت موسوي را زير سوال برد و همين امر باعث ريزش هواداران وي شد.
علت نهم : در حال حاضر عملا هدايت طرفداران موسوي به دست اپوزيسيون خارج از كشور افتاده است و با توجه به اينكه اين افراد آبرو و محبوبيتي در داخل كشور ندارند اين مسئله نيز در ريزش هواداران موسوي تاثير گذار بوده است.
علت دهم : تعداد قابل توجهي از هواداران موسوي به دليل شعارهاي وي كه در چارچوب نظام و در جهت حفظ نظام بوده به وي راي دادند اما زمانيكه با قانون گريزي وي مواجه شدند از همراهي وي صرف نظر كردند.
علت یازدهم: موسوي و كروبي با حرفهاي تكراري خود كه بخشي از آن دروغ است، به اشخاص حقيقي و حقوقي و اركان نظام تهمت ميزنند و به تشويش اذهان عمومي ميپردازند. ..موضعگيري جديد اين دو به شناخت افكار عمومي نسبت به حركات نفاقانگيز آنها كمك زيادي ميكند و موجب ريزش طرفداران آنها ميشود.
علت دوازدهم : موسوي مباني فكري خود را برخلاف نظر امام (ره) با مبناي سلطنتطلبان و نامحرمان نظام تطبيق داد و تحت عنوان جنبش سبز با مخالفان، نظام همبستگي ايجاد كرد. موسوي راي مردم كه ميزان وحدت و عدالت است را نپذیرفتند و همين رفتار آنها را به سمت ديكتاتوري و ظلم به مردم پيش برد و باعث ریزش طرفدارانش شد...طرفدارانموسوی به قدري كاهش پيدا كرده كه كنگره امريكا براي حمايت و طرفداري بودجه55 ميليون دلاري را براي جنگ نرم عليه ايران اختصاص داد.
علت سیزدهم : برملا شدن چهره واقعی سران جنبش فتنه و حركات نسنجیده سران فتنه در روز قدس و اعلام برائت نكردن از شعارهای انحرافی هوادارانشان از دیگر عوامل ریزش هواداران جنبش فتنه در روز 13 آبان و ۱۶ آذر بود. ....
علت چهاردهم : یكی دیگر از عوامل ریزش چشمگیر طرفداران جنبش به اصطلاح سبز، دروغگویی سران این فتنه بود، سخنان بیپایه موسوی درباره تقلب در انتخابات و همچنین ادعاهای بیاساس كروبی درباره آزار جنسی از دروغهای سران فتنه بود كه برملا شد.
علت پانزدهم : ميرحسين موسوي كه غروب روز 15 آذر با صدور بيانيه اي از مردم خواسته بود در روز 16 آذر به «جنبش سبز» بپيوندند از ترس رسوایی ترجيح داد در خانه بنشيند و براي همراهي با تعداد اندك آشوبگران حتي يك قدم هم برندارد و همین امر باعث شد طرفدارانش اعتراض کنند که چرا موسوی دیگران را تحریک کرده و اما خودش از ترس در تجمعاتشان ظاهر نمیشود ..و این بیشترین ریزش در ۱۶ آذر بود..
و اینک موسوی در باتلاقی که خود ساخته است دست و پا می زند ..عاقبت منافقان و خیانتکاران همین است.