loading...
گلستان
پسر شجاع بازدید : 399 یکشنبه 11 مهر 1389 نظرات (0)
  فتنه گران سبز و  مارقین           قسمت دوم

                

مردم بیدار باشید !

امیر مومنان علی ع در خطبه 151 نهج‌البلاغه مردم را اینچنین از خطر فتنه برحذر می‌دارد: «مردم! شما هدف‌گیری شدید و مورد آماج بلا و امتحان هستید، بیدار شوید و از مستی وفور نعمت و از سختی عقوبت بترسید. وقتی نمی‌دانید حق و باطل چیست اگر تقوای حق‌طلبی دارید، آرام باشید.

 امام خمینی(ره) می‌فرمایند: «منافقین از کفار بدترند». چرا که منافقین حق و باطل را با هم درآمیختند. باطل را می‌گویند و در کنار آن حق را هم بیان می‌کنند. گاهی اوقات حق را در لباس باطل می‌کنند و گاهی عکس آن، در حالی‌که کفار باطلشان مشخص است. کمتر کسی گمراه می‌شود و به دنبالشان می‌رود، اما منافقان اینگونه نیستند و عده قابل توجهی را به شبهه می‌اندازند.

فرق مومنان و کفار با منافقان در این است که مومنان در حرف و عمل تابع خداوند هستند..کفار در حرف و عمل مخالف خداوند متعال هستند.....اما منافقان در حرف و عمل متفاوت هستند ..مثالی میزنم :

یکی از این منافقین ۸۸ بنام  موسوی در در پانزدهمین بیانیه خود، به مناسبت فرا رسیدن هفته بسیج، بسیجیان را مورد فحاشی و اتهاماتی بی سابقه قرار داد. وی بسیج را "جیره‌خوار" دولت نامید و مدعی شد که بسیجیان در ازای دستگیر کردن مردم در اجتماعات پاداش سرانه می‌گیرند ...این منافق از بسیجیان بعنوان جیره خوار"، "بی نیت"، "حزب سیاسی" و "سرانه بگیر" یاد کرده است در حالی که وی پیش از این در برنامه‌های تبلیغاتی خود و سخنرانی‌های انتخاباتی، خود را یک "بسیجی" می‌نامید.

یا کروبی که خود را یار امام میخواند و اما در عمل با مطرح کردن شایعات بی اساس اینهمه  به نظام خدشه وارد کرد..

 در زمان رهبری حضرت امام خمینی(ره) بحران بنی‌صدر پیش آمد؛ کسی که با کارهایش نشان داد که چقدر در نفاق پیشرفته و با نادیده گرفتن صحبت‌های امام که فرمودند: «صحبت‌های فتنه‌انگیزانه نکنید»، غائله 14 اسفند1359را ایجاد کرد.

 یا فرد دیگری بنام دکتر سروش که با سران حزب توده از اول انقلاب بحث‌هایی داشته است، فردی که به عنوان یک تئوریسین حزب اللهی در مباحث شرکت می‌کرد، اما بعد از مدتی غیر از خودش شخص دیگری را قبول ندارد، حتی کار را به جایی می‌رساند که دیگر وحیانی بودن الفاظ قرآن را هم انکار می‌کند.

دکتر صالح نیا میگوید :

« زمانی محمد خاتمی به مدت 8 سال رئیس‌جمهور کشور می‌شود. او به عنوان یک رجل دینی برای اداره کشور به جای بهره بردن از منابع اسلامی و آیات و روایات و متون دینی .. از گزاره‌های فلسفی غرب استفاده می‌کند.

 جامعه مدنی‌ای که خاتمی آن را مطرح کرد «یورگن هابرماس» و امثال او 300 سال پیش در اروپا مطرح کرده بودند، اما او 8 سال با آن الفاظ اذهان عمومی و جامعه را مشغول کرد .... علاوه بر خاتمی، امثالی مانند حجاریان و عطریان‌فر را نیز داشتیم.

آنها هم یک دهه نظام و مردم را با تزهای سیاسی نخ نما شده غرب بازی دادند. فتنه‌های مکرری را ایجاد کردند از جمله واقعه 18 تیر و.... و آنها کسانی بودند که نخبگان راستین را با اسامی و القاب مختلف کنار گذاشتند تا خودشان مدت قابل توجهی در عرصه سیاسی یکه‌تازی کنند. چرا؛ چون از گزاره‌های فلسفی غرب چنین آموخته بودند.

در واقع آنها به نوعی از فرهنگ ایرانی اصیل اسلامی تو خالی بودند و وقتی با آموزه‌های انبوه غرب مواجه شدند شگفت‌زده شده و به تقلید و ترجمه کورکورانه نسخه‌های غربیان که صد‌ها سال پیش برای خود پیچیده بودند پرداختند.

 امثالی مانند آنها معتقد بودند بعضی از زیارت‌های مفاتیح الجنان از جمله زیارت وارث که جزو معتبرترین زیارت‌هاست باید اصلاح شود چرا که موجب ترویج خشونت می‌شود! کاری که پنتاگون در درس‌های طالبان انجام داد و آیات مربوط به جهاد را حذف کرد.

طی 30 پس از پیروزی انقلاب در موارد متعددی برای کشورمان فتنه‌هایی پیش آمد که خود مردم و نیروهای انقلاب گاهی با یکدیگر درگیر شدند و نفهمیدند که حق و باطل چیست. حضرت امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید:« نگویید خدایا پناه بر تو از فتنه چون همه شما بدون ‌استثنا دچار فتنه خواهید شد چرا که باید امتحان پس دهید و مشخص شود شما صادق هستید یا کاذب».

در هنگام بروز فتنه ها چه باید کرد ؟

حضرت امیر (ع) می‌فرمایند: «شیطان با هیچ کس شوخی ندارد و سراغ همه می‌رود و از هیچ کس نمی‌گذرد، سراغ قوی‌ترین رزمندگان، مجاهدان و شهادت‌طلبان تاریخ رفته و آنها را فاسد می‌کند. با کینه، رقابت، جاه‌طلبی، ریاست‌طلبی و قدرت‌طلبی، ثروت‌طلبی و شهوت‌طلبی و به همین دلیل همه ما تا لحظه آخر در خطریم».

 چه باید کرد تا دچار فتنه نشویم ؟ ..امیر مومنان میفرماید : در فتنه‌ها مانند بچه شتر 2 ساله باشیم چراکه 2خصوصیت دارد؛ نه پشتی دارد که سوارش شوند و نه سینه‌ای دارد که دوشیده شود.

 مقام معظم رهبری  معتقدند معناي روايت اين نيست كه داخل ماجرا نشوید چون داخل ماجرا نشدن، دخالت نکردن و حرف نزدن معنای سواری ندادن نیست بلکه اتفاقا اگر وارد نشویم و بگذاریم دشمن هرکاری که می‌خواهد انجام دهد عین گرفتار شدن در فتنه است یا بدتر از آن وارد شوید و حرف‌هایی بزنید که نباید یا حرف‌هایی را که باید بزنید، نگویید».

 بهترین توصیه کلام مولای متقیان است که می‌فرمایند: «در فتنه هر کجا دچار شبهه شدید و نتوانستید حق و باطل را تشخیص دهید بر اساس تعصب، احساسات و دنیاخواهی موضع نگیرید و عمل نکنید و از رهبری صالح تبعیت کنید».

 همه ما در عصر غیبت به فقهای عظام و در راس آنها به ولی‌فقیه ارجاع داده شده‌ایم. آنها در فتنه‌ها تکلیف عوام را معین می‌کنند. رهبر طبق نفوس کثیره دینی حرف آخر است. و ما باید از رهبری عزیزمان اطاعت کنیم تا این فتنه ها بر ما غلبه نکنند .....

 حضرت امیر(ع) در خطبه 93 نهج‌البلاغه می‌فرمایند: «وقتی شبهه برمی‌خیزد بر جای خویش بمانید، آنگاه که شبهه گرد و غبار می‌کند، فتنه از رهگذرهای پنهان و غیر آشکار در می‌آید، پس آنگاه به رسوایی و زشتی می‌گراید. فتنه زمانی که می‌آید از روبه‌رو شناخته نمی‌شود، وقتی که تمام می‌شود از پشت سر شناخته می‌شود.‌ای مردم! امام حاکم خود را در این فتنه‌ها تنها مگذارید تا بعدها خود را سرزنش کنید.......خود را در آتش فتنه‌ای که پیشاپیش آن رفته‌اید بی‌اندیشه در می‌آورید همانا من برای شما چراغم در تاریکی، هر کس در تاریکی است و حق را از باطل نمی‌شناسد به این چراغ بنگرد،‌ به من بنگرد و راه را بیابد».

 استفاده از نمادهای دینی برای کارهای ضد دینی است که این هم از عجایب منافقین سبز بود ....مثلا رنگ سبز که جزو رنگ‌های ديني است را برای رسیدن به اهداف ضد دینی خود استفاده می‌کردند. 

مثلا دوم خردادی ها.  بر این باورند که می‌توان مسلمان بود اما خدواند را هم می‌توان نقد کرد؛  مثلا آنها معتقد بودند آیه قصاص یا دیه‌ها یا خیلی از حدود مانند حد زنای محصنه را می‌توان نقد کرد و تغییر داد!

 در زمان خاتمی خیلی از دوم خردادی‌ها نوشته بودند، می‌شود علیه خدا هم تظاهرات کرد. برخی‌ها به اسم مسلمانی صحبت‌هایی می‌کنند که مو بر بدن انسان راست می‌شود. مانند حرفی که زده شده مسلمان باشیم، اما بگویم دین مال 14 قرن پیش است. یا بگویند باید یک متن جدید در این عصر جدید در کنار قرآن نوشت».

همانطور که مردم با تبعیت و با حمایت زیر پرچم رهبری ولی فقیه حرکت کردند و پدیده فتنه را مهار کردند انتظار و حق مشروعشان است که از قوه قضائیه به عنوان نخستین وظیفه ذاتی یعنی تامین عدالت، آرامش و امنیت ملی بخواهند که با عوامل ایجاد فتنه برخورد کند».

پسر شجاع بازدید : 330 یکشنبه 11 مهر 1389 نظرات (1)
چرا علي ع در مقابله با معاويه شكست خورد ؟

این روزها وقتی توهین به مقدسات اسلام و انقلاب و رهبری عزیز و توهین به بسیجیان جانبرکف و ..را از سوی منافقین سبز و موسوی منافق میبینم یاد دوران خلافت علی ع و معاویه ملعون افتادم ..

گفتم مروری داشته باشم بر اتفاقات ان دوره تا شاید تاریخ درس عبرتی برای دوستان شود و اشتباه تاریخی تکرار نشود
 
علي(علیه السلام)و معاويه، دو حزب، دو گروه و دو جمعيت با دو طرز تفكر و با دو فلسفه اجتماعي، در مقابل يكديگر ايستاده و با هم مبارزه مي كنند. طرفداران معاويه براي خودشان يك تئوري و طرح دارند و مي گويند پيشواي ما معاويه است و معاويه هم براي خودش فرضيه هايي درست كرده و اسلامي ساخته است.

 علي(علیه السلام)وقتي با اصحاب خودش صحبت مي كند آنان را مورد تعرض قرار مي دهد و به صورت يك پيش بيني به آنان مي گويد: «معاويه و اصحابش بر شما پيروز خواهند شد» يعني با اين كه تئوري شما حق است و شما دنبال يك امام و رهبر حقي هستيد و خداي متعال هم در قرآن فرموده است «حق بر باطل» پيروز است» از طرفي با وجود اينكه طرفداران معاويه به دنبال رهبر باطلي هستند و خدا هم در قرآن فرموده كه باطل در نهايت امر شكست مي خورد. با اين حال به شما مي گويم، با اين اوضاع و احوالي كه از شما مي بينم، طرفداران معاويه بر شما پيروز مي شوند «واني والله لاظن ان هولاء القوم سيدالون منكم...

 علت چيست؟

 برخي به اشتباه پاسخ اين سؤال اساسي را به نتيجه عملي عطف مي كنند و مي گويند معاويه در عمل بر علي پيروز شد و بر سراسر كشور اسلامي مسلط گرديد، بنابراين دليل بر حقانيت يك تئوري، يك مكتب و يك طرح پيروزي عملي است.
اما از نگاه علي(ع) پاسخ اين سؤال به گونه ديگري است. آن حضرت مي فرمايد: درست است كه مكتب علي حق و مكتب معاويه باطل اما مفهوم آن اين نيست كه اگر علي(ع) بر حق است حتماً پيروز مي شود و اگر معاويه پيروز شد دليل بر اين است كه حتماً او بر حق است

. علي(ع) مي فرمايد: مطلب اينگونه نيست .. راز پيروزي معاويه و شكست شما در امري است كه نه به مكتب معاويه مربوط است و نه به مكتب علي(ع)، بلكه رمز آن در امري است مربوط به روحيه شما. تعبير امام علي(ع) اين است: «باجتماعهم علي باطلهم و تفرقكم عن حقكم..

طرفداران معاويه بر باطل خود متحد و يكپارچه هستند و طرفداران علي(ع) در عين حق بودن متفرقند. اگر كسي از دور قضايا را نگاه كند و همين طور سطحي قضايا را بسنجد مي گويد: اين مكتب علي است كه دارد شكست مي خورد و آن هم مكتب معاويه است كه دارد پيروز مي شود. پس حق با معاويه است.

 اما اين استدلال غلط است اين مكتب علي نيست كه شكست مي خورد. اين مردم عراقند كه شكست مي خورند به دليل اينكه اسماً دنبال مكتب علي(ع) ولي عملا دنبال منافع و هواي نفس خود هستند.

 آري در شرايطي كه کشورهای مستکبر و غارتگری مانند آمریکا و انگلیس و  اسراييل جنايتكار و دنياي كفر و استكبار با تمامي توان درصدد نابودي جريان اصيل و حق گراي اسلام و انقلاب اسلامی ایران هستند

کسانی مانند موسوی و کروبی و خاتمی با کمک عده ای از طرفدارانشان و با کمک همان مستکبرین و عوامل مزدور داخلی دست به دست هم داده و با اسم انقلاب و اسلام و اما بر علیه حکومت مردمی جمهوری اسلامی متحد شده و توطئه میکنند و سعی در فریب دادن افکار عمومی دارند ..

معاویه با ایجاد فضای تبلیغاتی مسموم بر علیه علی ع مردم را فریب داد و زمینه را آنچنان فراهم کرد و بر علیع علی ع کرد که به خواسته اش رسید ..

علي (ع) دشمن زياد داشت و اين از ويژگيهاي مردان بزرگ است، اما دشمني معاويه با علي (ع) ديگر گونه بود! معاويه تا سرحد امكان از رويارويي نظامي با علي (ع) دوري مي كرد و در مواردي نيز كه ناگزير از برخورد نظامي شد، چنانكه در صفين واقع شد، تا سرحد شكست پيش رفت.

بنابراين موفقيت نهايي او در تصدي خلافت را بايد مرهون اصول و شيوه هاي تبليغاتي بسيار مفيد و مؤثري كه بكار گرفته بود، دانست. و جالب اينكه ويژگيهاي حاكم بر تبليغات معاويه همان اصول و ويژگيهاي «تبليغات رفتاري نوين» است كه براي تحصيل موفقيت با «حداكثر تأثير» و در «حداقل زمان» بهترين نوع تبليغات شناخته شده است و تجارب تبليغاتي قرن حاضر گواه اين مطلب است.

اميد كه آشنايي با اين توطئه ها ما را نسبت به حركتهاي تبليغي دشمنان فعلي فرهنگ علوي هشيارتر گرداند.

سياستهاي تبليغي معاويه در مقابله با حضرت علي (ع)

ادامه دارد............

پسر شجاع بازدید : 387 یکشنبه 11 مهر 1389 نظرات (0)
 

نیرنگهای معاویه درمقابل علی ع

اسطوره سازی

این نیرنگ را ما در بعد از انتخابلات از موسوی منافق زیاد دیدیم ..مرگ ندا و سهراب و ...قبرهای خالی و ترانه و .....که قصد اسطوره سازی داشتند ..

یا للعجب ..چقدر حرکات موسوی شبیه معاویه هست .

در اين شيوه، معاويه با توجه به فرهنگ جامعه عصر خود ، در ابتدا با انتساب احاديث ساختگي به رسول خدا (ص) ، تصويري اسطوره اي و هدايت يافته از عثمان و سپس از خويش و در نهايت از سرزمين شام مي سازد. و سپس با در خطر نشان دادن اين سرزمين اسطوره اي مردم را تحريك و به رفتار دفاعي و همسو با نيات خود وادار مي نمايد.

 بهره گيري از گرايش اجتماعي ثروت و مال اندوزي

معاويه آگاهي كاملي از روحيه مادي حاكم بر جامعه و اشراف و سردمداران امور داشت و از كارايي بالاي تطميع در يك چنين جامعه اي به عنوان وسيله اي براي دستيابي به اهداف خود به خوبي آگاه بود. از اين رو شعار دستگاه خود را «لكل عمل اجر» قرار داده بود و اين شعار را نقش خاتم خود ذكر كرده بود و مي گفت:

 هزاران هزار درهم و دينار را براي بقاي حكومت خويش به اين و آن ميدهم تا از شروع جنگي كه بيش ا زاينها برايم هزينه خواهد داشت جلوگيري كنم.

افراد بسياري تحت تأثير اين سياست معاويه از مساوات وعدل علوي گريخته و به دنياي اموي روي آوردند د رحالي كه بسياري از آنها دلشان، با علي (ع) بود و اعتقادشان به عمل علي (ع) ، اما چه سود كه دست و چشمشان به دنبال بذل و بخشش معاويه بود.

 يكي از اين افراد عقيل برادر علي ابن ابيطالب است. او كه موفق به دريافت سهم بيشتر بيت المال از برادر خويش نشد نزد معاويه رفت و معاويه نيز يكصد هزار درهم به او داد و گفت: بر فراز منبر برو و آنچه را علي با تو كرد و آنچه را من با تو كردم بازگو كن. عقيل نيز بر منبر   مي رود و پس از حمد و ثناي الهي     مي گويد :

اي مردم خبرتان دهم كه از علي چيزي برخلاف دينش خواستم ولي او دينش را بر من ترجيح داد. و از معاويه برخلاف دينش خواستم و او مرا بر دينش ترجيح داد.

 بهره گيري از گرايش خواص به مقام

- سوء استفاده از جاه طلبي طلحه و زبير و تحريك آنان براي به دست گرفتن عراق با نوشتن نامه به ايشان و دادن وعده بيعت مردم شام با آنان.

- قراردادن ولايت مصر به عنوان پاداش همكاري عمر وعاص، كسي كه معاويه جهت غلبه بر علي (ع) خود را سخت محتاج تزويرهاي او مي ديد.

- وعد و وعيدهاي معاويه به سران ياران علي (ع) و بذل و بخششهاي بي اندازه او بر ايشان.

او به همه فهمانده بود كه هر كس در راستاي اهداف او مشاركت فعال يا حتي منفعل داشته باشد از مال و مقام بههرهمند خواهد شد ولي در عين حال خود را فردي بي طرف تابع افكار عمومي معرفي مي نمود تا در نظر مردم از هر گونه شائبه قدرت طلي و مقام دوستي مصون باشد و او را تنها به عنوان مجري آراء عمومي مردم بشناسند.

 تحريك احساسات مذهبي

در اولين مرحله او از خود اسطوره اي مذهبي و مدافع ارزشهاي ديني ساخت و در اين راستا به جعل احاديثي از رسول خدا پرداخت :

خداوند جبرئيل و من و معاويه را بر وحي خود امين دانست و نزديك بود كه معاويه به خاطر فراواني حلمش و امين بودنش بر كلام خدا به پيامبري مبعوث شود.

او علاوه بر نقل يك چنين احاديثي پيرامون فضايل خود جهت جلب قلوب مردمي كه دينشان را از معاويه مي گرفتند به سوء استفاده از آيات و روايات پرداخت به عنوان مثال حديث منزلت را كه ضمن آن رسول خدا به علي (ع) فرموده بود: «انت مني بمنزله هارون من موسي» خطاي شنونده قلمداد و «انت مني بمنزله قارون من موسي» به مردم معرفي نمود.

آيه شريفه «ومن الناس من يشري نفسه ابتغا مرضاه الله» را در شأن ابن ملجم مي خواند. در مراحل بعدي او ضمن قصد تملك عصاي رسول خدا و خريد برده ايشان به 40000 درهم جهت به دستگيري علائم خلافت و ايجاد ظاهري شبيه تر به رسول الله تصميم به انتقال منبر ايشان از مدينه به شام گرفت، كه با تكان دادن منبر خورشيد گرفتگي حاصل شد  مردم وحشت زده شدند و معاويه بهانه آورد كه بيم داشته موريانه آنرا خورده باشد.

 تبليغات تخريبي معاويه

در اين قسمت تنها به برخي اتهاماتي كه جهت تخريب جايگاه اميرالمؤمنين در اذهان مردم شايع نمودند اشاره مي گردد:

1- طرح اتهام قتل رسول خدا ، عثمان، عمار ياسر و ... به حضرت علي (ع)

2- نماز نخواندن علي (ع)

تأثير اين اتهام معاويه تا آنجا بود كه پس از رسيدن خبر شهادت  علي (ع) در مسجد كوفه و در حال نماز، مردم شام تعجب كردند كه مگر علي نماز هم مي خوانده است!؟

3- ملك خواهي ، حسد، فتنه گري و گمراهي

4- شوخ ، مزاح و هرزه و بولهوس

معاويه با طرح اين اتهامات توانست كسي را كه پيامبر ياد و ذكر او را عدالت مي دانست و مي فرمود «ذكر علي عباده» ، فردي خارج از دين معرفي نموده دستور لعن او را بر منابر صادر كند تا به قول خودش «كودكان با اين عقيده بزرگ شوند و جوانان پير گردند.»

و بالاخره پس از سالها خونريزي و مكر و حيله با پيروزي تبليغاتي به هدف خويش يعني دستيابي به خلافت سرزمينهاي اسلامي نايل آمد

 نتیجه گیری :

در پست بعدی ............

پسر شجاع بازدید : 271 یکشنبه 11 مهر 1389 نظرات (0)
  

سياستهاي تبليغي معاويه در مقابله با حضرت علي (ع)       قسمت دوم

 

علي (ع) دشمن زياد داشت و اين از ويژگيهاي مردان بزرگ است، اما دشمني معاويه با علي (ع) ديگر گونه بود! معاويه تا سرحد امكان از رويارويي نظامي با علي (ع) دوري مي كرد و در مواردي نيز كه ناگزير از برخورد نظامي شد، چنانكه در صفين واقع شد، تا سرحد شكست پيش رفت.

بنابراين موفقيت نهايي او در تصدي خلافت را بايد مرهون اصول و شيوه هاي تبليغاتي بسيار مفيد و مؤثري كه بكار گرفته بود، دانست. و جالب اينكه ويژگيهاي حاكم بر تبليغات معاويه همان اصول و ويژگيهاي «تبليغات رفتاري نوين» است كه براي تحصيل موفقيت با «حداكثر تأثير» و در «حداقل زمان» بهترين نوع تبليغات شناخته شده است و تجارب تبليغاتي قرن حاضر گواه اين مطلب است.

- مرحله پيش تبليغات :

اين مرحله با هدف ايجاد حالت تحريك پذيري و آماده سازي مخاطب براي ايجاد تحريك لازم در زمان مناسب و وارد نمودن او به رفتار دلخواه است.

1- منع آگاهي

بهره برداري از عنصر «جهل مردم» يكي از محورهاي اصلي حركتهاي تبليغاتي نوين است. اولين گامي كه معاويه در راستاي اجراي برنامه هاي فرهنگي خود با هدف معرفي خودش بعنوان نمونه اسلام مجسم برداشت، «حصر كامل فرهنگي شام» بود كه بهترين اقدام او در جهت تحقق كامل اين حصر فرهنگي عبارت بود از :

«بستن گوش دل شاميان بر احاديث نبوي» كه طي مراحل زير به اين هدف نايل آمد :

الف- جلوگيري از رفت و آمد محدثين ساير بلاد اسلامي به حوزه حكومتي خود يعني شام

ب- جلوگيري از خروج و اقامت شاميان در خارج از شام به مدت طولاني

ج- جلوگيري از كتابت و نقل احاديث نبوي در شام و ترويج علوم و فنون ديگر همچون داستان سرايي بجاي علم حديث [كه منشأ ورود بسياري از اسرائيليات و فرهنگ ساختگي يهود به كتب اسلامي شد.]

طي اين مرحله معاويه موفق شد هر آنچه را كه صلاح حكومت خود مي ديد تحت پوشش اسلام به مردم شام كه تازه با اسلام آشنا شده بودند القاء نمايد، او از اين حصر فرهنگي بسيار بهره گرفت كه جريانهاي دردآور تاريخ گواه اين مطلب است :

- از يكي از خردمندان شام پرسيدند: اين ابوتراب – علي (ع)- كه خطيب او را بر فراز منبر لعن   مي كند كيست؟

شامي پاسخ داد: گمان مي كنم سارقي از سارقان فتنه انگيز باشد.

- در نبرد صفين حين مبارزه ، بين نوجواني شامي و يكي از اصحاب علي (ع) گفتگويي صورت مي گيرد كه موجب توبه او مي شود و به نوبه خود نشانگر ناآگاهي مردم شام از واقعيات حوزه اسلامي است. او مي گفت:

[[با شما مي جنگم چرا كه به من گفته اند يارتان (علي (ع)) نماز نمي خواند و شما نيز نماز نمي خوانيد و يارتان خليفه ما را كشته است]]

اين برخورد معاويه با مردم شام است. اما برخورد علي (ع) با جهل مردم عراق آنگونه است كه معاويه پس از شهادت علي (ع) و به دست گرفتن خلافت با ناراحتي مي گويد :

((هيهات اي اهل عراق همانا علي بن ابيطالب شما را بيدار كرده است، پس تاب و تحمل كار مرا نداريد.))

اما معاويه در قلمرو خود يكصد هزار ياراني داشت كه مي توانست نماز جمعه را با ايشان در روز  چهارشنبه اقامه كند، افرادي كه از خويشاوندي علي (ع) با پيامبر (ص) آگاه نبودند و معاويه را كاتب وحي پيامبر مي شناختند.

2- تشنج آفريني فكري و نظامي

از آنجا كه ميزان تلقين پذيري فرد و جامعه در شرايط بحراني و آشوب زده به مراتب افزايش مي يابد معاويه براي دستيابي بهتر به اهدافش با طرح «قتل خليفه مظلوم» و اتهام آن به علي (ع) حوزه اسلامي را دچار آشوب فكري عجيبي نمود. در حركت بعدي خود – يعني تشنج آفريني نظامي- ابتدا با ايراد خطبه هايي در شام، امام را به عنوان فاتحي معرفي نمود كه با كشورگشايي خود قصد به اسارت بردن زنان و كودكان مسلمانان را دارد. و بدين طريق آشوبي در ميان مردم خويش به پا كرد كه طي آن بيش از 80 هزار سپاهي به قصد خونخواهي خليفه مظلوم و دفاع از قلمرو شام و زن فرزندشان با او بيعت كردند.

از سوي ديگر همين احساس عدم امنيت را به گونه اي ديگر در قلمرو علي (ع) ايجاد كرد. او با تجهيز سپاهياني كه به صورت وحشيانه اي به شهرهاي مختلف تحت حكومت امام (ع) حمله  مي بردند به كشتار و غارت اموال مردم پرداخت و به شدت روحيه مردم اين مناطق را تضعيف و درجه تلقين پذيري و نارضايتي آنان را بالا برد.

اگر به رفتار حیله گرانه زمان خود بنگریم طرح القای تقلب از سوی موسوی منافق را میتوان یکی از همین مکر و حیله های فریبنده دانست که باعث اغتشاش و اختلاف بین مردم شد ..

 

ادامه دارد.............

3- اسطوره سازي

پسر شجاع بازدید : 347 یکشنبه 11 مهر 1389 نظرات (0)
موسوی معاویه عصر حاضر

 

از نیرنگهای معاویه گفتم تا مقایسه ای کرده باشم با حال فعلی کشورمان ....دو قدرت و قطب اصلی در نظام اسلامی وجود دارند که از پایه های اساسی و مهم نظام جمهوری اسلامی هستند ..

اول ولایت فقیه و رهبری عزیز ...........دوم سپاه پاسداران و بسیجیان جانبرکف

معاویه فضای جامعه را با مکر و نیرنگهای خاص بر علیه علی ع  آلوده کرد تا جاییکه :

از يكي از خردمندان شام پرسيدند: اين ابوتراب – علي (ع)- كه خطيب او را بر فراز منبر لعن   مي كند كيست؟ ....شامي پاسخ داد: گمان مي كنم سارقي از سارقان فتنه انگيز باشد.

الان اکثر جوانان سبز که رهبری عزیز را توهین میکنند ذره ای شناخت راجع به این مرد بزرگ ندارند ..

معاویه با طرح «قتل خليفه مظلوم» و اتهام آن به علي (ع) حوزه اسلامي را دچار آشوب فكري عجيبي نمود ......موسوی با طرح القای تقلب جامعه را بعد از انتخابات به اغتشاش کشید ..

بهره برداري از عنصر «جهل مردم» يكي از محورهاي اصلي حركتهاي تبليغاتي معاویه بود

موسوی در ایام بعد انتخابات نیز از همین فاکتور استفاده کرد و بوسیله جهل و بی اطلاعی جوانان از آرمانهای امام و شهدا آنان را فریب داد و ...

اسطوره سازی

در اين شيوه، معاويه با توجه به فرهنگ جامعه عصر خود ، در ابتدا با انتساب احاديث ساختگي به رسول خدا (ص) ، تصويري اسطوره اي و هدايت يافته از عثمان و سپس از خويش و در نهايت از سرزمين شام مي سازد. و سپس با در خطر نشان دادن اين سرزمين اسطوره اي مردم را تحريك و به رفتار دفاعي و همسو با نيات خود وادار مي نمايد.

موسوی نیز همین شیوه را بکار برد ..یعنی مرگ ندا را که توسط عمال خودشان صورت کرفت و چند تن دیگر که در اغتشاشات کشته شدند را اسطوره کرد و مانند پیراهن عثمان از آن بهره برداری سیاسی کرد تا مردم بیشتری را بفریبد  ....مثلا کشتگان اغتشاشات را که از اراذل و اوباش بودند را شهید نامید ..

معاویه شعار دستگاه خود را «لكل عمل اجر» قرار داده بود و اين شعار را نقش خاتم خود ذكر كرده بود و مي گفت:

 هزاران هزار درهم و دينار را براي بقاي حكومت خويش به اين و آن ميدهم تا از شروع جنگي كه بيش ا زاينها برايم هزينه خواهد داشت جلوگيري كنم.

افراد بسياري تحت تأثير اين سياست معاويه از مساوات وعدل علوي گريخته و به دنياي اموي روي آوردند و دست و چشمشان به دنبال بذل و بخشش معاويه بود.

در ایام اغتشاشات نیز خیلی از دستگیر شدگان اقرار کردند که  پول گرفتند تا اموال مردم را به آتش بکشند و .....یا مثلا هزینه هی گزاف فائزه هاشمی برای تبلیغات موسوی و مانتو و تی شرتهای سبز . ...

بهره گيري از گرايش خواص به مقام

سوء استفاده از جاه طلبي طلحه و زبير و تحريك آنان براي به دست گرفتن عراق با نوشتن نامه به ايشان و دادن وعده بيعت مردم شام با آنان. ........خود موسوی و کروبی مانند طلحه و زبیر شدند که برای پست ریاست جمهوری جنبش سبز اموی راه انداختند..

تحريك احساسات مذهبي

موسوی با اسم امام و اسلام و قران و ...خیلی از اذهان را مسموم کرد و فریب داد ...آنچنانکه بعضی از خانواده های شهدا فکر کردند  موسوی راه شهدا را ادامه میدهد.

شعار یا حسین میر حسین نیز یکی از همین مکر و نیرنگهای مارقین سبز بود ...عده ای از سبزها از امام زمان سخن میگویند اما خیلی راحت ولایت فقیه و رهبری عزیز را توهین میکنند

تبلیغات تخریبی معاویه

 طرح اتهام قتل رسول خدا ، عثمان، عمار ياسر و ... به حضرت علي (ع)

ملك خواهي ، حسد، فتنه گري و گمراهي

معاويه با طرح اين اتهامات توانست كسي را كه پيامبر ياد و ذكر او را عدالت مي دانست و مي فرمود «ذكر علي عباده» ، فردي خارج از دين معرفي نموده دستور لعن او را بر منابر صادر كند تا به قول خودش «كودكان با اين عقيده بزرگ شوند و جوانان پير گردند.»

موسوی نیز با مطرح کردن مرگ زندگان و شایعه سازی کهریزک توسط کروبی اشعری و اینکه رهبری معصوم نیست و عادل نیست و ولی فقیه نیست و دستور قتل جوانان را صادر کرد و ....وجه رهبری عزیز را خدشه دار کرده تا جاییکه الان منافقین سبز راحت به رهبری توهین کرده و البته مانند یاران معاویه حتی واجب میدانند و عکس رهبری را نیز توهین میکنن و زیر پا میگذارند

خودتان قضاوت کنید ..من نمیخواهم تمام مطالب ریز را بیان کنم ..اما الان دقیقا مانند زمان علی ع و معویه شده است .........بعد از ۱۴۰۰ سال مردم فهمیدند حق با چه کسی بوده است

اما مردم ما که تاریخ را تجربه کردند باید هوشیار باشند که موسوی همون معاویه دوران است و راه عمرو عاص را در پیش گرفته است ..

آری ..وقتی میبینم مردم آن زمان صد سال در بالای منبرها علی ع را لعن و نفرین میکمردند ..و الان میبینم رهبری عزیز را توهین میکنند و بر در و دیوار توهین میکنند با خودمیگویم چیز تازه ای نیست ..

علی ع را با آن همه عظمت این مارقین و منافقان توهین میکردند ..

پسر شجاع بازدید : 356 یکشنبه 11 مهر 1389 نظرات (0)
 

اثبات امامت امام علی ع از راه قرآن


بمناسبت عید غدیر خم

بهترین راه اثبات امامت امام علی(ع) ..تمسک به قرآن و روایات است .همان روایاتی که در کتب معتبر اهل سنت نیز موجود است و البته بدیهی است که انسان باید حقیقت جو باشد تا به توجیهات ناصواب و غیر عقلانی متوسل نشود و چشم را به روی حقیقت نبندد. و همچنین کسانی که طالب حقیقتند وبدون حب وبغض این آیات وروایات را مورد مطالعه قراردهند به راحتی به امامت مولا علی واقف میشوند وراه حق را درپیش خواهند گرفت.... 

در قرآن مجید آیات فراوانی است که با استفاده از احادیثی که از پیامبر اکرم (ص) در شأن نزول آنها وارد شده است، امامت امام علی (ع) را اثبات می نمایند.


به آیاتی چند توجه فرمایید:


1. آیه تبلیغ: «یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک...(مائده، 67. )» که طبق روایات معتبر از اهل سنت در جریان غدیر خم نازل شده است و در این روز تاریخی پیامبر(ص) با اعلام ولایت و جانشینی حضرت علی(ع) رسالت خود را تکمیل فرمود.


2. آیه ولایت: «انما ولیکم الله و رسوله و الذین امنوا الذین یقیمون الصلاة (مائده، 55)» که ولایت حضرت علی (ع  در کنار ولایت خدا و رسول(ص) قرار داده شده است.


3. آیه اولی الامر: یا ایها الذین امنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم ..(نساء، 59) که اطاعت از اولی الامر را به نحو مطلق واجب کرده است، و از این الزام مطلق بدست می آید که امام باید معصوم باشد لذا غیر از حضرت علی(ع) که از عصمت برخوردار نیست، نمی تواند امام باشد. علاوه روایاتی که از کتب اهل سنت در ذیل این آیه به معرفی حضرت علی(ع) به عنوان امام و جانشین پیامبر (ع) پرداخته است، بیش ار اندازه است .


4. آیه صادقین: یا ایها الذین امنوا اتقوا الله و کونوا مع الصادقین (توبه، 119 ) که می فرماید: ای اهل ایمان، تقوا داشته و با صادقین باشید و در روایات بیان شده است که: منظور از صادقین حضرت علی(ع) و اهل بیت پیامبر(ص) می باشند.

پسر شجاع بازدید : 397 یکشنبه 11 مهر 1389 نظرات (0)
۱۵ فرمان میر حسین موسوی 


بندهايي از آخرين آيين نامه ابلاغي ستاد مرکزي جنبش راه سبز امید


1- همه انسان ها با هم برابرند.

2- سرمايه داران و رسانه داران حدوداً برابرترند.

3- روشنفکران با آنان خواهر برادرند.

4- هيچ چيز قطعي نيست.

5- فرمان قبلي قطعي است و کسي حق تشکيک در آن را ندارد.

6- پيپ روشنفکران برتر از جيپ يانکي هاست.

7- سرنوشت هر کشوري بايد به دست مردم پايتخت همان کشور رقم بخورد.

8- نظريه پرداز عبارتست از روشنفکري که در پايتخت مي نشيند و به پايتخت مي انديشد.

9- روستا، ننگ آفرينش است؛ جز آن گاه که سوژه عکاسي يا فليم کوتاه تجربي باشد.

10- هر انساني حق دارد خود انتخاب کند که چگونه سخن روشنفکران را بپذيرد.

11- مثل مردم حرف زدن خجالت دارد.

12- روشنفکر هر جا رود، بايد قدر بيند و در صدر نشيند.

13- جلال آل احمد يک گزارش نويس تندمزاج بوده است پس روشنفکر نبوده است.

14- علي شريعتي يک بچه دهاتي انقلابي بوده است پس روشنفکر نبوده است.

15- هر کس فرمان هاي روشنفکري را نپذيرد، بمب هسته اي دارد و بو مي دهد.

ستاد راه سبز امید

پسر شجاع بازدید : 266 یکشنبه 11 مهر 1389 نظرات (0)

 

آقای موسوی : منافق بودن که شاخ و دم نمیخواهد

البته منافقانی که بدنبال فرصتی برای ایجاد تنش و اغتشاش و تفرقه افکنی در مناسبتها میگردند نیز بدانند که واقعا منافق بودن شاخ و دم نمیخواهد .منافقان سدخ نیز چنین بودند که شماها هستید ..مثلا ۱۳ آبان و روز قدس و ۱۶ آذر فرصتی برای بر ملا شدن هویت اصلی شماست

آقای موسوی : نشانه نفاق چیست ؟ منافقین سرخ چه کردند که شما نکردید ؟ مسعود رجوی چکار کرد که شما نکردید ؟ مگر رجوی نیز با همین شیوه جوانان عزیز این مرز و بوم را فریب نمیداد ؟ اینک شما نیز جا پای رجوی گذاشته و با صدور بیانیه های تحریک آمیز و منافقانه مردم را فریب داده و بر علیه رهبری و نظام و آرمانهای امام و شهدا قرار دادید ...

روزهای اول گفتیم شاید اشتباه میکنی ..اما الان فهمیدیم کار از اشتباه گذشته و کینه ۲۰ ساله را نشان دادی یا همان نفاق ۲۰ ساله را

شما مطیع هواهای نفسانی شده ای ..شیطان شما را مسحور خود کرده است ..برایت دلیل عقلی و قرانی می آورم خوب توجه کن ..قرآن میفرماید :

.و ما ابري نفسي ان النفس لامارة بالسوء الا ما رحم ربي ان ربي غفور رحيم؛  پس هرگز نفس خويش را تبرئه نمي‌كنم كه نفس بسيار به بديها امر مي‌كند مگر آن چه كه پروردگارم رحم كند، پروردگارم غفور و رحيم است"  يوسف/ 53

 ويژگي هاي نفس اماره:

  مطيع هوي و هوس:

شيطان عمل بدش را براي او زينت داده و بر قلب او پرده‌اي كشيده كه خير و شر را تشخيص نمي‌دهد و هميشه مانند انسانهاي جاهل و نادان فكر مي‌كند، "ان يتبعون الا الظن و ما تهوي الانفس؛( نجم ۲۳)

 آنان جز از گمانهاي بي‌اساس و از هواي نفس پيروي نمي‌كنند". گاهي آن چنان مطيع نفس اماره هستند كه عقل هيچ كاره مي‌شود و تمام امور به دست هوي و هوس و نفس اماره است. لذا حضرت علي ـ عليه السلام ـ مي‌فرمايد:

"كم من عقل اسيرٌ تحت هويً امير؛  (نهج البلاغه، كلمات قصار، 211) پس بسيار عقل‌ها و خردها كه شهوات بر آن ها حكومت مي‌كند".

گاهي اطاعت انسان از نفس اماره از اين هم بالاتر مي‌رود و تابع خواستهاي نفس افسار گسيخته مي‌شود كه هوي و هوس او معبودش مي‌شود. "افرأيت من اتخذ الهه هواه؛ [جاثيه/ 23.8] آيا ديدي كسي را كه هوسهاي خود را خداي خود قرار داده است. "

 كينه توزي و دشمني:

در جريان قتل هابيل به دست قابيل خداوند مي‌فرمايد: "فطوعت له نفسه قتل اخيه فقتله؛ [9] نفس سركش كم كم او را به كشتن برادرش ترغيب كرد و (سرانجام) او را كشت".

  تشبيه فرمان بر نفس به سگ:

 "... و اتبع هواه فمثله كمثل الكلب ان تحمل عليه يلهث او تتركه يلهث؛ [ اعراف/ 176] او از هواي نفس پيروي نمود سرگذشت او همانند داستان سگ است كه اگر به آن حمله كني زبان از دهان بيرون مي‌آورد و اگر رهايش نمايي باز زبانش را خارج مي‌سازد. "

اگر انسان دنبال هوي و هوس و نفس اماره برود و از خدا غفلت كند از اوج تكامل الهي سقوط مي‌كند چنان که بلعم با عورا كه اين آيه درباره او نازل شده است گرفتار هواي نفس شد و از آن مقام والا تنزل كرد به طوري كه خداوند او را به سگ تشبيه نموده است. او به جاي اين كه از علوم و دانش خويش براي رشد استفاده كند به پستي گراييد و بر اثر پيروي هوي و هوس مراحل سقوط را طي كرد خداوند هم او را به سگ تشبيه مي‌كند كه اگر به او حمله كني دهانش باز و زبانش بيرون است واگر او را به حال خود واگذاري باز چنين است، او بر اثر شدت هواپرستي يک حالت عطش نامحدود به خود گرفته كه همواره به دنبال دنيا پرستي مي‌رود.

پيامبر درباره تشبيه نفس اماره مي‌فرمايد: "و مثل النفس كمثل النعامة تاكل الكثير و اذا حمل عليها لا نظير و مثل الدّفلي لونه حسن و طعمه مرّ؛ .. مثل نفس مثل شترمرغ است كه زياد مي‌خورد، ولي وقتي كه چيزي روي او گذاشتي پرواز نمي‌كند و مثل نفس مثل خر زهره است كه رنگش زيبا است امّا طعمش تلخ است".

 شال سبز سادات، پرچم‌ها و آذین بندی‌های سبز مساجد و حرم امام و امام‌زادگان جلوه‌هایی از این نگاه در فرهنگ شیعه است. این تقدس متعلق به همه دلدادگان و عاشقان اهل بیت (ع) نه تنها در ایران، بلکه در سرتاسر عالم است اما اینک منافقانی که نه به خداوند اعتقاد دارند و نه انقلاب و نه راه شهدا و امام راحل ...از رنگ سبز برای نفاق و تفرقه در راستای اهداف آمریکا و انگلیس استفاده میکنند....

 پس از انتخابات، متاسفانه سران این گروه منافق و فتنه  از متن مردم جدا شده و دست در دست بدخواهان خارجی، سلطنت طلبان، منافقان و مطرودین امام و انقلاب، جبهه شکننده‌ای را در تقابل با اندیشه سبز ولایت ایجاد کرده و صحنه‌هایی را آفریدند که دل ارادتمندان به امام راحل (ره) را دردمند ساخت.

 مردمی که صادقانه در انتخابات حاضر شده بودند، اینک ناباورانه به این صحنه‌ها می‌نگریستند و از خود می‌پرسیدند آیا این اشخاص همان‌ هایی‌اند که از ولایت اهل بیت دم می‌زدند و با اظهار پایبندی به آرمان‌های امام و رهبری و ارزش‌های دفاع مقدس و با شعار قانونگرایی، زندگی آرام و بدون تنشی را نوید می‌دادند؟این مردم، فوران نفرت را با چشم خود می دیدند و نسبت به آن بیزاری می‌جستند.

آقای موسوی : مگرهمین اصلاح طلبان خیانتکار نبودند که در زمان خاتمی ملعون صراحتا پیامبر اکرم (ص) را خشونت طلب و شهادت امام حسین (ع) را محصول این خشونت نامیدند ؟  به ساحت مقدس فاطمه زهرا (س) جسارت کردند ؟ زیارت جامعه کبیره را غلو آمیز خواندند و نام امام خمینی (ره) را به موزه ها سپردند ؟ حال  اینک در پس تقدس رنگ سبز و نام امام پنهان شده و اندیشه سبز او و میراث بر جای مانده از او را مورد هجمه قرار دادند.

 در صدر اسلام نیز گروهی در تقابل با جریان سبز نبوی و علوی به مسجد ضرار( رنگ سبز فعلی )  پناه بردند و قرآنها را بر سر نیزه ها برافراشتند، آیا هجمه نظری و علمی به اندیشه ولایت فقیه متهم کردن نظام و انقلاب، تعرض به قانون اساسی و زیر پا نهادن ساختاهای قانونی، حذف شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل، سردادن شعارهای نه غزه نه لبنان و جمهوری ایرانی به جای جمهوری اسلامی زیر سئوال بردن تسخیر لانه جاسوسی و عذر خواهی کردن از آمریکا، احیاء مطرودین امام و پناه بردن به آنان ، تقابل آشکار با اندیشه خمینی کبیر نیست؟

 هنوز نوای پر صلابت خمینی، این ابر مرد تاریخ، در گوشمان طنین انداز است که ولایت فقیه را امتداد ولایت رسول الله و نظام ولایی را مترقی ترین نظام ها و حفظ آن را از اوجب واجبات می دانست و بر جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد تاکید داشت، آمریکا را شیطان بزرگ و تسخیر لانه جاسوسی را انقلاب دوم نامید ودر مقابل عربده کشی آمریکا فریاد زد: آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند، اسرائیل را غده سرطانی خواند و فتنه حکومت از نیل تا فرات را به همگان یاد آور شد.

با طرد برخی از اشخاص و جریانات داخلی،مانند گروهک منحرف نهضت آزادی  آنها را نااهلان نامید و فرزندان انقلابیش را از سپردن امور به دست آنان بر حذر داشت، امروز برخی از انقلابیون خسته و فرتوت را چه شده که از خط نورانی مبارزه و مجاهدت اظهار پشیمانی می کنند و بر چهره عبوس آمریکا لبخند می زنند؟ یاران دیروز و عهد شکنان امروز که کنج عافیت و راحت طلبی را برگزیده و برای توجیه فرسایش و دگر اندیشی خود اندیشه تابناک امام را تحریف می کنند.

آقای موسوی : آیا معیار راه امام تنها یدک کشیدن نام امام است؟ و آیا اندیشه او اندیشه ای مقطعی و محدود به زمان ایشان است؟ مگر او نبود که خط مبارزه حق و باطل را به وسعت تاریخ برایمان ترسیم کرد و فرمود: تا شرک و کفر هست مبارزه هست و تا مبارزه هست ما هستیم؟

اگر نمیدانی بدانکه ولایت فقیه را میراث جاوید آن بزرگمرد و جلوه ای از ولایت الهی می باشد  که در امتداد ولایت سبز نبوی و علوی است .... مردم ایران مصمم هستند تحت لوای او، راه نورانی اما پر از فراز و نشیبی را که اماممان ترسیم کرد بپیمایند  و کلامش را باور دارند که اسلام سنگرهای کلیدی جهان را فتح خواهد کرد. در این راه با توکل به خداوند متعال راه امام و شهدا را ادامه خواهند داد و بر دهان یاوه گویان و دشمنان انقلاب چه خارجی و چه داخلی خواهند کوبید ....


 به عهد شکنان و فتنه گران هم توصیه می کنم که پوستین نفاق و دو رویی را از تن بیرون کنند و به خط نورانی و اصیل امام بازگردند. به آموزه های قرآن رجوع کنند تا دریابند که نور ولایت الهی آینده تاریخ را رقم خواهد زد و در این بین، نصیب باطل، تنها جولانی چند روزه است.« یریدون لیطفئوا نورالله بافواههم والله متم نوره ولو کرده الکافرون»

پسر شجاع بازدید : 515 یکشنبه 11 مهر 1389 نظرات (0)
 
و مکرو مکرالله والله خیر الماکرین
 
این خبر را وقتی داشتم میخوندم گفتم بد نیست برای دوستان بذارم تا بخونند
 
ليدر اصلي اغتشاشات امروز دانشگاه اميركبير با لباس زنانه بازداشت شد

خانم مجید توکلی


به گزارش خبرنگار حوزه دانشگاه خبرگزاري فارس، مجيد توكلي دانشجوي ورودي سال 83 رشته كشتيراني دانشگاه اميركبير كه چندي پيش به دليل موارد آموزشي از اين دانشگاه اخراج شده بود، امروز به صورت غيرقانوني وارد اين دانشگاه شده و موجب ايجاد اغتشاش و التهابات فراوان در اين دانشگاه شد.
وي پس از پايان اغتشاشات در اين دانشگاه و در حالي كه سعي مي‌كرد با لباس زنانه از درب دانشگاه خارج شده و بگريزد توسط نيروهاي انتظامي دستگير شد.
توكلي از اعضاي طيف غيرقانوني و افراطي علامه است كه غير از راديوها و تلويزيون‌هاي بيگانه با گروهك تروريستي منافقين در ارتباط هستند و اغتشاشات در دانشگاه‌ها را ساماندهي مي‌كنند.

خداوند دشمنان را اینچنین رسوا و خوار و ذلیل میکند

پسر شجاع بازدید : 349 یکشنبه 11 مهر 1389 نظرات (0)
 

یاری اندر کس نمی بینم یاران را چه شد ؟

 کجایند سبز پوشان ۱۳ میلیونی ؟

تحلیلی بر دلایل ریزش طرفداران میر حسین موسوی

 داستان از این قرار است :

در مقطع انتخابات و قبل از آن ضد انقلاب چه در خارج و چه در داخل رو در روی یک سوال بزرگ قرار گرفت که آیا با توجه به شرایط موجود کشور انتخابات را تحریم کنیم و یا در آن شرکت کنیم؟...با تجزیه و تحلیلهای فراوان در خارج از کشور اکثر مارکسیستها و سلطنت طلبان و منافقیین همگی روی آقای موسوی اتفاق نظر داشتند.

و به دنبال آن هواداران این گروها که درایران منفعل بودند شروع به حمایت آشکار از موسوی کردند.در این مقطع بود که هزاران ایرانی ضد انقلاب  فراری از ایران که در زمان آقای خاتمی پاسپورت ایرانی گرفته بودند به ایران سرازیر شدندبا ورود این افراد و نفوذ در ستادهای تبلیغاتی موسوی ما شاهد تندروی های بیشتر و بیشتر از طرف آقای موسوی بودیم.

القای تقلب شگردی بود که به موسوی دیکته شد و آن تازه آغاز  کار بود.دقیقا یک روز بعد از انتخابات ما شاهد اعتراضهای آشوب گرانه در تهران بودیم و همزمان و در همان روز در اکثر پایتختهای کشورهای اروپایی نیز تظاهراتی به نفع موسوی انجام گرفت که نشان دهنده برنامه ریزی خوب و از قبل آنان بود.

گروهای سیاسی ضد انقلاب در خارج از کشور به توجه به امکاناتی که درحوضه اینترنتی داشتند با فرستادن میلیونها ایمیل در روزافکار عمومی ایرانیان داخل  و خارج از کشور را به خود جلب کردند. خبرها و عکسهایی را که به خورد ایرانیان میدادند کاملا خط دار و دور از واقعیت بود. با انتقال اخبار غلط  از طریق ضد انقلاب ایرانیان فکر میکردند که گویی در ایران انقلاب شده است.

در ایران نیز این گروهک های ضد انقلاب  مخصوصا هواداران توبه کرده و بازماندگان پهلوی ها وحتی توده ای ها  کاسه داغ تر از آش شده اند و به مهمترین پیاده نظام موسوی تبدیل شدند.

طرفداران  موسوي را مي توان با ملاكهاي متفاوت به دسته هاي مختلف تقسيم بندي نمود

دسته اول - از زمان اعلام كانديداتوري تا برگزاري انتخابات

 موسوي در ابتداي كار با شعارهايي براي خوشايند مردم و بيان اينكه انقلاب و كشور به خطر افتاده و نياز به منجي‌اي چون او دارد سعي در جلب نظر افكار عمومي نمود

موسوی   مجبور به يارگيري تشكيلاتي و حمايت طيف‌هاي افراطي اصلاح طلب خصوصاً احزاب دوقلوي مشاركت و سازمان مجاهدين شد و حتي به دنبال جلب نظر گروهك غيرقانوني نهضت آزادي برآمد.

 در مجموع اشخاص و گروههاي ذيل را مي‌توان در اين دسته برشمرد:

1- كساني كه هنوز خاطره‌اي خوش از دوران دفاع مقدس در ذهن داشته و  موسوي را به عنوان نخست وزير دفاع مقدس مي‌شناختند و جواناني كه فقط تعاريفي از آن دوران شنيده و به واقعيات دسترسي نداشتند( اين گروه را شايد بتوان بزرگترين گروه رأي دهندگان به آقاي موسوي دانست(
2- تمامي اصلاح طلبان و جناح چپ
3- مفسدين اقتصادي و كساني كه هميشه از رانت هاي مختلف استفاده و قدرت و ثروتي كسب نموده بودند ولي در طول دوره رئيس جمهور احمدي نژاد زيانهاي زيادي متوجه آنها شده بود.
4- جواناني كه تحت تأثير تبليغات فراوان فريب شعارهاي پرطمطراق و تهي از واقعيت همچون آزادي و ... را خورده بودند،شبيه اتفاقي كه در دوم خرداد 76 افتاد.

5- برخي شخصيتها و گروه هاي به اصطلاح اصولگرا كه با احمدي نژاد مشكل داشتند. كم كم هر چه زمان برگزاري انتخابات نزديكتر مي‌شد تندرويها و دور شدن از اصول انقلاب و نظام توسط موسوي بيشتر و همراهي رسانه هاي بيگانه و دشمنان نظام با وي روشن تر مي شد و با پيوستن ضد انقلاب داخلي و خارجي - فمينيستها - سلطنت طلبان - بهائيان و ... حتي سازمان منافقين به حاميان موسوي حلقه مورد نظر تكميل گرديد.


دسته دوم – از بعد از برگزاري انتخابات تا اولين نماز جمعه پس از انتخابات

پس از اعلام نتايج و شكست اصلاح طلبان ، پروژه القاي تقلب در انتخابات كه از پيش از برگزاري آن آغاز شده بود با تبليغات فراوان پيگيري شد و  موسوي با صدور بيانيه ها و ايراد اتهامهاي دروغين به نظام و دستگاه‌هاي قانوني با دعوت از هواداران به حضور در خيابانها عملاً زمينه اغتشاش و ضربه به نظام اسلامي را فراهم كرد.

تبليغات براي جا انداختن طرح تقلب در انتخابات آنقدر گسترده بود كه رأي دهندگان به  موسوي با قبول اين اتهام در اولين راهپيمايي پس از انتخابات حضور چشمگيري پيدا نمودند . در اين مورد نمي توان بسياري از مردم را مقصر دانست چرا كه چه كسي فكر مي‌كرد شخصيتي كه با شعار "بازگشت به قانونگرايي" و تبليغات گسترده در اين زمينه وارد عرصه انتخابات شده خود پايبند به قانون نباشد ، كسي كه رقيب خود را به "دروغگويي" متهم مي كند خود بزرگترين دروغ تاريخ انقلاب را منتشر نمايد!!!

 پشیمان شدگان


1- در همان عصر روز انتخابات كه  موسوي به ميان خبرنگاران رفت و پيروزي قاطع خود را اعلام و فرداي آنرا روز جشن پيروزي ناميد ، بسياري از افراد داراي بصيرت و آگاهي متوجه حقيقت شده و وارد بازيهاي بعدي نشدند كه اين اولين ريزش حاميان مهندس موسوي بود .
2- مردمي كه تحت تأثير تبليغات دروغين ، توهم تقلب در انتخابات را پذيرفتند.
3-بقيه گروههاي مطرح شده در دسته بندي اول كه با نيت و برنامه قبلي بدنبال ايجاد فتنه و به خيال خود براندازي بودند.

دسته سوم – از بعد از نماز جمعه 29 خرداد تا امروز

 
حضور بي سابقه و باشكوه مردم ولايت مدار در نمازجمعه و سخنان فصل الخطاب مقام معظم رهبري باعث روشن شدن بسياري از حقايق گرديد و كساني كه راه را گم كرده و تحت تأثير القائات ، توهم تقلب در انتخابات را پذيرفته بودند به مسير بازگشته و از اين گونه رفتارها اعلام برائت نمودند.و اين دومين ريزش بزرگ طرفداران ميرحسين موسوي بود.

كاهش طرفداران  موسوي پس از خطبه هاي نماز جمعه به حدي نمايان بود كه در اغتشاشات پس از آن فقط تعدادي آنهم با شرايط خاص و از طيفهاي كاملاً مشخص حضور داشته و ديگر اثري از حضور عموم مردم در خيابانها نبود.از اينجا به بعد تنها گروه ها و كساني كه بدنبال تغيير نظام و حكومت بودند به فعاليتهاي غيرقانوني و اغتشاشات ادامه دادند غافل از اينكه ظرفيت نظام بسيار بزرگتر از آن است كه بتوانند خدشه اي به آن وارد نمايند. 

با مشاهده اتفاقاتي همچون عدم حضور  موسوي در ميان مردم ، بي توجهي عمومي به بيانيه هاي متعدد، واكنشهاي مردمي به برخي چهره هاي سياسي منتسب به جنبش سبز ، دوري از چهره هاي اصل انقلاب و نزديك شدن به افراد مسئله دار و مطرود حضرت امام(ره) و ... اکنون كاملاً روشن گرديده که ميرحسين موسوي نه تنها همان 13 ميليون رأي خود را نيز از دست داده و پايگاهي در ميان قاطبه مردم ايران اسلامي ندارد بلكه در بين همان جنبش به اصطلاح سبز نيز فاقد جايگاه مي‌باشد كه مؤيد آنهم سردادن شعار" نه احمدي نه موسوي فقط رژيم پهلوي" توسط همين افراد در اغتشاشات اخير بود.

 اکثر کسانی که به موسوی رای داده بودند فکر  نمی کردند که روزی کاندیدای مورد نظرشان به آرمانهای انقلاب پشت خواهد کرد و در مقابل قانون اساسی کشور شمشیر خواهد کشید.

ریزش در روز قدس

آخرين نمونه تلاش گردانندگان جنبش سبز - كه اخيراً به خوبي با نام جنبش سبز اموي شناخته مي‌شود -فراخوان شركت در راهپيماي روز قدس براي حمايت از آمريكا و اسرائيل بود كه با تمام توان تبليغاتي خود وارد صحنه شده و از تمامي ظرفيت داخلي و خارجي خود استفاده نمودند ولي تنها عده بسيار قليلي در آن حضور يافتند كه در ميانشان از اراذل و اوباش و كساني حضور داشتند كه با دريافت پول به خيابانها آمده و با آبروريزي پراكنده شده و در مقابل سيل عظيم مردم و جوانان حاضر محو و نابود شدند .

ریزش در ۱۳ آبان

بعداز ریزش قابل توجه در روز قدس ضد انقلاب شروع به تحلیل از شرایط کرد و شعارهای براندازی را باعث ریزش دانست و سعی کردند در 13 آبان هر چه در چنته دارند بیرون بریزند و به قولی حکومت را غافل گیر کنند به همین خاطر یک اتحاد عجیبی بین تمام  نیروها ی ضد انقلاب بوجود آمد و به همین خاطر تمام گروههای ضد انقلاب در خارج از کشور به هر چه که در توان داشتند شروع به تبلیغات دروغین کردند .و بالاخره 13 آبان آمد و ما شاهد آبرو ریزی  بیشتر سبزها  بودیم البته نود درصد  اوباش  روز 13 آبان ته مانده های حزب توده و منافقین و سلطنت طلبان بالا شهری بودند  که  میخواستند عقده چندین ساله خود را بریزند

ریزش در ۱۶ آذر

 آشوبگري هاي پراكنده پياده نظام آمريكا در ايران در روز ۱۶ آذر در حالي انجام شد كه هيچ كدام از سران فتنه جرئت حضور در جمع دوستان خود را نيافتند.
از چند هفته پيش تمامي رسانه هاي وابسته به سرويس هاي اطلاعاتي آمريكا و انگليس از جمله بي بي سي فارسي و تلويزيون صداي آمريكاو سایتها و وبلاگها و .... تمام ظرفيت هاي خود را بر تحريك مردم در جهت حمايت از جريان فتنه به كار گرفته بودند اما حوادث 16 آذر امسال نشان داد نه فقط مردم ايران اعتنايي به اين تبليغات نكردند بلكه سران فتنه هم آرام آرام بدنبال سوراخ موش هستند ...

ميرحسين موسوي كه غروب روز 15 آذر با صدور بيانيه اي از مردم خواسته بود در روز 16 آذر به «جنبش سبز»  بپيوندند  از ترس رسوایی ترجيح داد در خانه بنشيند و براي همراهي با تعداد اندك آشوبگران حتي يك قدم هم برندارد.

 در جريان وقايع بعد از انتخابات معلوم شد كه جنبش سبز در كشور در راستاي اهداف شيطاني آمريكا و غرب استعمارگر حركت مي‌كند.
 همان طوري كه از شواهد پيداست موسوي و همراهانش قصد براندازي و انقلاب مخملي در كشور را داشتند كه اين مسئله مورد استقبال مردم قرار نگرفت و در نهايت منجر به ريزش طرفداران اين طيف در كشور شد.

 صدور بيانيه‌هاي پي‌درپي و تحريك مردم از سوي موسوي منافق ، عناد وي نسبت به نظام را بيش از پيش آشكار كرد كه اين مسئله نيز تأثير زيادي در ريزش طرفداران اصلاحات در كشور داشت.
 
بعد از عملكرد و رفتار موسوي بعد از اعلام نتيجه انتخابات يك سومي كه به موسوي رأي داده بودند به شدت ريزش كرده و در حال كاهش هستند.

و اینک موسوی تنهای تنها شده است ..اعترافات حجاریان و توبه وی و سخنان اخیر ابطحی و ..نشان دهنده تنها شدن موسوی در این توطئه نفاق است

حال موسوی باید برای دل خودش بخونه :

یاری اندر کس نمیبینم یاران را چه شد

دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد

پسر شجاع بازدید : 261 یکشنبه 11 مهر 1389 نظرات (0)
 

۱۵  علت ریزش طرفداران موسوی

 

۱۳ میلیون نفری که به موسوی رای دادند الان حتی ۱۳ هزار نفر هم نمیشوند ..چرا ؟

بدلایل زیر :

 

علت اول : طرفداران موسوي متوجه شدند که وي از چارچوب ارزشي نظام مقدس جمهوري اسلامي فاصله گرفته است. 

علت دوم : رفتارهاي نابهنجار و غير قانوني کروبي و به خصوص موسوي باعث کاهش طرفداران آنها شده است.  عده اي که در روز قدس به عنوان نيروهاي طرفدار موسوي حضور پيدا کرده بودند اصلا فلسفه روز قدس را نمي دانستند. 

علت سوم : نيروهايي که عناد با کل نظام دارند و دشمن هم به دنبال سازماندهي آنها بود، ... اين نيروهاي در حال نابود شدن هستند و اين ريزش ها در آينده ادامه خواهد داشت و بسياري از اينها فريب دشمنان و رهبران خود را خوردند. 

علت چهارم : .موسوي از روز اول بعد از انتخابات به دروغ گفتن، تهمت زدن و فرمان شورش خياباني پرداخت كه اين گونه حركات در آداب دموكراسي، آزادي و استقلال كشور نمي‌گنجد؛ يعني نامزد انتخابات به عنوان يك فرد شورشي ظاهر مي‌شود. 

 علت پنجم : عده اي كه فريب گفتمان موسوي را خورده بودند پشيمان شدند و غربي ها نيز كه آتش بيار معركه شده بودند نااميد شدند، چرا كه متوجه شدند در داخل كشور ما نمي توانند بر مشكلاتي دامن بزنند.

 
علت ششم : صداقت موسوي براي طرفدارانش محرز نشد.. كنترل هواداران موسوي توسط اپوزيسيون خارج از كشوريكي ديگر از دلايل ريزش هواداران موسوي است 
     
علت هفتم : اقدامات اصلاح طلبان بعد از انتخابات،نوعي كودتا بود ...آنها تصور مي كردند با اعتراضات راي قانوني را تغيير مي دهند، اما اين اشتباه بزرگي بود و اقدامات آنها بعد از انتخابات را مي توان نوعي كودتا دانست.

علت هشتم : دعوت موسوي از مردم و كشاندن آنها به خيابانها و استفاده از مناسبتهاي ملي و روزهاي خاص و  شركت موسوي در مراسم ختم شخصي كه زنده بوده است و گريستن وي برگورهاي خالي و معرفي مقتولين و در مجموع اينگونه تلاشها و استفاده از احساسات عمومي صداقت موسوي را زير سوال برد و همين امر باعث ريزش هواداران وي شد.

 علت  نهم : در حال حاضر عملا هدايت طرفداران موسوي به دست اپوزيسيون خارج از كشور افتاده است و با توجه به اينكه اين افراد آبرو و محبوبيتي در داخل كشور ندارند اين مسئله نيز در ريزش هواداران موسوي تاثير گذار بوده است.

علت دهم : تعداد قابل توجهي از هواداران موسوي به دليل شعارهاي وي كه در چارچوب نظام و در جهت حفظ نظام بوده به وي راي دادند اما  زمانيكه با قانون گريزي وي مواجه شدند از همراهي وي صرف نظر كردند.

علت یازدهم: موسوي و كروبي با حرف‌هاي تكراري خود كه بخشي از آن دروغ است، به اشخاص حقيقي و حقوقي و اركان نظام تهمت‌ مي‌زنند و به تشويش اذهان عمومي مي‌پردازند. ..موضع‌گيري جديد اين دو به شناخت افكار عمومي نسبت به حركات نفاق‌انگيز آنها كمك زيادي مي‌كند و موجب ريزش طرفداران آنها مي‌شود. 

علت دوازدهم : موسوي مباني فكري خود را برخلاف نظر امام (ره) با مبناي سلطنت‌طلبان و نامحرمان نظام تطبيق داد و تحت عنوان جنبش سبز با مخالفان، نظام همبستگي ايجاد كرد. موسوي راي مردم كه ميزان وحدت و عدالت است را نپذیرفتند و همين رفتار آنها را به سمت ديكتاتوري و ظلم به مردم پيش برد و باعث ریزش طرفدارانش شد...طرفدارانموسوی به قدري كاهش پيدا كرده كه كنگره امريكا براي حمايت و طرفداري بودجه‌55 ميليون دلاري را براي جنگ نرم عليه ايران اختصاص داد.
 
 علت سیزدهم : برملا شدن چهره واقعی سران جنبش فتنه و حركات نسنجیده سران فتنه در روز قدس و اعلام برائت نكردن از شعارهای انحرافی هوادارانشان از دیگر عوامل ریزش هواداران جنبش فتنه در روز 13 آبان و ۱۶ آذر  بود.  .... 

 علت چهاردهم : یكی دیگر از عوامل ریزش چشمگیر طرفداران جنبش به اصطلاح سبز، دروغ‌‌گویی سران این فتنه بود،  سخنان بی‌پایه موسوی درباره تقلب در انتخابات و هم‌چنین ادعاهای بی‌اساس كروبی درباره آزار جنسی از درو‌غ‌های سران فتنه بود كه برملا شد.

علت پانزدهم : ميرحسين موسوي كه غروب روز 15 آذر با صدور بيانيه اي از مردم خواسته بود در روز 16 آذر به «جنبش سبز»  بپيوندند  از ترس رسوایی ترجيح داد در خانه بنشيند و براي همراهي با تعداد اندك آشوبگران حتي يك قدم هم برندارد و همین امر باعث شد طرفدارانش اعتراض کنند که چرا موسوی دیگران را تحریک کرده و اما خودش از ترس در تجمعاتشان ظاهر نمیشود ..و این بیشترین ریزش در ۱۶ آذر بود..

 و اینک موسوی در باتلاقی که خود ساخته است دست و پا می زند ..عاقبت منافقان و خیانتکاران  همین است.

پسر شجاع بازدید : 151 یکشنبه 11 مهر 1389 نظرات (0)

توهین به عکس امام خمینی ره توسط منافقین سبز

آقای موسوی : چرا سکوت کردی ؟

سکوت موسوی در مقابل آتش زدن عکس امام خمینی ره

 بالاخره منافقین سبز هویت اصلی خود را نشان دادند

حامیان موسوی چرا عکس امام خمینی(ره) را به آتش می‌کشند؟

 

طی 24 ساعت اخیر، تصاویر مربوط به آتش زدن تصاویر امام خمینی (ره) بارها و بارها از سوی تلویزیون‌های ضد ایرانی پخش شد و تبدیل به بیت الغزل رسانه های انگلیسی و سعودی به خصوص العربیه شده بود.......در حاشیه برگزاری مراسم روز دانشجو در دانشگاههای کشور، تصاویری در برخی از رسانه‌های ماهواره‌ای نشان داده شد که در آن حامیان خیابانی موسوی اقدام به پاره پاره کردن و آتش زدن تصاویری از امام خمینی (ره) می‌کردند.........

کینه ورزی با بنیانگذار جمهوری اسلامی و آتش زدن تصاویر رهبر کبیر انقلاب در حالی از سوی طرفداران  موسوی صورت گرفته است که موسوی  همواره در شعارهای خود تا قبل از انتخابات ادعای تداوم راه امام خمینی (ره) را مطرح می‌کرد.

شعاری که بسیاری از تحلیلگران سیاسی و از جمله برخی حامیان  سابق موسوی معتقدند مهمترین علت در کسب رای 13 میلیونی وی در انتخابات دهم ریاست جمهوری بوده است......با این حال رفتارهای افراطی حامیان موسوی که با سکوت حاکی از رضایت او انجام می شود باعث شده تا حامیان میلیونی وی در انتخابات ، این روزها به کمتر از سه هزار نفر ضدانقلاب تقلیل پیدا کنند.

روزه خواری منافقین سبز در روز قدس و بیان شعارهایی چون "استقلال، آزادی، جمهوری ایرانی" و "نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران" و همچنین اهانت به مقدسات اسلام و نظام اسلامی و بسیجیان جانبر کف و توهین به رهبری عزیز از جمله رفتارهایی است که این روزها به مرور پازل هویتی "سبزها" و اهداف واقعی موسوی از دعوت کردن آنها به خیابان ها را تکمیل می کند.

 در شش ماهه اخیر گر چه با اغتشاش و شایعه و تهمت به مسولین نظام به انقلاب اسلامی خدشه وارد شد ..اما در ماههای اخیر منجر به تقلیل حامیان میلیونی موسوی در انتخابات به کمتر از سه هزار نفر "ضد انقلاب" و پا پس کشیدن مسلمانان و متدینین از حمایت وی بوده است. یعنی آنهایی که بخاطر سابقه به موسوی رای داده بودند و مردمی که انقلابشان را دوست دارند از حمایت موسوی پا پس کشیدند.......مسیری که موسوی در آن گام نهاده است ...شباهت عجیبی به آنچه بنی صدر و حامیان مجاهدینی او در سالهای اولیه انقلاب طی کردند، دارد.

نفاق موسوی در اینجا کاملا مشخص میشود..چون با شعار پیروی از امام خمینی در انتخابات شرکت کرد اما الان  بخاطر حب جاه و مقام ظاهرا فراموش کرده است چه گفته است ...

پسر شجاع بازدید : 216 یکشنبه 11 مهر 1389 نظرات (0)

 

آقای موسوی : عکس امام مهمتر است یا آرمانهای امام ؟

 میر حسین موسوی در بیانیه ای گفت: «اطلاعات دقیقی درباره اینکه اصولاً چنین کاری صورت گرفته باشد ندارم کما اینکه درباره عاملان این اقدام ساختارشکنانه نیز اطلاعات روشنی نداریم ولی به‌هرحال اگر چنین کاری صورت گرفته باشد این یک اقدام مشکوک است و پخش آن صحنه ضدانقلابی از سیمای جمهوری اسلامی نیز اقدام نادرستی بود. از رسانه‌های بیگانه که همواره درحال دشمنی با نظام جمهوری اسلامی هستند انتظاری جز این نیست که با سواستفاده از این قبیل حوادث مرتکب چنین اقدامی بشوند اما چنین اقدامی توسط رسانه ملی که موجودیت خود را به برکت انقلاب عظیمی که به رهبری حضرت امام خمینی پیروز شد مرهون است به‌هیچوجه قابل قبول نیست».!!!!!

 عجبا !! میر حسین موسوی در حالی این سخنان فریبکارانه را بر زبان می آورد که بعد از انتخابات ریاست جمهوری با کمک همین رسانه های دروغ ساز بر علیه آرمانهای امام خمینی ره موضع گیری کرده و  نظام مقدس جمهوری اسلامی را خدشه دار کرد ....

امام خمینی فرمودند : پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیبی نرسد ..و این در حالی است که با وجود رهنمودهای رهبری برای تمکین آرای مردم..موسوی همچنان مخالفت خود را با بیانات رهبری اعلام داشته و آرای ملت را اهانت کرده و  با صدور بیانیه های پی در پی مردم را تحریک به آشوب در خیابانها میکند.و طرفدارانش با وقاحت هوز بطور آشکارا به مقام عظمی ولایت و رهبری عزیز توهین میکنند..

در همین راستا رسانه های غربی کاملا هماهنگ با این کاندیدای شکست خورده عمل کرده و هنوز هم از تقلب و کشتار و دیکتاتوری و....حرف میزنند.....حفظ نظام اسلامی یکی از مهمترین آرمانهای امام راحل بود..و همچنین روز قدس و شعار مرگ بر آمریکا و اسرائیل و انگلیس و حمایت از مردم مظلوم لبنان و فلسطین و ...از دیگر آرمانهای امام راحل بودند.....

اما همه مردم شاهد بودند که در روز قدس طرفداران سبز موسوی با حذف این شعارها و تغییر آن به نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران و تغییر جمهوری اسلامی به جمهوری ایرانی  کاملا و بصورت آشکارا آرمانهای امام را زیر پا گذاشتند..و از یکطرف رسانه های غربی و دروغ ساز هم با حمایت همه جانبه و از طزرف دیگر  آمریکا هم با تصویب بودجه ۵۰ میلیون دلاری حمایت خود را از آقای موسوی اعلام کردند ..

میر حسین موسوی که خود را یار امام میداند رهبری جناحی (اصلاح طلبان اصلاح نشده ) را بعهده گرفته که در زمان خاتمی بدترین توهینها را به انقلاب و امام میکردند ..بعنوان مثال :

 مدعيان اصلاحات در دوران خاتمی آشكارا و با صراحتي آميخته به وقاحت نوشتند و گفتند؛ «اصلي ترين مانع اصلاحات آن است كه در ايران هنوز خدا نمرده است»! «افكار امام(ره) بايد به موزه تاريخ سپرده شود»! «عامل دو دهه عقب ماندگي ايران، افكار امام(ره) است»! «فرهنگ بسيجي خشونت آفرين است»! «دوران پيروي از افكارامام(ره) سپري شده است»! «امامان 12گانه نيز قابل انتقاد هستند»! «عليه خدا هم مي توان دست به راهپيمايي و تظاهرات زد»!

اینهمه درگیری و توهین به مقدسات نظام اسلامی از سوی سبزهای اموی از آن روزها آغاز شد و در ماههاي اخير به اوج خود رسيد تا آنجا كه طرفداران موسوی در روز قدس به نفع اسرائيل شعار دادند، در روز 13 آبان از جنايات آمريكا تقدير كردند و سرانجام در روز 16آذر، تصوير مبارك امام راحل(ره)، را پاره كردند!!شعار به نفع اسرائيل كه حضرت امام(ره) آن را جرثومه فساد مي دانستند، آنهم در روز قدس كه ابتكار امام راحل(ره) براي مقابله با اسرائيل است، شعار به نفع آمريكا، آنهم در روز مقابله با استكبار جهاني و سالروز فتح لانه جاسوسي آمريكا كه خميني كبير و عزيز، آن را انقلابي بزرگتر از انقلاب اول معرفي كرده بودند و سرانجام پاره كردن تصوير حضرت امام(ره) در روز 16 آذر، و آتش زدن مسجد لولاگر و  ........

آقای موسوی : آیا این مسائل را ندیدی ؟ آيا «جمهوري اسلامي ايران نه يك كلمه كم و نه يك كلمه زياد» يادگار حضرت امام(ره) نيست؟ چرا وقتي هواداران- البته اندك و كم شمار- جنابعالی شعار «جمهوري ايراني» سر دادند، سکوت کردی ؟ آيا روز قدس ابتكار امام راحل(ره) نيست و مقابله با اسرائيل، توصيه اكيد آن بزرگوار نبوده است؟ آيا مبارزه با آمريكا سفارش حضرت امام(ره) نبوده است؟ آيا منتظري را امام راحل(ره) عزل نكرده بودند؟ آيا نهضت آزادي را حضرت امام، يك گروه آمريكايي و غيرقانوني معرفي نفرموده بودند؟ آيا...آيا...و صدها آیای دیگر ..اما سکوت کردی و حرفی نزدی بلکه بیشتر تحریک میکردی و البته خوشحال......
 پس چرا در اون زمانها آرمانهای امام یادت نبود ؟ اما حالا از آتش ردن عکس امام مثلا ناراحت شدی و رسانه های غربی را که از دوستان و حامیان اصلی شما هستند را دشمن می نامی ؟ یا للعجب از این همه نفاق !!!!

 قرآن میفرماید : يكي از ويژگي هاي منافقين، آن است كه از يكسو با مؤمنان ادعاي همراهي دارند و از سوي ديگر با شياطين و دشمنان خدا نرد دوستي مي بازند «هنگامي كه با اهل ايمان روبرو شوند مي گويند ايمان آورده ايم و چون با شيطان هاي خود خلوت كنند مي گويند ما با شما هستيم و- ادعاي دوستي با مؤمنان- براي استهزاي آنان است»- بقره آيه 14-

و آنجا كه مي فرمايد «منافقان از آن در هراسند كه خدا سوره اي نازل كند و آنچه در دل پنهان كرده اند را آشكار فرمايد»- آيه 64 سوره توبه

خداوند مکر و حیله مکاران را به خودشان باز می گرداند..منتظر عواقب کارتان باشید ..منتظر سیلی مردم باشید...

پسر شجاع بازدید : 213 یکشنبه 11 مهر 1389 نظرات (0)

 

 

اهانت به امام خمینی ره تیر خلاص به منافقین سبز

 

                                      

اهانت به تصویر امام راحل که جان مستضعفان و آزادگان جهان است و سلسله جنبان حق و حقیقت، بار دیگر عمق کینه و غضب آمریکا و اذنابش را از انقلاب اسلامی، این نهضت با شکوه پابرهنگان و مظلومان به نمایش گذاشت.

این اقدام سراسر خباثت آن هم در روزهائی که آمریکای جنایتکار در گرداب ظلم و ستم خود دست و پا می زند و عاجزانه دست نیاز برای بقای خود دراز می کند و شتابزده به رئیس جمهور عروسکی خود جایزه صلح می دهد جای تامل دارد. این حرمت شکنی آشکار در ایران اسلامی و نسبت به زعیم و رهبر مسلمانان و آزادگان جهان، پیامی جز ناامید کردن نهضت های ضد ظلم و استکبار در سراسر جهان ندارد. باید به هوش بود که الا و ان الشیطان قد جمع حزبه، شیطان اعوان و انصار خود را به میدان مقابله با حق آورده است.

انتخابات این دوره رویاروئی اسلام ضعیف و کوتاه آمده و شرمنده و عذر خواه در برابر مستکبران و در یک کلمه اسلام آمریکائی بود در برابر اسلام قوی و کارآمد و مصمم و محاکمه کننده مستکبران و زورگویان و در یک کلمه اسلام ناب محمدی(ص)....

احمق ها آمده بودند که به خیال خودشان کار را یکسره کنند غافل از عاقبت اسلافشان که امروز در زباله دان های آمریکا و اروپا برای تکه ای نان دم می جنبانند و می دانم که عاقبت اینان هم جز این نیست و نخواهد بود که این سنت خداست. این عاقبت دنیا طلبی و جاه طلبی است.

بیچاره کروبی، هنوز از خواب بیدار نشده است. هنوز هم باورش نشده آنهائی که دورش را گرفته اند و قربان صدقه سوابقش می روند آمده اند در روز روشن و در برابر دیدگان مبهوت ملت، عکس محبوب او را به آتش کشیده اند . بدبخت دلش خوش است که رهبر جنبش است.

 آقای کروبی :

نکند نسبتی که با امام(ره) برای خود قائلی دروغ باشد مثل بقیه ادعاهایت؟

 نکند توی شیخ ساده لوح را بی آبرو کرده باشند؟ نکن مسخره کرده باشند آن سوابقی را که برای خود قائلی؟ نکند رئیس ستادت به تو رای نداده باشد؟ نکند با دشمن امام و کسی که خون به دل امام عزیز کرد و تا امروز هم دست از کینه ورزی با انقلاب و امام(ره) برنداشته است هم قسم و هم پیمان شده باشی؟ نکند ماموریت ناتمام آن جرثومه جهل را تو داری تکمیل می کنی؟

نکند هم پیاله منتظری شده باشی؟ نکند هم عاقبت منتظری ملعون شده باشی؟ نکند شده ای دست آموز جماعتی که کینه امام را به دل دارند؟ نکند فکر کرده ای ملت با تو و امثال تو عقد اخوت بسته است؟ نکند فکر کرده ای انقلاب اسلامی معطل تو و آن بانکداران و قلم به مزدهایی می ماند که دور و بر تو را گرفته اند و در مغزت حدیث "شیخ قهرمان" می خوانند؟

نکند سر در برف فرو کرده باشی و لگد به درخت تنومند انقلاب بزنی؟ اگر آن چند روزه جانبازی برای انقلاب و خدمت به امام نبود که تا به حال ملت صد بار از روی جنازه سیاسی تو رد شده بود.اگر توصیه امام(ره) به تحمل جهالت انقلابیون نبود که تو امروز باید سر از لندن در می آوردی.اگر تحمل و تدبیر رهبری عزیز نبود که تو امروز باید چادر به سر می کردی.

و امروز شده ای بازیچه دست مزدوران آمریکا و در بغل صهیونیسم خوش رقصی می کنی.

 بله این تو بودی که کمتر از یک درصد رای آوردی!  مایه شرم من شدی که 8 سال رئیس مجلس و نهاد قانونگذاری کشورم بودی.

 از اینکه این بار دست آن خبیث هائی که تو برایشان سنگ به سینه می زدی و می زنی رو شده است شوکه شده ای؟ یا این را باید نشانه ای برای بیداری از خواب غفلتی دانست که سالها در سایه سودای ریاست جمهوری در آن به سر برده ای؟ نمی دانی که تو و امثال تو به اعتبار امام است که نفس می کشید؟

آقای کروبی این حرفها را با شما گفتم که هنوز لااقل ادعای بودن با امام(ره) را دارید و از گذشته خود پشیمان نیستید. سرکرده فرقه تان که کارش از این کارها گذشته است.

 موسوی امروز در صف اول مقابله با اسلام انقلابی و امام قرار گرفته و نوکر بی جیره و مواجب صهیونیسم است و اگر قائل به غفلت او باشیم _ که من نیستم_ در خوابی فرو رفته است که تنها مرگ بیدارش خواهد کرد هر چند باید به کرم خداوند متعال امیدوار بود و ما امیدواریم.

آقای موسوی :

تو چه کرده بودی که همصدا و همدست با آمریکا و جهانخواران قصد جان انقلاب را کردی؟ تو چه کرده بودی که می خواستی آبروی انقلاب اسلامی، این دردانه امام و ملت را ببری و ملت های مظلوم و تحت ستم را ناامید کنی؟

نام تو برای همیشه در تاریخ پر افتخار انقلاب اسلامی خواهد ماند نه برای اینکه نخست وزیر روح الله بودی، برای اینکه مایه عبرت همه انقلابیون باشی. برای اینک تا ابد بدانیم که ذره ای حقد و کینه نسبت به ولایت حتی اگر در اعماق وجود آدمی باشد چگونه انسان را رسوا می کند و همه چیز را می سوزاند و خاکستر می کند. برای اینکه بدانیم جاه طلبی و دیکتاتوری چه بلایی به سر انسان می آورد. برای اینکه درس بگیریم از عاقبت سیاه تو و از خدمتگذاری تمام عیارت برای استعمار و دشمنان امام(ره).

تو که سرمایه رژیم اسرائیلی باید خودت را حفظ کنی. تو که آمریکا و فرانسه و انگلیس خبیث  به تو دل بسته اند و مایه امید جهانخواران شده ای باید بمانی. بمانی و روزگار عزت انقلاب اسلامی و مردم شریف ایران را با ولایت نائب بر حق امام(ره) ببینی. بمانی و رسوائی همه دوستان و همپالکی هایت را ببینی. بمانی و ببینی که انقلاب اسلامی ایران به تو و امثال تو سر سوزنی نیاز ندارد و مردم شریف ایران نوکران اجانب را به پشیزی نمی خرند. بمانی و ببینی که در زباله دان تاریخ در کنار رجوی و هویدا و بوش و اوباما و شارون باید روزگار سپری کنی.

 نام امام خمینی(ره) پاینده باد رهبر ما خامنه ای زنده باد.

 

پسر شجاع بازدید : 340 یکشنبه 11 مهر 1389 نظرات (0)

انّ المنافقين هم الفاسقون

تغییر شعار منافقین سبز

بهرحال منافق را از آن جهت منافق گويند كه از ايمان خارج شده است منافق خط زندگى مشخصى ندارد و در ميان هر گروهى به رنگ آن گروه در مى‏آيد منافق از كافر خطرناكتر و عذاب او در آخرت از كافر سخت‏تر است، زيرا كه به حكم دزد خانگى است و پلى است كه كفار بوسيله آن به خرابكارى در اسلام راه مى‏يابند.

بعنوان مثال :

مراسم گراميداشت شهداي 16 آذر در  دانشکده فني دانشگاه تهران برگزار شد که حاميان موسوي شعارهايي بر ضد رسانه ها سر دادند.

جايگزين شدن شعار "نه شرقي نه غربي جمهوري اسلامي" به جاي "استقلال آزادي جمهوري ايراني" و همچنين "هم غزه هم لبنان جانم فداي ايران" به جاي "نه غزه نه لبنان جانم فداي ايران" باعث تعجب حضار شده بود.!!!!

 اصولاً طبيعت هر انقلابى چنين است كه بعد از پيروزى چشمگير با صفوف منافقان روبرو خواهد شد..... خطر منافقان براى هر جامعه از خطر هر دشمنى بيشتر است چرا كه از يكسو شناخت آنها غالباً آسان نيست و از سوى ديگر دشمنان داخلى هستند و گاه چنان در تار و پود جامعه نفوذ مى‏كنند كه جدا ساختن آنها كار بسيار مشكلى است و از سوى سوم روابط مختلف آنها با ساير اعضاء جامعه كار مبارزه را با آنها دشوار مى‏سازد.

منافقین سبز نیز از انقلاب و قران و امام حسین ع حرف میزنند .....

 از مشخصه‏هاى بارز منافقان آن است كه هر روز به رنگى در مى‏آيند، ميان هر جمعيتى كه قرار بگيرند با آنها همصدا مى‏شوند، امروز فرياد «زنده باد» و فردا شعار «مرگ بر» سر مى‏دهند. قرآن اين صفت منافقان را در آيه 14 سوره بقره اينچنين بيان مى‏كند: «هنگامى كه افراد با ايمان را ملاقات كنند گويند ايمان آورديم. امّا هنگامى كه با دوستان شيطان صفت خود به خلوتگاهى مى‏روند مى‏گويند ما با شمائيم، و اذا لقوا الذين آمنوا قالوا آمنّا و اذا خلوا الى شياطينهم قالوا انّا معكم» و مى‏گويند «و اگر مى‏بينيد ما در برابر مؤمنان اظهار ايمان مى‏كنيم ما آنها را مسخره مى‏كنيم، انّما نحن مستهزئون».

 مصداق :همین تغییر شعارشون بعد از آتش زدن عکس امام بهترین نشانه نفاق این سبزهای اموی هست.

آيه 74 سوره توبه نيز پرده از روى اين عمل زشت منافقان برمى‏دارد، گويا سوگند دروغ يكى از ترفندهاى منافقان است. اين گروه هنگامى كه مى‏بينند اسرارشان فاش شده واقعيات را انكار مى‏كنند و حتى براى اثبات گفتار خود به قسمهاى دروغين متوسل مى‏شوند. «منافقان سوگند ياد مى‏كنند كه چنان مطلبى درباره پيامبر نگفته‏اند. اينها بطور مسلّم سخنان كفرآميزى گفته‏اند، پس از قبول و اظهار اسلام راه كفر در پيش گرفته‏اند، يحلفون باللّه ما قالوا و لقد قالوا كلمة الكفر و كفروا بعد اسلامهم»،

مصداق :بعد از ریزشها ی زیاد و کم شدن تعداد منافقین سبز با آتش زدن عکس امام خواستند از دشمنان امام یارگیری کنند ..اما غافل از اینکه با این کار زشتشان خداوند آنان را رسوا و خوار و ذلیل کرد..زمانی که عکس امام راحل را آتش زدند آمدند به دروغ ادعا کردند که ما نبودیم و اصلا دروغه ......!!!

يكى ديگر از ادعاهاى منافقان، اصلاح‏طلبى است. آنها خود را اصلاح طلب معرفى مى‏كنند در حالى كه مفسد واقعى هستند «و هنگامى كه به آنها گفته شود در روى زمين فساد نكنيد مى‏گويند ما فقط اصلاح كنندگانيم، و اذا قيل لهم لا تفسدوا فى الارض قالو انّما نحن مصلحون»  منافقان هدف خود را اصلاحات بيان مى‏كنند در حالى كه اصلاحات آنها جز فساد و فحشا نيست.

مصداق : اصلاح طلبان در دوران خاتمی نیز شعارشان تغییر و خدمت و اصلاح جامعه بود ...اما تمام مقدسات را توهین کرده و بنیاد سوروس و توهین به امام و .....

در طول تاريخ نيز هرگاه خيانتى توسط منافقان صورت گرفته است براى عوامفريبى و پيشبرد آن، به نفع مردم معرفى كرده‏اند. قرآن در پاسخ به اين ادعا مى‏فرمايد: «بدانيد اين‏ها همان مفسدانند و برنامه‏اى جز فساد ندارند ولى خودشان نمى‏فهمند، الا انّهم هم المفسدون ولكن لا يشعرون» و اين گونه، قرآن پرده از ظاهر اصلاح‏طلبى آنها بر مى‏دارد. منافقان آنقدر در راه نفاق اصرار و پا فشارى كرده‏اند و آنچنان با برنامه‏هاى زشت خود، خو گرفته‏اند كه تدريجاً گمان مى‏كنند اين برنامه‏ها، مفيد، سازنده و اصلاح طلبانه است در حالى كه جز فساد چيز ديگرى نيست.

مصداق : موسوی با القای تقلب و اغتشاشات و صدور بیانیه های مختلف کارش را اینطور حیله گرانه توجیه میکند که برای آزادی ایران است..

منافقان از هر فرصتى براى مسخره كردن مؤمنان استفاده مى‏كردند و اين صفت چنان با آنان عجين شده است كه گويى نمى‏توان آنرا از منافقان جدا كرد منافقان كه عموماً افرادى لجوج، بهانه جو، ايرادگير و كارشكن هستند هر كار مثبتى را با وصله‏هاى نامناسبى تحقير كرده و بد جلوه مى‏دهند.

مصداق : در ۴ سال ریاست جمهوری دکتر احمدی نژاد و تبلیغات ریاست جمهوری ۸۸ با درست کردن سی دی ۹۰ و شعار های زشت و غیر اخلاقی رئیس جمهور را تمسخر و توهین میکردند...

خصلت ديگر منافقان اين است كه «دستهايشان را مى‏بندند، و يقبضون ايديهم». نه در راه خدا انفاق مى‏كنند، نه به كمك محرومان مى‏شتابند و نه به خويشاوند و آشنا از كمك مالى آن‏ها بهره‏اى مى‏رسد و در يك كلمه مى‏توان گفت «آنها خدا را فراموش كرده‏اند و البته خداوند هم آنها را از بركات و توفيقات و مواهب خود فراموش كرده است، نسوا اللّه فنسيهم» كه البته آثار اين دو فراموشى در تمام زندگى آنها آشكار است. خداوند در ادامه منافقان را در زمره فاسقان بر مى‏شمرد و مى‏فرمايد: «منافقان فاسقند و از دايره اطاعت فرمان خدا بيرون‏اند، انّ المنافقين هم الفاسقون»

 مصداق : شعار نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران و اعتراض به کمکهای انسان دوستانه ایران به مردم مظلوم غزه  مصداق بارز این نشانه است...آنها از اینکه جمهوری اسلامی مردم جنگ زده فلسطین را کمک انسان دوستانه میکرد ناراحت بودند..

در آيه 54 سوره توبه منافقين اين گونه معرفى شده‏اند آنها نماز را به جاى نمى‏آورند مگر از روى كسالت و با ناراحتى و سنگينى و لا يأتون الصّلوة الاّ و هم كسالى»، و همچنين انفاق نمى‏كنند مگر از روى كراهت و اجبار، «و لا ينفقون الاّ و هم كارهون» منافقان نه به وظيفه خود در برابر خالق به درستى عمل مى‏كنند و نه وظيفه خود در برابر مخلوق را ادا مى‏كنند.

مصداق :نماز خواندن با کفش در نماز جمعه و نماز نخواندن در خانه ها نیز از ویژگیهای این  سبزهای امویست .

 در آيه 14 سوره مجادله اين گونه از منافقين ياد مى‏شود: «سوگند دروغ ياد مى‏كنند كه از شما هستند در حالى كه خودشان مى‏دانند دروغ مى‏گويند، يحلفون على الكذب و هم يعلمون». در حقيقت سرمايه اصلى منافقان دروغ است تا بتوانند تناقضاتى كه در زندگيشان وجود دارد را با آن توجيه كنند. اين راه و رسم منافقان است كه پيوسته براى پوشاندن چهره زشت خود به سوگندهاى دروغ پناه ببرند و حال اين كه عملشان بهترين معرّف آنها است.

مصداق : همانطور که تمام مردم شاهد بودند ..موسوی خودش را یار امام معرفی کرد و اما تمام دشمنان نظام مقدس از حامیانش شدند و تا جاییکه تمام آرمانهای امام راحل را زیر پا گذاشته و حتی شعارهای امام را نیز حذف کردند ...در روز قدس و ..

از صفات هميشگى منافقان اين است كه «آنها به زبان چيزى مى‏گويند كه در دل ندارند، يقولون بأفواههم ما ليس فى قلوبهم» به اين ترتيب منافقان هيچ ارزشى براى سخن خود قائل نيستند و از طرف ديگر هيچ اعتمادى به حرفهاى آنها نيست.

از نشانه‏هاى ديگر منافقان اين است كه «آنها كافران را بجاى مؤمنان دوست خود انتخاب مى‏كنند، الّذين يتّخذون الكافرين اولياء من دون المؤمنين»

مصداق : همانطور که دست بدامان آمریکا شده و یکی از سخنگوی  موسوی محسن مخملباف از آمریکا بخاطر ۱۳ آبان عذرخواهی کرده است و اوباما نیز علنا اعلام حمایت و وفاداری از منافقین سبز کرد ..

« منافقان كسانى هستند كه هميشه مى‏خواهند از هر پيشامدى به نفع خود بهره‏بردارى كنند .....آنها براى رسيدن به اهداف شوم خود از راه خدعه و نيرنگ وارد مى‏شوند و حتى مى‏خواهند به خداوند نيز خدعه بزنند در حالى كه در همان لحظات كه درصدد چنين كارى هستند خود در يك نوع خدعه واقع شده‏اند، زيرا براى بدست آوردن سرمايه‏هاى ناچيزى سرمايه بزرگ وجود خود را از دست مى‏دهند.

اعلام کشته شدن زندگان و رفتن بر روی قبرهای خالی و مجلس ختم دختری که زنده بود و . 

به امید نابودی منافقین سبز تمام دشمنان جمهوری اسلامی ایران

پسر شجاع بازدید : 165 یکشنبه 11 مهر 1389 نظرات (0)

 امام خمینی ره :

 

نشسته ايد تا كمونيست ها دانشگاه ها را قبضه كنند؟!


آقا شما نشسته ايد كه چهار تا كمونيست بيايند در دانشگاه و قبضه كنند دانشگاه را!؟ شما مگر كمتر از آنها هستيد؟

عدد شما بيشتر از آنهاست؛ حجت شما بالاتر از آنهاست. شما اين مسائل را كه بگوييد، خيانت اينها را مى‏توانيد واضح بكنيد در آن مكان، در دانشگاه. خيانتشان را مى‏توانيد واضح بكنيد كه خودشان بگذارند بروند. بايستيد، صحبت كنيد. بگوييد آقا، خوب بياييد يكى يكى بگوييد ببينم شما چكاره هستيد آمده ايد توى دانشگاه داريد اخلال مى‏كنيد؟

 مى‏خواهيد چه بكنيد؟ مى‏خواهيد درس بگوييد برايمان؟ شما كار خودتان را اول حساب بكنيد كه چكاره هستيد توى اين مملكت. شما از اهل اين مملكت هستيد، يا عمال غير هستيد خودتان را به ما مى چسبانيد؟ بايستيد آقا بگوييد. البته بايد اشخاصى هم كه گوينده هستند بيايند در دانشگاه‏...در هر صورت عمده، فعاليت خود شماهاست....اينها تودهنى مى‏خواهند آقا! عدد شما زيادتر است؛ حجت شما بالاتر است؛ خيانت آنها واضح است.

 گفتن مى‏خواهد. اجتماع بكنيد، بگوييد مطالب را. يك رئيس، يك معلم را كه مى‏بينيد كمونيستى است بيرونش كنيد از دانشگاه. من نمى‏گويم حالا جنگ بكنيد با آنها، جنگ نمى‏خواهيم حالا بشود، اگر يكوقتى منتهى به اين شد، به يك روز اينها را بيرونشان مى‏كنيم! اما حالا نمى‏خواهيم يك جنگى بشود؛ مى‏خواهيم حالا با ملايمت بشود؛ اما خوب، با صحبت. آنها صحبت مى‏كنند؛ شما هم صحبت بكنيد.

شما ننشينيد يكى ديگر برايتان صحبت بكند؛ يك روحانى بيايد صحبت كند؛ خودتان برويد، هر كدامتان مى‏توانيد، در مقابل آنها بايستيد صحبت كنيد. آن مى‏گويد؛ شما هم بگوييد. آن وقت يكى يكى انگشت بگذاريد روى كارهايشان كه تو اين كارى كه مى‏كنى براى چيست؟ تو، تو تابع كى هستى كه اين كارها را مى‏كنى؟ تو ايرانى هستى و اين كار را مى كنى، يا امريكايى هستى يا شوروى؟ يا براى آنها كار مى‏كنى، يا براى ايران. اگر براى آنها كار مى‏كنى، جاى شما اينجا نيست، برو آنجاها كار بكن.


23 خرداد 1358

پسر شجاع بازدید : 324 یکشنبه 11 مهر 1389 نظرات (0)

شعار جدید سبزها برای راهپیمایی ۲۲بهمن

                    جاوید شاه !!!

 

زمانی که فرقه منافقین سبز به رهبری میر حسین موسوی تشکیل شد شعار راه امام را سر میدادند

اما کم کم با گذر زمان شعاره و آرمانهای این فرقه رنگ و بوی دیگری گرفت و تعییر مسیرش بوضوح محسوس گردید..گفتند اغتشاش کار ما نبوده و ..ما هم گفتیم انشالله که کارتان نبوده و اما ...

نمیدونستیم تغییر شعارهایشان را چجوری سرپوش بذاریم...شعارهایی که تماما از آرمانهای امام راحل بوده است ..

در روز قدس و روزی که امام فرمود اسرائیل باید محو شود شعار :

نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران سر دادند ....و مرگ بر اسرائیل را حذف کردند البته به حمایت از کودک کشان اسرائیلی ..

در روز ۱۳ آبان و روز مبارزه با استکبار جهانی یعنی آمریکای جهانخوار شعار :

استقلال آزادی جمهوری ایرانی سر دادند.. و مرگ بر آمریکا را نیز به نشانه ارادت خالصانه به استکبار حذف کردند... و در همین گیر و دار سخنگوی این فرقه جناب مخملباف هم سریعا به نمایندگی این فرقه مراتب عذر خواهیشان را بخاطر تسخیر لانه جاسوسی آمریکا به عرض اوباما رسانید ...!!!

در روز ۱۶ آذر هم شعار مرگ بر انگلیس را حذف کردند  و شعار مرگ بر چین !! را جایگزین نمودند

حالا نوبتی هم باشه نوبت به روز پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن ۵۷ است ..و فرقه ضاله سبزها برای مقابله با رژیم دیکتاتوری جمهوری اسلامی همه با هم این شعار را خواهند داد ..

شعار جمعیت میلیونی !!! سبزها در روز ۲۲ بهمن این است :

جاوید شاه !!!

دوستان سبز خوب این شعار را حفظ کنید و اطلاع رسانی کنید

رسانه شما هستید

 

پسر شجاع بازدید : 208 یکشنبه 11 مهر 1389 نظرات (0)

 حسینعلی منتظری یا شریح قاضی

حسینعلی منتظری در گذشت

 خداوندا ما را عاقبت به خیر بگردان ..

حسینعلی منتظری که قبل انقلاب زحماتی کشیده و  از 42 چندين نوبت بازداشت و در نهايت در سال 54 به ده سال زندان محکوم شد اما در هشتم آبان 57 به همراه آيت الله طالقاني آزاد شد.

وي پس از پيروزي انقلاب اسلامي در سال 64 از سوي مجلس خبرگان رهبري به عنوان قائم مقام رهبري انتخاب شد.

اما کم کم از امام و آرمانهای امام راحل فاصله گرفت و با باند خائن و تروریست و جاسوسی مهدی هاشمی معدوم ارتباط بر قرار کرده تا جاییکه در مقابل امام خمینی ره قرار گرفت و با بیگانگان همکاری

و به آنها اطلاعات میداد ..هر چقدر امام راحل و دوستان دیگر نصیحت کردند قبول نکرد و به خیانتهایش ادامه میداد ..تا جاییکه وزارت اطلاعات و سپاه را علنا توهین کرده و خطاب به امام با الفاظ زشت از آنها یاد کرد..

بنده شخصا از مرگش ناراحت نشدم چون ایشان یکی از سران فتنه گر فرقه ضاله منافقین سبز بودند با مرگش شر یک فتنه گر از انقلاب اسلامی کم شد و انشالله آقایان موسوی و کروبی و خاتمی و صانعی هم یا هدایت شوند و یا زودتر نیست و نابود گردند.... اما با خودم میگویم که چه میشود انسانی که در فقه اینهمه اطلاعات دارد و برای انقلاب زندانی میشود اما بعد از مدتی در مقابل امام و انقلاب قرار میگیرد ..و این نیست ..جز اینکه انسان تابع هوی و هوسهای نفسانی شدن و مصداق آیه صم بکم عمی فهم لا یرجعون میگردد ..و الان هم باید در آن دنیا جواب خیانتهایش را پس بدهد ...

حالا صانعی و موسوی و کروبی هم اگر عاقل باشند عبرت میگیرند و دست از نفاق و فتنه بر میدارند ..اما من بعید میبینم..

در تاریخ اسلام هم نمونه زیاد داریم ..کسانی که در رکاب علی ع میجنگیدند در روز عاشورا در مقابل حسین ع قرار گرفتند..مانند شمر و ابن سعد و ......... یا شریح قاضی که در زمان امیر مومنان قضاوت میکرد اما حکم قتل حسین ع را صادر میکند ..و من بی اختیار یاد شریح قاضی افتادم..همین چند روز پیش قاتلین پسرش بهش جایزه عطا کردند...خدایا خودت کمک کن عاقبت بخیر بشویم و از راه ولایت و امامت و رهبری و انقلاب منحرف نشویم ...

در اینجا متن نامه امام خمینی ره را میگذارم تا ببینید این شیخ مطرود چقدر دل امام را خون کرده بود

                                                بسم الله الرحمن الرحیم

جناب آقاي منتظري

با دلي پر خون و قلبي شكسته چند كلمه‌اي برايتان مي‌نويسم تا مردم روزي در جريان امر قرار گيرند. شما در نامه اخيرتان نوشته‌ايد كه نظر تو را شرعاً بر نظر خود مقدم مي‌دانم؛ خدا را در نظر مي‌گيرم و مسائلي را گوشزد مي‌كنم. از آنجا كه روشن شده است كه شما اين كشور و انقلاب اسلامي عزيز مردم مسلمان ايران را پس از من به دست ليبرال‌ها و از كانال آنها به منافقين مي‌سپاريد، صلاحيت و مشروعيت رهبري آينده نظام را از دست داده‌ايد. شما در اكثر نامه‌ها و صحبت‌ها و موضعگيري‌هايتان نشان داديد كه معتقديد ليبرال‌ها و منافقين بايد بر كشور حكومت كنند.

 به قدري مطالبي كه مي‌گفتيد ديكته شده منافقين بود كه من فايده‌اي براي جواب به آنها نمي‌ديدم. مثلا در همين دفاعيه شما از منافقين تعداد بسيار معدودي كه در جنگ مسلحانه عليه اسلام و انقلاب محكوم به اعدام شده بودند را منافقين از دهان و قلم شما به آلاف و الوف رساندند و مي‌بينيد كه چه خدمت ارزنده‌اي به استكبار كرده‌ايد. در مساله مهدي هاشمي قاتل، شما او را از همه متدينين متدين‌تر مي‌دانستيد و با اينكه برايتان ثابت شده بود كه او قاتل است مرتب پيغام مي‌داديد كه او را نكشيد. از قضاياي مثل قضيه مهدي هاشمي كه بسيار است و من حال بازگو كردن تمامي آنها را ندارم. شما از اين پس وكيل من نمي‌باشيد و به طلابي كه پول براي شما مي‌آورند بگوييد به قم منزل آقاي پسنديده و يا در تهران به جماران مراجعه كنند. بحمد الله از اين پس شما مساله مالي هم نداريد. اگر شما نظر من را شرعاً مقدم بر نظر خود مي‌دانيد -كه مسلماً منافقين صلاح نمي‌دانند و شما مشغول به نوشتن چيزهايي مي‌شويد كه آخرتتان را خراب‌تر مي‌كند-، با دلي شكسته و سينه‌اي گداخته از آتش بي‌مهري‌ها با اتكا به خداوند متعال به شما كه حاصل عمر من بوديد چند نصيحت مي‌كنم ديگر خود دانيد:

 

1 - سعي كنيد افراد بيت خود را عوض كنيد تا سهم مبارك امام بر حلقوم منافقين و گروه مهدي هاشمي و ليبرال‌ها نريزد.

2 - از آنجا كه ساده‌لوح هستيد و سريعاً تحريك مي‌شويد در هيچ كار سياسي دخالت نكنيد، شايد خدا از سر تقصيرات شما بگذرد.

3 - ديگر نه براي من نامه بنويسيد و نه اجازه دهيد منافقين هر چه اسرار مملكت است را به راديوهاي بيگانه دهند.

4 - نامه‌ها و سخنراني‌هاي منافقين كه به وسيله شما از رسانه‌هاي گروهي به مردم مي‌رسيد؛ ضربات سنگيني بر اسلام و انقلاب زد و موجب خيانتي بزرگ به سربازان گمنام امام زمان -روحي له الفدا- و خون‌هاي پاك شهداي اسلام و انقلاب گرديد؛ براي اينكه در قعر جهنم نسوزيد خود اعتراف به اشتباه و گناه كنيد، شايد خدا كمكتان كند.

و الله قسم، من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودم، ولي در آن وقت شما را ساده‌لوح مي‌دانستم كه مدير و مدبر نبوديد ولي شخصي بوديد تحصيل‌كرده كه مفيد براي حوزه‌هاي علميه بوديد و اگر اين گونه كارهاتان را ادامه دهيد مسلما تكليف ديگري دارم و مي‌دانيد كه از تكليف خود سرپيچي نمي‌كنم. و الله قسم، من با نخست‌وزيري بازرگان مخالف بودم ولي او را هم آدم خوبي مي‌دانستم. و الله قسم، من راي به رياست جمهوري بني‌صدر ندادم و در تمام موارد نظر دوستان را پذيرفتم.

سخني از سر درد و رنج و با دلي شكسته و پر از غم و اندوه با مردم عزيزمان دارم: من با خداي خود عهد كردم كه از بدي افرادي كه مكلف به اغماض آن نيستم هرگز چشم‌پوشي نكنم. من با خداي خود پيمان بسته‌ام كه رضاي او را بر رضاي مردم و دوستان مقدم دارم؛ اگر تمام جهان عليه من قيام كنند دست از حق و حقيقت برنمي‌دارم.

من كار به تاريخ و آنچه اتفاق مي‌افتد ندارم؛ من تنها بايد به وظيفه شرعي خود عمل كنم. من بعد از خدا با مردم خوب و شريف و نجيب پيمان بسته‌ام كه واقعيات را در موقع مناسبش با آنها در ميان گذارم. تاريخ اسلام پر است از خيانت بزرگانش به اسلام؛ سعي كنند تحت تاثير دروغ‌هاي ديكته شده كه اين روزها راديوهاي بيگانه آن را با شوق و شور و شعف پخش مي‌كنند نگردند. از خدا مي‌خواهم كه به پدر پير مردم عزيز ايران صبر و تحمل عطا فرمايد و او را بخشيده و از اين دنيا ببرد تا طعم تلخ خيانت دوستان را بيش از اين نچشد. ما همه راضي هستيم به رضايت او؛ از خود كه چيزي نداريم، هر چه هست اوست. و السلام.

يكشنبه 6 / 1 / 68

 روح‌الله الموسوي الخميني

(صحیفه نور/ جلد 21 - صفحه 330)

پسر شجاع بازدید : 197 یکشنبه 11 مهر 1389 نظرات (0)
وجه تشابه منافقین سبز با قاسطین

 

تبلیغات منافقین سبز بر علیه نظام مانند قاسطین ّ(معاویه ) می باشد.

وقتی تبلیغات منافقین سبز را بر علیه نظام و ولایت فقیه و رهبری میبینم یاد نیرنگهای معاویه و یارانش می افتم ..

سستی در اندیشه و عمل

یکی از اسباب مظلومیت رهبری و یکی از ابزاری که دنیاپرستان و فتنه جویان از آن بهره می‏جویند ایجاد و تقویت سستی در اندیشه و عمل سپاهیان حق است. چنانچه یکی از مسائلی که مولا علی (ع) از آن می‏نالد و سپاهیان خود را مذمت می‏کند همین موضوع است. درد جانکاه علی (ع) چنان است که خطاب به آنها فریاد می‏کند: « ما ابالكم ما تنتظرون بنصركم ربكم؟ أما دين يجمعكم و لا حميهًْ تحمشكم؟»

ای بی‏ریشه‏ها! چرا در یاری پروردگارتان درنگ می‏کنید؟ آیا دینی نیست که شما را با یکدیگر متحد سازد؟ آیا غیرت و حمیتی نیست که شما را به خشم آورد؟

در خطاب دیگری مولا (ع) دنیاپرستی و تظاهر آنها به دین را به ایشان یادآور می‏شود و می‏گوید:

در ترک آخرت و دوستی دنیا یک دل شده‏اید. دین شما اقرار است به زبان و نه به دل. در بی التفاتی و آسودگی نسبت به اوامر خدا همانند کارگری هستید که کار خود به پایان رسانده و خشنودی سرور خویش حاصل کرده است.

هنگامی که سفیان بن عوف به دستور معاویه بر شهر انبار (در شرق فرات) تاخت و بسیاری را کشت و زنان مسلمان و اهل ذمه را مورد تهاجم و تجاوز قرار داد، علی (ع) از این واقعه بسیار غمگین و آشفته شد و فرمود اگر مسلمانی از این اندوه بمیرد سزاوار است. آنگاه با ناراحتی خطاب به نامردان سپاه خود فریاد زد: وقتی می‏نگرم که شما را آماج تاخت و تاز خود قرار می‏دهند و از جای نمی‏جنبید، بر شما می‏تازند و شما به پيکار دست نمی‏زنید می‏گویم که قباحت و ذلت نصیبتان باد.

طرفداران پارچه سبز‌ها مطرب‌ها، رقاصه‌ها و آدم‌هاي بي ارزشي هستند که جلوي دوربين تلويزيون بر عليه نظام و انقلاب شعار مي‌دهند و صحبت مي‌کنند اينها حاميان سبز بني‌اميه هستند. 
مي‌خواهند با تکبير انقلاب اسلامي را از بين ببرند. متعاقب تکبيرهاي شبانه شعار جمهوري ايراني سر دادند. نظامي که برخاسته از الله‌اکبرهاست که با تکبير از بين نمي‌رود

تفرقه در صفوف مردم و نافرمانی:

یکی از عوامل مهم تداوم نیافتن حکومت علی (ع) و افزایش مظلومیت آن حضرت تفرقه در صفوف یاران آن حضرت است. از همان ابتدای حکومت چندگانگی و چندرنگی در میان یاران علی (ع) موج می‏زد. گروه‏ها، اشخاص و قبایل گوناگون هر یک با انگیزه و مقصدی گوناگون نه بر طاعت امیر‏المؤمنین(ع) که بر طاعت خویش بودند. چنانچه علی (ع) بدانها می‏گوید: چه سود که در شما افزون هستید در حالی که اتفاق در میانۀ دلهایتان اندک است.

آن هنگام که خبر چیرگی بسر بن ارطاهًْ بر یمن به امام رسید در جمع مردم سخن راند و مایۀ نگون‌بختی آنان را تفرقه و نافرمانی اعلام نمود: «به خدا سوگند پندارم که این قوم به زودی بر شما چیره شود زیرا آنها با آن که بر باطلند دست در دست هم دارند و شما با آن که بر حق هستید پراکنده‏اید. شما امامتان را که حق با اوست نافرمانی می‏کنید و آنان  پیشوای خود را با آن که بر باطل است فرمان بردارند.

در جای دیگری سوگمندانه می‏فرماید: «أيها الناس، المجتمعهًْ أبدانهم، المختلفهًْ أهوائهم، كلامكم يوهي الصَّمَّ الصِّلاب و فعلكم يطع فيكم الاعداء»  ای مردمی که به تن‏ها مجتمع‏اید و به آرا پراکنده! سخنانتان هنگامی که لاف دلیری می‏زنید صخره‏های سخت را نرم می‏کند. در حالی که کردارتان، دشمنانتان را در شما به طمع می‏اندازد.

 شایعه پراکنی و ایراد تهمت علیه علی (ع)

ازجملۀ ابعاد مظلومیت امیر‏المؤمنین شایعه‏هایی است که علیه آن حضرت ساخته شد و تهمت‏های ناجوانمردانه‏ای است که به آن حضرت نسبت داده می‏شد. علی (ع) در دوران خلافت خود با توطئه‏هایی این چنین روبرو بود. تا آنجا که ناجوانمردانه علی (ع) را به دروغ‌گویی متهم می‏کردند تا هم نادانی خود را بپوشانند و هم از نفوذ کلام او بکاهند. علی (ع) اینگونه با مظلومیت به تهمت‏ها پاسخ می‏دهد. « به من خبر رسیده که گفته‏اید علی دروغ می‏گوید. خدایتان بکشد. به چه کسی دروغ می‏بندم. آیا به خدا دروغ می‏بندم. در حالی که من نخستین کسی هستم که به او ایمان آورده‏ام یا بر پیامبر دروغ می‏بندم در حالی که من نخستین کسی هستم که او را تصدیق کرده‏ام؟ به خدا سوگند! که نه چنین است بلکه آن چه می‏گفتم معنی آن را در نمی‏یافتید زیرا شایستۀ دریافت آن نبودید.»

اصلي‌ترين اشخاصي که سران جريان فتنه را تشکيل مي‌دهند امروز در تلويزيون و بنگاه‌هاي خبرپراکني بي‌بي‌سي و آمريکا بدون خجالت و شرمندگي رسما بر عليه نظام و انقلاب صحبت مي‌کنند.

در میان دشمنان علی (ع) بنی‏امیه و معاویه بیشترین سهم را در تهمت و شایعه پراکنی علیه آن حضرت داشتند. تبلیغات روانی آنها به حدی بود که ناآگاهان و حتی برخی کسانی که آن حضرت را می‎‏شناختند را هم تحت تأثیر قرار می‏داد. چنانچه پس از شهادت آن حضرت در محراب نماز برخی مردم شام با تعجب می‏پرسیدند مگر علی (ع) نماز هم می‏خواند.

در این زمانه کروبی و موسوی بیشترین شایعات را در جامعه با کمک دوستانشان در بی بی سی فارسی و.....پخش میکنند

در شام با دسيسه چینی‏های عمروعاص علی (ع) را به شوخ طبعی بسیار متهم می‏کردند تا او را برای حکومت ناصالح قلمداد کنند. همان چیزی که پس از رحلت پیامبر (ص) یکی از دستاویزها برای غصب خلافت بود. امیر‏المؤمنین (ع) این کینه و نیرنگ فریب کارانی چون عمروعاص را چنین بیان می‏فرماید:

در شگفتم از پسر نابغه (عمروعاص)! به شامیان می‏گوید که من بسیار مزاح می‏کنم و فردی شوخ طبع و اهل بازیچه‏ام. این سخنی است باطل و گناه‏آلود که عمرو بر زبان آورده است. بدانید که بدترین گفتار دروغ است و او می‏گوید و دروغ می‏گوید.

آري، اين‌چنين بود كه امام(ع) از هر سو آماج تهمت‌ها و نيرنگ‌ها و دسيسه‌ها و نافرماني‌ها و بي‌خردي‌ها و ناجوانمردي‌ها قرار داشت. ابعاد فتنه‌اي كه مظلوميت مضاعفي براي اميرمؤمنان رقم زده بود.

 

و امروز همان تفکرات قاسطین را در اعمال و رفتار موسوی و یارانش مشاهده میکنیم... از همان گام اول با ارزش‌هاي بنيادي جامعه و آنهايي که جزو هنجارهاي پذيرفته شده مردم بود بازي کردند. رنگ سبز اگر در باور عاطفي ما عزيز است و احترام مي‌گذاريم به دليل اين است که رنگ سبز را منتسب به پيغمبر مي‌دانيم. مردم رنگ سبز را به قصد شفا به دستانشان مي‌بندند، جانمايه زندگي‌هاشان مي‌کنند بعد اين افراد آن را گيسبند دخترهاي بي‌حجاب کردند و در خيابان هفتم تير به گردن سگي انداخته بودند.

پسر شجاع بازدید : 226 یکشنبه 11 مهر 1389 نظرات (0)
ماجرای بَلْعم باعورا عبرتی برای فتنه گران سبز

 

بلعم باعورا چه کسی بود ؟
 
بلعم باعورا از علماي بني‎اسرائيل بود، و كارش به قدري بالا گرفت كه اسم اعظم مي‎دانست و دعايش به استجابت مي‎رسيد.
 
موسي ـ عليه السلام ـ با جمعيتي از بني‎اسرائيل به فرماندهي يوشع بن نون و كالب بن يوفنا از بيابان تيه بيرون آمده و به سوي شهر (بيت‎المقدس و شام) حركت كردند، تا آن را فتح كنند و از زير يوغ حاكمان ستمگر عمالقه خارج سازند.
وقتي كه به نزديك شهر رسيدند، حاكمان ظالم نزد بلعم باعورا (عالم معروف بني‎اسرائيل) رفته و گفتند از موقعيت خود استفاده كن و چون اسم اعظم الهي را مي‎داني، در مورد موسي و بني‎اسرائيل نفرين كن. بَلْعَم باعورا گفت: «من چگونه در مورد مؤمناني كه پيامبر خدا و فرشتگان، همراهشان هستند، نفرين كنم؟ چنين كاري نخواهم كرد.»
آنها بار ديگر نزد بَلْعم باعورا آمدند و تقاضا كردند نفرين كند، او نپذيرفت، سرانجام همسر بلعم باعورا را واسطه قرار دادند، همسر او با نيرنگ و ترفند آنقدر شوهرش را وسوسه كرد، كه سرانجام بَلْعم حاضر شد بالاي كوهي كه مشرف بر بني‎اسرائيل است برود و آنها را نفرين كند.
 
بَلْعم سوار بر الاغ خود شد تا بالاي كوه رود، الاغ پس از اندكي حركت سينه‎اش را بر زمين مي‎نهاد و برنمي‎خاست و حركت نمي‎كرد، بَلْعم پياده مي‎شد و آنقدر به الاغ مي‎زد تا اندكي حركت مي‎نمود. بار سوم همان الاغ به اذن الهي به سخن آمد و به بَلْعم گفت: «واي بر تو اي بَلْعم كجا مي‎روي؟ آيا نمي‎داني فرشتگان از حركت من جلوگيري مي‎كنند.»
 
بَلْعم در عين حال از تصميم خود منصرف نشد، الاغ را رها كرد و پياده به بالاي كوه رفت، و در آنجا همين كه خواست اسم اعظم را به زبان بياورد و بني‎اسرائيل را نفرين كند اسم اعظم را فراموش كرد و زبانش وارونه مي‎شد به طوري كه قوم خود را نفرين مي‎كرد و براي بني‎اسرائيل دعا مي‎نمود.
 
به او گفتند: چرا چنين مي‎كني؟ گفت: «خداوند بر ارادة من غالب شده است و زبانم را زير و رو مي‎كند
در اين هنگام بَلْعم باعورا به حاكمان ظالم گفت: اكنون دنيا و آخرت من از من گرفته شد، و جز حيله و نيرنگ باقي نمانده است.
 آنگاه چنين دستور داد: «زنان را آراسته و آرايش كنيد و كالاهاي مختلف به دست آنها بدهيد تا به ميان بني‎اسرائيل براي خريد و فروش ببرند،  و عمل منافي عفّت انجام دهند، اگر يك نفر از لشكر موسي ـ عليه السلام ـ زنا كند، ما بر آنها پيروز خواهيم شد
آنها دستور بلعم باعورا را اجرا نمودند، زنان آرايش كرده به عنوان خريد و فروش وارد لشكر بني‎اسرائيل شدند، كار به جايي رسيد كه «زمري بن شلوم» رئيس قبيلة شمعون دست يكي از آن زنان را گرفت و نزد موسي ـ عليه السلام ـ آورد و گفت: «گمان مي‎كنم كه مي‎گويي اين زن بر من حرام است، سوگند به خدا از دستو تو اطاعت نمي‎كنم.» وهمه مشغول گناه شدند...
.......... و اين چنين بود كه بيماري واگير طاعون به سراغ بني‎اسرائيل آمد و همة آنها در خطر مرگ قرار گرفتند. 
 با همه احوال بیماری طاعون بيست هزار نفر از لشكر موسي ـ عليه السلام ـ را كشت. موسي ـ عليه السلام ـ بقية لشكر را به فرماندهي يوشع بازسازي كرد و به جبهه فرستاد و سرانجام شهرها را يكي‎پس از ديگري فتح كردند.
خداوند ماجراي انحراف بلعم باعورا را به طور اشاره و سربسته در آية 175 و 176 سورة اعراف ذكر كرده، در آية 176 مي‎فرمايد:
«وَ لَوْ شِئْنا لَرَفَعْناهُ بِها وَ لكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ وَ اتَّبَعَ هَواهُ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَيهِ يلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ يلْهَثْ ذلِكَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِ‏آياتِنا فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ يتَفَكَّرُونَ؛ و اگر مي‎خواستيم مقام او (بلعم باعورا) را با اين آيات و علوم و دانشها بالا مي‎برديم، امّا اجبار برخلاف سنّت ما است، او را به حال خود رها كرديم، و او به پستي گراييد و از هواي نفس پيروي كرد، مثل او همچون سگ (هار) است، اگر به او حمله كني دهانش را باز و زبانش را بيرون مي‎آورد، و اگر او را به حال خود واگذاري باز همين كار را مي‎كند (گويي چنان تشنه دنياپرستي است كه هرگز سيراب نمي‎شود) اين مَثَل گروهي است كه آيات ما را تكذيب كردند، اين داستان‎ها را (براي آنها) بازگو كن شايد بينديشند و بيدار شوند.»
آري اين است نتيجة پیروی از هواهای نفسانی و دنیا پرستی و دور شدن از خداوند.... 

انسان در همه لحظات و در هر مرحله ای از کمال , باید خود را به خدا بسپارد و از او طلب کمک نماید, و گرنه با اندک غفلتی ممکن است سقوط کند و در دام های نفس و شیطان که یکی از آنها خودپسندی است اسیر شود.

 از این رو پیشوایان معصوم (ع ) در دعاهای خود به درگاه خدا عرضه می داشتند: ((اللهم لا تکلنی الی نفسی طرف عین ابدا)) یعنی : خدا وندا مارا لحظه ای به حال خودمان وا مگذار و نمونه های بسیاری هست که افرادی مدتی در راه کمال نفس پیش رفتند ; ولی بعدا دچار عجب و غرور شده و سقوط کردند.

 در این زمینه از امام معصوم (ع ) سوال شده : آیا مؤمن ممکن است دچار بعضی از گناهان شود؟ ایشان فرمودند: ((بلی ; اما تنها گناهی که مؤمن مرتکب نمی شود دروغگویی است ; زیرا دروغ با ایمان به خدا سازش ندارد)). نمونه بارز این گونه افراد که بعد از سال ها حرکت در راه حق با یک غرور و بی توجهی سقوط کرد, ..مرحوم منتظری و صانعی و موسوی و کروبی میباشند ..

البته سران فتنه هیچگاه در آن مقام نبودند ..بلکه خیلی پایینتر از بلعم میباشند ..حال خودتان قضاوت کنید و نامه های منتظری به امام ره را بخوانید تا نتیجه گیری کنید...اعمال موسوی و کروبی را نگاه کنید و قضاوت کنید ...شیطان همیشه در کمین انسانهاست ...

منتظری  تا آخرین لحظه عمرش هم توبه نکرد و دست از مخالفت با انقلاب و رهبری بر نداشت. ..و فیلم مصاحبه هایش داره از بی بی سی فارسی پخش میشه که رهبری و مسولین نظام را به سخره میگیرد..

میگویند تاریخ برای عبرت آیندگان است ...باشد تا سران فتنه گر  موسوی و کروبی و خاتمی دست از  فتنه گری بر دارند و مرگ منتظری آنان را سر عقل بیاورد ..

پسر شجاع بازدید : 275 یکشنبه 11 مهر 1389 نظرات (0)
یاران دلسوز منتظری

میگویند اگر کسی را میخواهی بهتر بشناسی دوستانش را بشناس تا شخصیت و تفکرات فرد مورد نظر را بهتر بشناسی.

کبوتر با کبوتر باز با باز ....کند همجنس با همجنس پرواز

به این خبر توجه کنید :

 مايك همر سخنگوي شوراي امنيت ملي كاخ سفيد روز يكشنبه با انتشار بيانيه اي درگذشت حسينعلي منتظري را تسليت گفت.

 آيت الله منتظري چندي پيش به مناسبت 13 آبان و سالگرد اشغال سفارت آمريكا در تهران، ماجراي گروگانگيري و حمايت خود را «اشتباه» خوانده بود.

دلسوزان دیگر منتظری را ببینید :

شيرين عبادي، عبدالكريم سروش، ابوالحسن بني صدر، مريم رجوي، اكبر گنجي، عطاءالله مهاجراني، محسن كديور، علي افشاري، عباس اميرانتظام، جبهه ملي و خانواده منافقين اعدامي از ديگر اشخاص و گروه هايي هستند كه بيانيه و يادداشت هايي را در رثاي منتظري منتشر كردند.
لازم به ذكر است محتواي اغلب اين مطالب، توهين به حضرت امام(ره) و دفاع از منتظري در برابر ايشان است.

منافقین سبز ناراحت میشوند که من میگویم منتظری یک خائن بوده است ..آیت الله بوده که بوده ..به ما چه ؟ این مرحوم با اینکه برای انقلاب زحمت کشید اما کم کم تغییر مسیر داد و به طرف لیبرالها و منافقین گرایش پیدا کرد ..تا جاییکه امام خمینی ره وی را عزل کرد ..

رهبر کبیر انقلاب در بخشی نامه خود به منتظری نوشته بودند: "از آنجا که روشن شده است که شما این کشور و انقلاب اسلامی عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من به دست لیبرال‌ها و از کانال آنها به منافقین می‌سپارید، صلاحیت و مشروعیت رهبری آینده نظام را از دست داده‌اید."

ایشان همچنین در بخش دیگری از این نامه تاریخی خطاب به منتظری خاطرنشان کرده بودند: "از آنجا که ساده‌لوح هستید و سریعاً تحریک می‌شوید در هیچ کار سیاسی دخالت نکنید، شاید خدا از سر تقصیرات شما بگذرد. "

کانون مدافعان حقوق بشر که از سوی آمریکا شکل گرفته است، جایزه استوانه‌ای شکل حقوق بشر را به حسینعلی منتظری داد.

این تندیس که به شکل استوانه کوروش بوده است از سوی ابراهیم یزدی، عبدالفتاح سلطانی، تقی رحمانی و محمدعلی دادخواه تحت عنوان کانون مدافعان حقوق بشر که از سوی آمریکا و با وساطت شیرین عبادی تشکیل شده، به منتظری داده شده است شده است.

حسینعلی منتظری که به دنبال نامه تاریخی امام، به "شیخ مطرود" معروف شده، باز هخم دست از مخالفت با نظام جمهوری اسلامی بر نداشت و تا آخرین لحظات بر علیه نظام تلاش میکرد و با رسانه های بیگانه مصاحبه میکرد و مردم را بر علیه نظام تحریک میکرد....و در جریان حوادث پس از انتخابات همگام با  افرادی چون شیخ یوسف صانعی، میرحسین موسوی، مهدی کروبی و ... به موضع گیری و صدور بیانیه‌ پرداخت و کوشید تا از این طریق به ناآرامی ها در کشور شدت ببخشد.

 میرحسین موسوی که خود را پیرو خط امام راحل(ره) می نامند به نامه نگاری با منتظری که از سوی امام خمینی "ساده لوح" لقب گرفته و طرد شده هم، در نوع خود جالب توجه است.

با این حال بیانیه‌‌هایی که منتظری در حمایت از اغتشاشگران و میرحسین موسوی منتشر کرد باعث شد تا برخی از آنان از منتظری با عنوان "رهبر معنوی" خود یاد کنند.

حالا خودتان قضاوت کنید که وقتی دوستانش اینها باشند این مرحوم چه شخصیت منفی داشت که مناقین و معاندین دوستانش شدند و بهش جایزه هم میدهند ....

پسر شجاع بازدید : 228 یکشنبه 11 مهر 1389 نظرات (0)

علامه آملی:

رهبر عظیم‌الشأن‌تان را دوست بدارید؛ او دلداری است که دنیا

شکارش نکرده

 

علامه حسن زاده آملی از علمای حوزه علمیه قم، در انتهای یکی از جلسات سخنرانی خود، عبارات مهمی را در شأن رهبر معظم انقلاب بیان کرد

علامه حسن زاده آملی از علمای سرشناس حوزه علمیه قم، در انتهای یکی از جلسات سخنرانی خود، عبارات مهمی را در شأن رهبر معظم انقلاب بیان کرد . وی در این جلسه با توصیه "رهبر عظیم‌الشأن‌تان را دوست بدارید "  ، تصریح کرد :

من عالمی، عادلی،‌ رهبری، مؤمنی، ‌موحدی،‌ سیّاسی، دلداری، رهبری، انسان ربانی، پاک،‌ منزه، که دنیا شکارش نکرده جایی [سراغ] ندارم که عرض کنم.

 قدر این نعمت عظمی را که خدا به شما عطا فرمود، قدر این رهبرِ ولیّ وهمان عبارات که سرور عزیزم جناب استاد حدادعادل، ارائه دادند؛ رهبری، ولیی، الهی.الآن این انسجام ما، تکلیف شرعی ماست. مبادا عزیزان! آقایان مبادا!

اول انقلاب یادتان هست چند فرقه برخاستند که می‌خواستند کشور را تجزیه کنند؟ حواستان جمع باشد، مبادا این وحدت ما را ، مبادا این جمعیت ما را،مبادا این کشور علوی را، مبادا این نعمت ولایت را، از دست شما بگیرند.

پسر شجاع بازدید : 256 یکشنبه 11 مهر 1389 نظرات (0)

عاشورا

سال هاست وقتِ غروب، دلم می گیرد و بغض، راه گلویم را می بندد؛ بی آن که بهانه ای برای این دلتنگی غریبانه بیابم؛ جز خاطرات غم انگیز غروب عاشورا!


از آن زمان که خورشید، پشت سرخی سر بریده ی حسین علیه السلام ، بر بالای نیزه ها غروب کرد، غم غربتی را در خود پنهان نمود که هر روز، در هنگامه ی افول خویش، داغ دل عاشقان را به یاد شام غریبان کربلا تازه می کند!

به یاد جنازه های بی سری که زیر سُم اسبان شرحه شرحه شد، به یاد خیمه هایی که در شعله های آتش خویش، کودکان اهل حرم را سوزاند، به یاد غارت وحشیانه ی خیام، به یاد شیهه ی غم انگیز ذوالجناح که بی صاحب به خیمه ها بازگشت،

 به یاد سرهای بریده ای که بالای نیزه ها، رو به آسمان بلندشد، به یاد دختربچه های بی پناهی که ازوحشت هجوم دشمن، در تاریکی بیابان ها جان سپردند، به یاد گوش های پاره ای که گوشواره های خونی شان به غنیمت رفت، به یاد گلیم کهنه ای که از زیر پای امام سجاد علیه السلام کشیده شد،

 به یاد تازیانه هایی که صورت های نیم سوخته ی یتیمان را نوازش نمود، به یاد تسلای داغداران با هلهله و پایکوبی، به یاد نماز شب زینب علیهاالسلام که با قامت خمیده اش در سایه سار خیمه ای آتش گرفته خوانده شد، به یاد زانوهای در بغل گرفته ی رُباب که لالایی پریشانی خویش را می خواند، به یاد گریه های سه ساله ای که زیر نوازش تازیانه ها، عمو را به کمک می طلبید،

 به یاد گهواره ی سوخته ای که با چرخش شلاق هایی که بر سر و روی رُباب زده می شد، تکان می خورد، به یاد مشک های خالی که به غارت رفت، به یاد زخم سوختگی و تاول دستان زینب علیهاالسلام که به خون می نشست، به یاد آبی که پس از تشنه لبی حسین علیه السلام آزاد شد و به یاد لب های ترک خورده ی سکینه که غزل تشنه کامی حسین علیه السلام را می سرود: «هَلْ یُسقَی اَبِی اَمْ قُتِلَ عَطْشانا» و...

بعد از غروب تلخ عاشورا، هر روز سرخی خورشید، دل آسمان را خون می کند، تا آن گاه که خونخواه حسین علیه السلام ، از پشت کوه های غربت غیبت، طلوع کند!

تا طلوع وارث خون خدا، همه ی غروب های عالم دلگیر است و غم انگیز!

پسر شجاع بازدید : 222 یکشنبه 11 مهر 1389 نظرات (0)
عبور منافقین سبز از  اعتقادات اسلامی

در روز قدس شعارها را تغییر دادند ..۱۳ آبان و ۱۶ آذر نیز وقاحت را به حدی رساندند که عکس امام راحل را آتش زدند ..این فرقه ضاله با دادن .شعارهای : جمهوری ایران و نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران و ....اهداف شیطانی و پلید خودشان را دنبال میکنند ...آنها ثابت کردند که به هیچیک از مبانی اسلامی و انقلاب پایبند نیستند ..و افکار و اعمالشان هیچ فرقی با منافقین سرخ ندارد

حال به این مطلب توجه کنید :

فرزند  منتظری گفت : پدرم سفارش کرد تشییع جنازه من به هیچ وجه سیاسی نشود....

اما منافقین سبز در این مراسم شروع به فحاشی و دادن شعارهای زشت بر علیه نظا م و انقلاب و رهبری کردند ..

این فرقه ضاله و گمراه نشان دادند که اصلا برای اشخاص ارزشی قائل نیستند....اگر واقعا به منتظری اعتقاد داشتید چرا وصیتش را عمل نکردید ؟

بلکه آنها از هر تجمعی به هر دلیلی میخوان استفاده کنند تا کینه و مخالفت خودشان را از انقلاب اسلامی نشان دهند..

حالا هم برای عوامفریبی بیشتر نماد صهیونیستی را در بالای پوستر طراحی شده برای امام حسین ع قرار دادند ..

علامت تک چشم شیطان در طراحی پوستر محرم در سایت راه سبز  که اخبار مربوط به معترضین را منتشر و پیگیری می‌کند، بیش از پیش دغدغه‌های مردم متدین و انقلابی را دو چندان کرده است.

 در این سایت پوستری برای محرم طراحی شده که در بالای آن و بر سر کلام امام حسین (ع)، نماد تک چشم دجال در داخل هرم قرار داده شده است.

این نماد بسیار مشهور، نماد دجال ـ ضد مسیح(ع) ـ و لوسیفر در فراماسونری و شیطان پرستی است و در مجموع این نماد به عنوان نماد شر و شیطان در جهان شناخته شده است و به نظر می‌رسد که قرار گرفتن این نماد شیطانی بر پیشانی پوستر محرم و بر بالای کلام مولا حسین(ع) به هیچ وجه تصادفی نیست ...........

متاسفانه موسوی با این غائله ای که راه انداخت ..باعث شد بعضی از افراد ضد دین و ضد اسلام شروع به مخالفت با اسلام و توهین به مقدسات اسلامی کنند..و باعث شوند فریب خوردگان سبز کم کم از دین اسلام و اعتقادات اسلامی فاصله بگیرند...

به این پوستر نگاه کنید ....

بقول امام حسین ع و علی الاسلام السلام اذا بلیت الامه براع مثل یزید ....

اینها مانند معاویه و یزید هدفشام منحرف کردن مسیر اسلام ناب محمدی است ..و دوستان باید دقت کنند که فریب این مسائل ریاکارانه را نخورند

 

پسر شجاع بازدید : 191 یکشنبه 11 مهر 1389 نظرات (0)

حمله یزیدیان سبز  به حسینیان عزادار

شعار یا حسین بر علیه عزاداران حسین

شعار یا حسین در لشکریان یزید

 

آنهایی که از حسین و کربلا سخن میگفتند اما در روز عاشورای حسین ع به عزاداران حسین ع حمله کرده و با شعار یا حسین اما بر علیه عزاداران و آرمانهای حسین چهره اصلی و پلید و شیطانی خود را نشان دادند ..در حالی که عاشقان سالار شهیدان بیاد شهدای کربلا اشک ماتم می ریختند ..اما یزیدیان زمان با کف و سوت و روشن کردن چراغ ماشینها و با سنگ بر روی میله ها آهنگ اجرا کردند...برخي افراد فريب خورده و آشوبگر در خودروهاي خود بسان مراسم عروسي بوق مي زدند. برخي نيز در تجمع ها هلهله و شادماني و خرابكاري مي كردند. آشوبگران حرمت روز عاشورا را با اين اقدامات خدشه دار مي كردند.

بیاد تاریخ کربلا افتادم که بعد شهادت امام تکبیر میگفتند و خوشحالی و هلهله میکردند ... جمعي از افراد فريب خورده و اراذل و اوباش حامي موسوي و خاتمي در پي فراخوان رسانه هاي اجنبي با به آتش كشيدن اموال عمومي، بانك و خودروهاي شخصي و خانه هاي مردم، ايراد خسارت به برخي وزارتخانه ها حرمت روز عاشوراي حسيني و مراسم عزا را شكسته و جشن عاشورا برگزار كردند.


یزیدیان زمان قرآن را به آتش کشیدند !!!

 تعدادي از طرفداران موسوي و خاتمي قبل از ظهر عاشورا و با جدا كردن صف خود از ميليون ها عزادار ايراني، با برگزاري تجمع هاي غيرقانوني در برخي خيابان هاي تهران كه هيچ شباهتي با عزاداري اباعبدالله الحسين نداشت، به طرح شعارهاي ضد انقلابي و ساختار شكنانه پرداختند...در جريان حرمت‌شكني عده‌اي از حاميان موسوي از روز عاشورا و اقدامات ساختارشكنانه و آتش‌زدن بانك، يك ساختمان در چهارراه كالج، تعدادي از تاكسي‌هاي شهري، وسائط نقليه نيروي انتظامي، خودروهاي شخصي و...، در اقدامي تأسف‌برانگيز در حوالي خيابان كارگر شمالي و بلوار كشاورز، قرآن كريم را به آتش كشيدند. 
تاكنون موسوي، كروبي و خاتمي هيچگونه عكس‌العملي در محكوم كردن اينگونه اقدامات حاميانشان نشان نداده‌اند. 

اراذل و اوباش با سوء استفاده از حضور مردم در مراسم عزاداري اباعبدالله الحسين دست به آشوب و خسارت به اموال مردم (موتور سيكلت، خانه، سطل هاي زباله،خودروي شخصي مردم) زدند. افراد فريب خورده شعار مرگ بر جمهوري اسلامي سر مي دادند، ولي با حضور مردم در صحنه پا به فرار گذاشته و متواري شدند.
اين افراد در روز عاشورا به جاي عزاداري با طرح شعارهاي انحرافي عليه نظام جمهوري اسلامي، اركان نظام و مطابق خواست دشمن و رسانه هاي غربي به جشن پرداختند.
رسانه هاي اجنبي گفته بودند كه مي خواهند به جاي عاشوراي سرخ حسيني عاشوراي سبز در ايران راه بياندازند. 
همچنين ظهر امروز عده‌اي از حاميان موسوي، با حضور در ميدان جمهوري اسلامي و مشاهده برگزاري نماز ظهر عاشورا در هيئت رهپويان آل طاها، به عزاداران حسيني حاضر اين هيئت هجوم آورده و به سمت آنها سنگ‌پراكني كردند.
بر اساس اين گزارش، اين افراد كه نمادهاي سبزرنگ نيز با خود داشتند، تعدادي از نمازگزاران را نيز مورد ضرب و شتم قرار داده و با سنگ‌پراكني به سوي "حجت‌الاسلام صالحان " امام جماعت اين هيئت، وي را مجروح كردند.
علاوه بر امام جماعت اين هيئت، تعداد ديگري از عزاداران حسيني در اين هيئت نيز به جهت سنگ‌پراني و ضرب و شتم اين افراد، مجروح شدند.

 حرامزادگان و زنا زادگان و سگ بازان و فتنه‌گراني كه براي رفتار خود هيچ توجيه شرعي و عقلي ندارند و به صفوف نماز ظهر عاشوراي عزاداران حسيني سنگ پراكني كرده و در عين بي‌شرمي به مقدس‌ترين ارزش‌هاي اسلامي بي‌حرمتي مي‌كنند.حادثه تلخي كه دل هر مسلمان آزاده را به درد مي‌آورد و خشم انقلابي عاشورائيان را در بردارد.
با وقوع اين حادثه تلخ، آيا مي‌توان از تعدي به روزهايي كه ملت ايران(فارق از كيش و آئين و قوميت) نسبت به آن احترام قائلند راچشم‌پوشي كرد؟

 آيا تلاش مذبوحانه عده‌اي معلوم‌الحال جهت تحت الشعاع قرار دادن اين روز مبارك آن هم با القائات رسانه‌اي العربيه (ارگان رسمي وهابيت)، بي بي سي (ارگان رسمي استعمار پير) و ساير رسانه‌هاي بيگانه، خواسته باطني يزيديان زمان نيست؟ آيا توهين آشكار به مقدسات، خدعه اسلاف انگليس خبيث در منطقه از جمله سلمان رشدي خائن نيست؟!

 براستي اتفاقات امروز تداعي بخش اعتراض به انتخابات است يا به سخره گرفتن ارزش‌ها؟ آيا سران جاهل فتنه مي‌توانند پاسخگوي ميليون‌ها پاسدارحريم روز عاشورا در طول تاريخ و چند صد ميليون مسلمان باشند؟ آيا رفتار ايشان راه بازگشتي برايشان نزد ملت انقلابي ايران خواهد گذاشت؟!

و من باید در اینجا به این حرامزادگان و یزیدیان زمان بگویم که اشتباه بزرگی را مرتکب شدند و بزودی جواب این کارشان را خواهند گرفت و بشدت بدست مردم مجازات خواهند شد

لعنت خدا بر یزیدیان سبز

لعنت خدا بر موسوی منافق

لعنت خدا بر حمایت کنند گان یزیدیان سبز

پسر شجاع بازدید : 206 یکشنبه 11 مهر 1389 نظرات (0)

 

جنبش سبز -->منافقین سبز-->یزیدیان سبز

 

نزدیک به ۱۴۰۰ سال هست مردم هر سال واقعه عاشورا را زنده نگاه میدارند و برای شهادت امام حسین ع عزاداری میکنند.....وقایع عاشورا دو روی یک سکه هست ..یک روی آن شهادت اهل بیت عصمت و طهارت و آنهمه وحشیگری لشکریان یزید و اسارت اهل بیت و ........روی دوم سکه درسهایی است که امام شهید به انسانها یاد داده است ..درس شجاعت و ایستادگی و مقاومت و .....

اما عاشورای سال ۶۱ هجری تمام شد ..امام و یاران شهید شدند ..مختار قیام کرده و قاتلین امام را به درک واصل کرد و ...تمام ....اما وظیفه ما چیست ؟ اینکه بنشینیم و غصه بخوریم و گریه بکنیم که چرا در کربلا نبودیم تا امام را یاری کنیم ؟ ..مگه الان امام نداریم ؟ وجود نازنین امام زمان عج الان حضور دارد و اما در ایام غیبت بسر میبرد ......اما آیا جایگاه ایشان نیز وجود ندارد ؟ جایگاه ولایت فقیه در حکومت اسلامی را مردم تعیین کرده و بعنوان رهبر از ایشان و به نیابت امام زمان اطاعت میکنند ..

هر روز عاشورا و هر سرزمینی کربلاست ...یزید کشته شد و تمام .اما همان افکار و همان راه و دیدگاه هنوز وجود دارد و خواهد داشت.........یعنی ما باید یزیدیان زمان را بشناسیم و راه امام حسین ع را ادامه دهیم ..فریاد هل من معین امام را الان باید لبیک گفت و حسین زمان را یاری کرد ..آنهایی که در روز عاشورا حرمت شکنی کردند قطعا از یزیدیان زمان هستند ..چه کسی ؟

میر حسین موسوی ملعون یزید زمان ..کروبی و خاتمی یزید زمان هستند ...مگر فرقی دارند ؟ شما به حامیانشان توجه کنید ..ربع پهلوی ..مریم رجوی ..انگلیس ..آمریکا ..فرانسه و ...همه جهانخواران زورگو و خونخوار.. دوستان توجه کنید ..امام ع مگه نمیدونست با ۷۲ نفر شکست میخورد ؟ البته در ظاهر .....مگر نمیدونست اگر برود کربلا اون اتفاقات برای خودش و اهل بیتش خواهد افتاد ؟ چرا رفت ؟ آیا نعوذ بالله اشتباه کرد ؟.....نه .بلکه حسین ع خواست درس شجاعت و آزادگی به انسانها بیاموزد و خیلی درسهای دیگر ..لحظه لحظه اتفاقات عاشورا درس زندگیست ..من نمیخواهم این بحث را ادامه دهم چون بطول می انجامد ..

ابتدا یاران موسوی شدند جنبش سبز ..بعد از مدتی با اغتشاش و آتش زدن عکس امام و اموال عمومی شدند منافقین سبز و در روز عاشورا با حرمت شکنی شدند یزیدیان سبز و یزید را باید نابود کرد ..چون ما اهل کوفه نیستیم

ما در اوایل جنگ تخریبچی برای مین نداشتیم ..چون بلد نبودیم ...بعدا آموزش دیدند و ..اما وقتی به میدان مین میرسیدیم چه میکردیم ؟......عده ای از بسیجیان با نام گروه جانباز خودشان را بر روی مینها می انداختند و آنرا خنثی میکردند ..و نفر بعدی و بعدی و ..تا آخر که معبری باز میکردند برای عبور نیروها ..

این درس شهادت و شهامت را از چه کسی یاد گرفتند ؟ از عاشورا ...آنان میگویند اگر در کربلای ۶۱ نبودیم اما اینک در کربلای ایران حسین زمان را تنها نخواهیم گذاشت ..

و امروز همان عاشورا و ایران همان کربلاست ..یزیدیان سبز در روز عاشورا حرمت شکنی کرده و حتی از یزید هم پیشی گرفته و کتاب آسمانی قرآن را به آتش میکشند ..حرامیان کوفی صفت و زنازادگان فاسد و غرب پرست با تحریک دشمنان قسم خورده جمهوری اسلامی حرمت عاشورا را شکستند..و شادی کردند ...به نمازگزاران حمله ور شده و سوت و کف و شادی و هلهله میکنند....خودروها و بانکها و اماکن عمومی و حتی خانه های مردم و خیمه های عزاداران را به آتش کشیدند ..همان کاری که یزیدیان درذ کربلا انجام دادند ...در روز عاشورا زمانی که سر مبارک امام را از بدن جدا کردند همین کار را کرده و تکبیر میگفتند....و اینک ایران کربلاست ..یزیدیان ماهیت کثیف و پلید خویش را نشان دادند ..دیگر درنگ جایز نیست ..

عاشقان حسین ع و دوستداران اهل بیت و رهپویان ولایت و شهدا باید که بپا خیزند ...هر که دارد هوس کرببلا بسم الله.....امروز رهبری عزیز رهبر حکومت هست و رهروه راه حسین ..وارث خون شهدا ..وارث کرببلا .. و ما که در کربلا نبودیم الان باید از حسین زمان اطاعت کرده و امام زمان و رهبری عزیز را یاری کنیم ..دین اسلام را یاری کنیم...

امروز دیگه انتخابات بهانه شده ..الان دین اسلام را نشانه گرفته اند ...اصل ولایت فقیه یعنی آقا امام زمان عج..دیگر هیچ توجیهی نمانده است ..قرآن میفرماید فتنه گران را نابود کنید و باید نابود شوند ..درنگ جایز نیست ..عاشورایی دیگر اتفاق افتاده ..حسینیان باید بپا خیزند و برای یکبار شر فتنه گران را از مملکت کم کنند و نابودشان سازند ..

و اینک زمان امتحان فرا رسیده است ..تمام شیعیان ولایتمدار آماده قیام بر علیه یزیدیان سبز هستند .از امروز خشم مردم را خواهند دید ..دیگه تمام شد .صبر مردم تمام شد ..سرنوشت منافقین سرخ در انتظار این یزیدیان زمان است ...

...قران کریم میفرماید :..و قاتلو هم حتی لا تکون فتنه ....

پسر شجاع بازدید : 206 یکشنبه 11 مهر 1389 نظرات (0)

خودکشی یزیدیان سبز در روز عاشورا

 

 آتش زدن قرآن -- کف و سوت و هلهله در روز عاشورای حسین ع -- آتش زدن پرچم امام حسین ع

یعنی پایان راه یزیدیان سبز و خودکشی این فرقه ضاله

 سران فتنه در عاشوراي 1388 كينه عميقي را كه از اباعبدالله الحسين(ع) در سينه داشتند بيرون ريختند، دقيقاً  مانند يزيد بن معاويه. یزیدیان سبز در روز عاشورا همه پرده ها را كنار زدند و آشكارا به ساحت مقدس امام حسين عليه السلام تاختند و باز هم بي كم و كاست مانند سپاهيان يزيد كه در عاشوراي 61 هجري قمري بر پيكر مطهر و غرقه به خون حسين بن علي(ع) اسب تاخته بودند! يزيد، يزيد است و چه فرقي مي كند كه لقب او «اموي» باشد يا موسوی ....؟
يادتان هست كه مدعيان اصلاحات، آن هنگام كه دولت و مجلس را به نفاق در اختيار داشتند با صراحت نوشتند كه حسين بن علي در كربلا قرباني خشونت جدش- يعني رسول خدا(ص)- در جنگ هاي بدر و احد و حنين شده بود! و نوشتند، خشونت يزيد در عاشوراي 61 نتيجه طبيعي!! خشونت جد حسين(ع) در جنگ هاي صدر اسلام بود؟!

 بازهم عاشورا و باز هم رسوايي منافقان. سران فتنه كه در ماموريت آنها از سوي صهيونيست ها كمترين ترديدي نيست، در آغاز فتنه ادعا مي كردند كه به اسلام، امام و جمهوري اسلامي اعتقاد كامل دارند! و بهانه آنها براي فتنه اي كه به انجام آن مأمور شده بودند، اين بود كه، دولت كنوني را قبول ندارند و معتقدند در انتخابات تقلب شده است

و هنگامي كه قانون گريزي ها، ساختارشكني ها، همراهي و همكاري آشكار آنان با سازمان هاي اطلاعاتي بيگانه، حمايت مالي و تبليغاتي آمريكا و اسرائيل و اروپا از آنها، شعارهاي ضداسلامي و ضدانقلابي آنان، عبور صريح از آموزه هاي امام(ره) و ... كه تماماً از بي اعتقادي سران فتنه به نظام اسلامي و امام و انقلاب حكايت مي كرد به آنها گوشزد مي شد، رگ گردن سيخ مي كردند و قلم مي كشيدند و چاك دهان مي گشودند كه اينها همه اتهام است!! آيا غير از اين بود؟ اما روز عاشورا، روز رسواكننده منافقان، در پيش بود و سران فتنه در اين روز به صراحت اعتراف كردند كه با اساس نظام اسلامي، انقلاب و امام سر جنگ دارند و دولت و انتخابات فقط يك بهانه بوده است.

 عصر عاشورا، هنگامي كه مولاي مظلوم ما حضرت اباعبدالله(ع) همه ياران خود را از دست داده بود و تنها مانده و با تني خونين و چاك چاك در ميان انبوه حراميان بر زمين افتاده بود فرياد هلهله و سوت و كف سپاهيان ابن سعد را شنيد كه با تيغ هاي آخته و مشعل هاي افروخته به سوي خيمه ها مي تازند.

 حراميان مادام كه حسين و يارانش برپا ايستاده بودند، جرأت نزديك شدن به خيمه ها را نداشتند. حسين(ع) فرياد برآورد «اگر دين نداريد، لااقل آزاده باشيد و به زنان و كودكان يورش نبريد». اما، حراميان اگر دين داشتند با فرزند پيامبر خويش به مقاتله برنمي خاستند و اگر از آزادگي و جوانمردي كمترين نشانه اي در قاموسشان بود، به زنان و كودكان بي پناه حمله نمي كردند و حريم آل الله را به آتش نمي كشيدند.... ولي بندگان زرخريد يزيد را به دين و آزادگي چه كار؟!


از دو هفته قبل سايت وزارت خارجه اسرائيل، شبكه هاي تلويزيوني فارسي زبان بي بي سي و آمريكا و فضاي اينترنتي توئيتر - كه رسما از سوي وزارت خارجه آمريكا براي كمك رساني به موسوي و خاتمي فعال شده است- براي عاشوراي امسال دستورالعمل هاي صريح و بي پرده اي خطاب به عوامل داخلي خود صادر مي كردند و مخصوصا سايت وزارت خارجه اسرائيل كه دو روز قبل از روز قدس شعار «نه غزه، نه لبنان، جانم فداي ايران» را به آشوبگران ديكته كرده بود،

 طي دو هفته اخير تاكيد مي ورزيد، آشوبگران بايد از فرصت نيمروز عاشورا كه مردم به طور سنتي در هيئت ها و دسته هاي سينه زني به عزاداري مشغولند براي حضور در خيابان استفاده كنند! و روز عاشوراي 88 يزيديان- يا به قول شهيد مطهري، اسرائيليان- همان كردند كه سايت وزارت خارجه رژيم صهيونيستي از دو هفته قبل بر آن تاكيد ورزيده بود.

جماعتي از اراذل و اوباش اجاره اي با بهره گيري از حضور مردم در مراسم عزاداري حسيني(ع) در چند نقطه تهران دست به آشوب زدند، شيشه منازل و مغازه ها را شكستند، موتورهاي پارك شده عزاداران حسيني(ع) را به آتش كشيدند، شعارهايي عليه اسلام، امام حسين(ع)، حضرت امام(ره) سردادند، تعدادي از مردم را با قمه و چماق مجروح كردند- كه چند نفر از آنها در حالت كما و بيهوشي در بيمارستان ها بستري هستند- سينه يكي از موتورسواران را كه به آنها اعتراض كرده بود، دريدند، با كف و سوت به طور مختلط رقصيدند و....
در عاشوراي امسال، يزيديان دست به همان جنايتي زدند كه اسلاف عقيدتي آنها در عاشوراي هزار و سيصد و چند ده سال پيش مرتكب شده بودند، با اين تفاوت كه در عاشوراي امسال، حسين زمان تنها نبود و هنگامي كه خبر حمله دزدانه بزدلان يزيدي به انبوه عزاداران حسيني(ع) رسيد و با فرياد يا حسين به پياده نظام اسرائيل يورش بردند، مراسم جشن و پايكوبي آنان به فرار خفت بار تبديل شد و....

 دشمنان وحشي و خونريز و مأموران حلقه به گوش اسرائيل كه حتي از برنامه ريزي براي كشتن خواهرزاده خود نيز دريغ نمي ورزند!
سران فتنه در حالي نقش ابن سعد و شمر و خولي را برعهده گرفته اند كه امروز در عاشوراي سال 1388 شمسي برخلاف آن روز در عاشوراي سال 61 قمري، حسين زمان تنها نيست و ديدند كه پياده نظام بزدل و اندك آنها بلافاصله بعد از حضور مردم مومن و پاكباخته چگونه به سوراخ ها خزيدند. از اين پس توده هاي عظيم و انبوه مردم، در مقابل سران فتنه و اراذل و اوباش اجاره اي آنها ساكت نمي نشينند و اگر مسئولان نيز امروز و فردا كنند، آنان حسين زمان را در ميانه ميدان تنها نمي گذارند. باور نمي كنيد؟! بگرديد تا بگردند.

و با این حرکت در حقیقت یزیدیان سبز خودکشی کردند و با دست خودشان خودشان رذذا نابود ساختند ...اینها دیبگر با نیروی انتظامی طرف نیستند .بلکه با تمام مردم طرف هستند .میگی نه ...نگاه کن....
رضا ربع پهلوی فرزند شاه معدوم ایران....کسینجر وزیر امور خارجه اسبق امریکا ......باراک اوباما" رييس جمهوري آمريکا ......رجوی سرکرده گروهک منافقين ...فرانسه و انگلیس و اسرائیل و....از حرمت‌شکنان عاشورا حمایت کردند...!!!یزیدیان همگی جمع شدند ..

پسر شجاع بازدید : 168 یکشنبه 11 مهر 1389 نظرات (0)

پول های حرام کار کروبی را به اینجا رسانده است 
   

 
روز عاشورا امام حسين عليه السلام قبل از آغاز نبرد، نزد سپاه عمر سعد رفتند تا شايد كوفياني كه دلشان زنگار نبسته را با نصيحت، به راه حق دعوت كنند و از گمراهي نجاتشان دهند.

نقل است كه وقتي امام حسين (ع)، سخن آغاز مي كنند، كوفيان هلهله كردند تا صداي پسر فاطمه (س) به كسي نرسد. سيد الشهدا(ع) وقتي ملاحظه مي كنند كه صدايشان به كسي نمي رسد، خطاب به كوفيان مي گويند لقمه هاي حرامي كه در شكمهايتان پركرده ايد  باعث شده تا حرف حق را نشنويد و به آن تسليم نشويد. امام اين را مي گويند و مظلومانه بسوي خيمه هاي بني هاشم باز مي گردند تا براي فداكردن عزيزانشان آماده شوند...

 كروبي كه سابقه طولاني مبارزه در راه انقلاب دارند، با وجود همه عكس ها، فيلم ها و مدارك موجود درباره وحشي گري اوباش و فتنه گران عاشورا؛ در بيانيه اي حيرت انگيز ماجراي ظهر عاشورا را كاملاً معكوس جلوه داد و از اعتراض عزاداران حسيني به وحشي گري آشوبگران، به شدت انتقاد و از اوباش هتاك حمايت كرد.

درتاريخ آمده است كه برخي از صحابي مشهور پيامبر(ص) كه از زاهدان و عابدان و مجاهدان بزرگ اسلام بودند، بعد از قتل خليفه سوم، فريب فتنه بني اميه را خوردند و به خونخواهي عثمان و يا به طمع رسيدن به معاويه، در جنگ هاي جمل صفين و نهروان به روي علي (ع) شمشير كشيدند...

امروز كه عملكرد برخي ياران نزديك امام خميني (ره) در همراهي علني با جريان فتنه و همنوايي با آمريكا و اسرائيل را مي بينيم، وقايع صدر اسلام و همراهي برخي صحابي بزرگ با فتنه معاويه و يزيد عليه علي (ع) و فرزندانش، بيشتر قابل درك شده است.

شايد دليل اينكه آقاي كروبي همه اسناد و فيلم ها و عكس هاي موجود از هتاكي و فحاشي و وحشيگري آشوبگران عاشوراي 88را مي بينند، حمايت علني اسرائيل، مجاهدين خلق، سران وهابيت و كل غرب را از فتنه جويان مي بينند و باز هم مسير خود را از آنها جدا نمي كنند، پولهاي نامشروع شهرام جزايري باشد.

پيامبر اسلام (ص)  فرموده اند: اجتناب نكردن از مال حرام، باعث حب دنيا و حرص به آن مي شود و از شديدترين هلاك كننده ها و بزرگترين موانع رسيدن به سعادت است.

 لعن علی عدوک یا حسین

کروبی و خاتمی و میر حسین
 

پسر شجاع بازدید : 246 یکشنبه 11 مهر 1389 نظرات (0)

 

۱۴ نشانه  نفاق در بیانیه موسوی

 

میرحسین موسوی امروز بیانیه هفدهم خود را در حالی منتشر کرد که حاوی نکات تلخی بود (تلختر از بیانیه های قبلی ایشان)
اولاً این بیانیه در ابتدا روی سایت کلمه نبود، اما از صبح روی جرس منتشر شده بود! در حالی که به نظر می‌رسد جرس بیرون از ایران اداره شود. ثانیاً در صدر آن بسم الرحمن الرحیم است و الله ندارد

۳ :
بخش ذکر شده از زیارت عاشورا مغلوط است ...

ضمن اینکه به ابتدای بیانیه توجه کنید :‌
السلام علیک یا ابا عبدالله. انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم و ولی لمن والاکم و عدو لمن عاداکم فیالیتنی کنت معکم فافوزا فوزا عظیما
در روزنامه کلمه بجای جمله :  ولی لمن والاکم و عدو لمن عاداکم نوشته بود : وال لمن والاکم و عاد لمن عاداکم !!!!!
 بخش قرمز رنگ در زیارت عاشورا نیست .
حال بگذریم از گافهای داده شده ..

 سخن موسوی : سخنان چند روز اخیر بنده را به یاد کلام امام رحمه الله علیه می اندازد که ” بکشید ما را ، ما نیرومند تر می شویم”.

نفاق اول : جمله امام خمینی ره این است : بکشید ما را ملت ما بیدارتر می شود ..موسوی حتی حرف امام را نیز تحریف میکند ..

سخن موسوی : تهمت بی دینی و همراهی با قدرتهای بیگانه مستکبر و افراد بدنام و جریانهای منحوسی چون منافقین به فرض آنکه به حذف فیزیکی تعدادی از خدمتگزاران اسلام و مردم منتهی شود ناشی از چشم بستن به ماهیت مشکلات ملی کشور است. من به عنوان یک دلسوز می گویم منافقین با خیانت ها و جنایت های خود مرده اند، شما برای کسب امتیازهای جناحی و کینه ورزی آنها را زنده نکنید .

نفاق دوم :  درپي حمايت غرب و رژيم صهيونيستي، مریم رجوی سرکرده گروهک منافقین ضمن حمایت از نا آرامی های روز عاشورا و تاسوعا گفت:  لازم است که سياستي جدي در جهت قطع روابط اقتصادي و سياسي اتخاذ شود، آمريکا و اروپا بايد اقدامي بايد اقدامي صورت دهند. دولت هاي غربي بايد با اقدام هاي اقتصادي از اين موج اخير اعتراض ها (درايران) حمايت کنند...وي که حدود ده نفر از اعضاي تشکيلات تروريستيش در اغتشاشات يکشنبه تهران دستگير شده اند ،در مصاحبه اي تلفني به خبرگزاري رويترز گفت:  "لازم است که سياستي جدي درجهت قطع روابط اقتصادي و سياسي اتخاذ شود، چرا که هم اکنون مردم !! به خيابان ها ريخته اند و بايد به آنان کمک شود. آمريکا و اروپا بايد اقدامي صورت دهند."این جنبش اعتراضی اکنون خواستار همان چیزهایی است که مدنظر گروه ما است.

سخن موسوی :من لازم می دانم قبل از آنکه راه حل خودم را برای خروج از بحران مطرح سازم ، برهویت اسلامی و ملی و مخالف سلطه بیگانگان و وفادار به قانون اساسی ما و جنبش سبز تاکید نمایم.

نفاق سوم : القای تقلب و عدم تمکین به رای ۲۵ میلیونی مردم و ایجاد اغتشاش با تحریک در بیانیه های موسوی ظاهرا در راستای قانونمداری وی میباشد ..

 سخن موسوی : ما پیروان اباعبدالله حسین علیه السلام هستیم. ما شیفتگان حریتی هستیم که منادیش آن امام مظلوم بود .

نفاق چهارم : حرمت شکنی در روز عاشورا و حمله به دستجات عزاداری و آتش زدن خیمه های عزاداری و حمله به نمازگزاران و آتش زدن قرآن هم از نشانه های پیروی از امام حسین ع است ...

سخن موسوی :ما پیرو کسی هستیم که در قلمرو وسیع اسلامی ربودن خلخالی از پای یک زن را برنمی تابید.

نفاق پنجم : در اغتشاشات بعد از انتخابات هزاران مامور و بسیج و سپاه زخمی و کشته شدند ..آقای موسوی ظاهرا حافظه اش دچار اشکال شده که این حرف را بیان میکند . حمله به مسجد و آتش زدن آن و حمله به پایگاه نظامی برای خلع سلاح هم از نشانه های اسلامی بودن این آقا است !!!!

 سخن موسوی : ما معتقد به تفسیر رحمانی از اسلام هستیم که انسانها را یا هم کیش هم می دانند و یا همسانانی در خلقت. نگاهی که بر کرامت ذاتی انسان باور دارد و برنمی تابد که ضارب او در زندان با غذایی جز شبیه غذای او نگهداری شود و یا مورد شکنجه و امثال آن قرار گیرد.

نفاق ششم : زندان با سونا و جکوزی و تلویزیون و لب تاب و تمام امکانت حتما از نشانه های شکنجه است ..یا اینکه از اعتراف دوستانش و توبه آنها عصبانی شده و  این سخنان را میگوید..

سخن موسوی : ما نه آمریکایی هستیم و نه انگلیسی . تا حال نه کارت تبریکی برای روسای کشورهای بزرگ فرستاده ایم و نه امید یاری آنها را داریم و می دانیم با اصالت قدرت در روابط بین اللمل هر کشور به دنبال منافع ملی خود است .

نفاق هفتم : در جریان اغتشاشات بعد انتخابات .سفارت انگلیس یکی از پناهگاهای اغتشاشگران بوده و نقش جاسوس را بازی میکردند و اکثر دستورات از آنجا صادر میشده است ..و آمریکا و انگلیس و اسرائیل و فرانسه هنوز دارند از موسوی و فرقه ضاله سبز حمایت میکنند ...حال چطور شده موسوی این حرفها را میزند باید به حافظه اش شک کرد ..

سخن موسوی : ما بیزار از کسانی هستیم که بر عرف و اعتقادات دینی و ملی ملت خود احترام نمی گذارند . و مضحک است که بما تهمت اهانت به قرآن ، عاشورای امام حسین یا پاره کردن عکس حضرت امام قدس سره زده شود .

نفاق هشتم : حذف شعار مرگ بر آمریکا و اسرائیل در روز قدس که از آرمانهای امام راحل بوده است ..و آتش زدن عکس امام و پاره کردن عکس رهبری و آتش زدن مسجد لولاگر و هلهله کردن در عاشورا و سوت و کف و ..حتما از اعتقادات موسوی بوده است ..

 سخن موسوی : مسلما حرمت شکنی اگر در روز عاشورا صورت گرفته باشد مورد تایید ما نیست، اما بدترین نوع حرمت شکنی را کشتن بندگان بیگناه و عزادار در روز عاشورا و در ماههای حرام می دانیم.

نفاق نهم : اگر اینها از فرقه شما نبودند پس از خارج اومده بودند یا کره مریخ ؟ شعار مرگ بر اصل ولایت فقیه هم توهم بود ؟ کشتن در عاشورا را چه کسی شروع کرد ؟ مگر نه اینکه مردم مشغول عزاداری بودند اما یاران منحرف تو در خیابانهای خلوت مشغول آتش زدن و کف و شادی و رقصیدن بودند ؟

سخن موسوی : جنبش سبز مخالف دروغ است و آنرا آفتی خانمان برانداز برای کشور می داند و از اینرو دروغ های سیاسی و امنیتی و اقتصادی و فرهنگی و امثال آنرا خطری بزرگ برای کشور می دانیم.

نفاق دهم : داستان مرگ ترانه موسوی و سعیده پور آقایی و القای تقلب و تجاوز در کهریزک البته هنوز مدرکی ارائه نشده .. و مجلس ختم برای  زندگان و حضور بر قبرهای خالی و داستان مرگ مرحوم توسلی و ..حتما از حقایق جنبش سبز بوده است ؟

سخن موسوی : بنده ابایی ندارم که یکی از شهدایی باشم که مردم بعد از انتخابات در راه مطالبات به حق دینی و ملی خود تقدیم کردند و خون من رنگین تر از آن شهدا نیست.

نفاق یازدهم : اگر اینطور است پس باید تمام اعدامیها و کشتگان منافقین سرخ رجوی هم جزو شهدا محسوب شوند ..اگر اغتشاشگر در جریان اغتشاش کشته شود شهید است و تو که محرک و یکی از  سران فتنه و اغتشاش در کشور هستی اعدام شوی شهید میشوی پس منافقین نیز جزو شهدا محسوب میشوند ..چون اونا هم فکر میکردند بر حق هستند ...

سخن موسوی : فرمان اعدام و قتل و زنداني من و کروبي مشکل را حل نخواهد کرد، درسخنراني يک عده را حزب الله و عده اي ديگر را حزب الشيطان مي نامند..

نفاق دوازدهم : دقيقا اين تعابيررا بني صدرو مسعود رجوي هم داشتند آنها ادعا مي کردند با دستگيري آنها اتفاقي نمي افتد موسوی و کروبی و خاتمی از عوامل فتنه هستند بايد چوب اعمال خود را بخوردند و به مجازات برسند ...


سخن موسوی : گوساله و بزغاله خواندن بخش عظیمی از جامعه و خس و خاشاک نامیدن آنان و مباح کردن خون عزاداران حسینی فاجعه ای است که هم اکنون توسط افرادی مشخص و صدا و سیما در جامعه رخ داده است.
مشاهده فیلم های تکان دهنده عاشورا نشان می دهد که اگر شعارها و حرکات جاهایی به سمت افراط غیر قابل قبول کشانده می شود، ناشی از به زیر انداختن افراد بی گناه از روی پل ها و بلندی ها، تیراندازی ها و آدم زیر کردن ها و ترورهاست ..

نفاق سیزدهم : این سخن شما با اون سخن که گفتی طرفدار امام حسین ع هستی و حرمت شکنی را قبول نداری در تناقض میباشد ..چون اونجا حرمت شکنان را محکوم اما اینجا داری به اونها حق میدهی که چون از روی پل پرت شدند پس حق داشتند حرمت شکنی کنند ..

سخن موسوی : برای مراسم عاشورای حسینی علیرغم درخواستهای فراوان، نه جناب حجت الاسلام و المسلمین کروبی اطلاعیه دادند و نه حجت الاسلام و المسلمین خاتمی اطلاعیه صادر کردند و نه بنده و دوستانم. با این وصف یک بار دیگر مردمی خداجوی به صحنه آمدند و نشان دادند که شبکه های وسیع اجتماعی و مدنی که در طول انتخابات و بعد از آن به صورت خود جوش شکل گرفته است، منتظر اطلاعیه و بیانیه نمی مانند.

نفاق چهاردهم : اين موضوع تاکيد بر اين دارد که اغتشاشات قبل از روز عاشورا با بيانيه هاي موسوي انجام مي شده است، يعني موسوي پذيرفته که قبل از اين من بيانيه مي دادم، مردم به خيابان ها مي آمدند، روزعاشورا بيانيه ندادم، باز هم به خيابان ها آمدند، بنابراين مسئوليت اين حوادث را پذيرفته است

وي توضيح نداد كه مگر ملت ايران در طول سال ها و قرن ها با بيانيه براي سوگواري عاشوراي حسيني فراخوانده شده اند كه كساني از وي و خاتمي و كروبي براي عاشورا بيانيه مي خواستند؟

پسر شجاع بازدید : 224 یکشنبه 11 مهر 1389 نظرات (0)

راز طول عمر انقلاب

 

 

وقتی به اغتشاشات و حوادث بعد از انتخابت نگاه میکنم  ناراحت میشوم و دلم میگیرد ..دلم برای شهدایی که جانشان را برای احیای انقلاب و حفظ نظام و رهبری اهدا کردند میگیرد ..اما با خودم میگویم همچی خیلی بد هم نشده ..چون انقلاب اسلامی تضمینی دوباره گرفت ..

در حالی که تمامی دشمنان مشغول فتنه و توطئه بر علیه نظام مقدس بودند ناگهان این اتفاق می افتد ..چرا ؟ کار خدا بی حکمت نیست ..افراد منافقی چون موسوی و خاتمی و کروبی و صانعی  و ...که هویتشان برای مردم شریف ایران مشخص نبود .در این اتفاقات کاملا دستشان رو شده و هویتشان افشا شد ..فقط کافیه به حامیانشان نگاه کنیم ..آمریکا ..اسرائیل ..انگلیس ..مریم رجوی ..مسعود ..نهضت آزادی ..منافقین سرخ ..و...و..و...تمام دشمنان انقلاب رهمه با متحد شده و از میر حسین حمایت کردند ..این یعنی چی ؟

اما چه شد ؟ مردم بیدارتر شدند ..منافقین را شناسایی کردند .غارتگران دستشان از بیت المال کوتاه شد .و انقلاب جانی دوباره گرفت ..

عمر عقاب از همه پرندگان نوع خود درازتر است
عقاب می تواند تا 70 سال زندگی کند
ولی برای این که به این سن برسد باید تصمیم دشواری بگیرد
زمانی که عقاب به 40 سالگی می رسد
چنگال های بلند و انعطاف پذیرش دیگر نمی توانند طعمه را گرفته و نگاه دارند
نوک بلند و تیزش خمیده و کند می شود
شهبال های کهن سالش بر اثر کلفت شدن پرها به سینه اش می چسبند و پرواز برای عقاب دشوار می گردد
در این هنگام، عقاب تنها دو گزینه در پیش روی دارد. یا باید بمیرد و یا آن که فرایند دردناکی را که روزها  به درازا می کشد پذیرا گردد
برای گذرانیدن این فرایند، عقاب باید به کوهستان سنگلاخی پرواز کند
در آنجا عقاب نوکش را آن قدر به سنگ می کوبد تا خمیدگی زمخت نوکش از جای کنده شود
پس از کنده شدن آن، عقاب باید صبر کند تا نوک تازه ای در جای نوک کهنه رشد کند، سپس باید چنگال هایش را از جای برکند
زمانی که به جای چنگال های کنده شده، چنگال های تازه ای درآیند، آن وقت عقاب شروع به کندن همه پرهای قدیمی اش می کند
سرانجام، پس از 5 ماه دردناک عقاب پروازی را که تولد دوباره نام دارد، آغاز کرده و 30 سال دیگر زندگی می کند.

 شاید موقع آن رسیده که انقلاب در مسیر رشد خود یک دگرگونی هرچند دردناک را تحمل کرده و بعضی از خواص بی خاصیت  مانند موسوی و کروبی و خاتمی و ....را که آفت جان مردم و انقلاب شده اند از بدنه حساس نظام دور کند تا دوباره عقاب تیز پرواز انقلاب بتواند سبکبال و آزاد در سپهر معنوی و آرمانی خود پرواز کند.

الهی رضا برضائک

اللهم عجل لولیک الفرج

لعن علی عدوک یا حسین

کروبی و خاتمی و میر حسین

پسر شجاع بازدید : 246 یکشنبه 11 مهر 1389 نظرات (0)
 

بلوتوثی دیگر و اتهامی جدید به نیروی انتظامی 
   
  
انتشار تصاویری مبهم از برخورد یک خودروی پلیس با یک نفر از عابران (احتمالاً یکی از اغتشاشگران) سوژه جدیدی برای تحریف وقایع و مظلوم نمایی جریان ضد انقلاب شده است.

1. تصاویر مبهم این فیلم صحنه حمله گروهی از اغتشاش گران به دو خودروی نیروی انتظامی را نشان می دهد که سرنشینان آن که هویتشان مشخص نیست به ظاهر برای نجات جان خود و فرار از وحشی گری اغتشاش گران، سعی دارند از محل بگریزند که در این حین با یکی از حاضرین که احتمالاً سعی در متوقف کردن این ماشین را دارد برخورد می کند.

 2. نحوه فیلم برداری از این حادثه نیز در جای خود جالب توجه است چرا که فیلمبردار علی رغم التهابی که در فیلم نشان داده می شود با آسودگی از صحنه فیلمبرداری نموده و البته این فیلم چند ثانیه ای بلافاصله پس از دور شدن خودروهای نیروی انتظامی، قطع می شود در حالیکه عقل حکم می کند حداقل به جهت مظلوم نمایی بیشتر هم که شده تصویر نزدیکی از فرد مصدوم به نمایش در آید تا مشخص شود بر سر فرد مصدوم چه آمده است.

3. البته هیچ ایرانی و مسلمانی از صدمه دیدن هموطنان خود حتی اغتشاشگران نیز خوشحال نمی شوند اما بیان یک طرفه یک موضوع که بیشتر به سناریوهای تکراری می ماند پشت پرده رسانه های منتشر کننده این فیلم را مشخص می کند.

انتشار این فیلم در رسانه های جریان موسوم به سبز در حالی است که طبق اطلاعات دقیق در چند حادثه که ظاهرا ناشی از برنامه ریزی قبلی بوده افراد موسوم به جریان سبز با زیر گرفتن مردم علاوه بر ده ها مصدوم موجب کشته شدن دست کم سه نفر (دو نفر در روز عاشورا و یک نفر در اغتشاشات قبلی) از جمله شهادت یک نوجوان 18 ساله بسیجی به نام غلام حسین کبیری شده اند.

اما هرگز این رفتار ددمنشانه مورد سوال این رسانه های مدعی بی طرفی قرار نمی گیرد ولی حادثه ای که در اثر فرار از صحنه برای نجات جان صورت گرفته و باعث مصدومیت یک نفر شده اینگونه به خبر اول CNN و احتمالاً از روزهای آینده در BBC  و سایر رسانه های استکباری تبدیل می شود.

ناگفته نماند طبق اعلام فرمانده ناجا دو نفری که در اثر زیر گرفتن ماشین در روز عاشورا کشته شدند توسط ماشینهای سرقتی و شخصی مورد حمله قرار گرفتند و در حادثه مورد اشاره این فیلم (در صورت صحت فیلم) کسی کشته نشده است.

 لعن علی عدوک یا حسین

کروبی و خاتمی و میر حسین

 

پسر شجاع بازدید : 184 یکشنبه 11 مهر 1389 نظرات (0)

لباس شخصیهای واقعی

 

در حالي که شبکه هاي ماهواره اي و وب سايت هاي متعلق به دشمنان ملت ايران نيروهاي مردمي و فرزندان ملت را که در مقابل اغتشاشگران مي ايستند لباس شخصي مي نامند

تصاوير زیر لباس شخصي هاي حقيقي را منتشر مي کند .

شاهدان عيني و مردم بارها مشاهده کرده اند که اغتشاشگران لباس شخصي مجهر به انواع باتوم ، شوکر ، پنجه بوکس ، چاقو ، قمه ، کاتر و مواد آتش زا بوده اند ...

تصاوير زير نمونه کوچکي از اين واقعيت سانسور شده است


لعن علی عدوک یا حسین

خاتمی و کروبی و میر حسین

پسر شجاع بازدید : 324 یکشنبه 11 مهر 1389 نظرات (0)
آیا کشته های منافقین  اغتشاشگر شهید محسوب میشوند ؟

ابتدا باید معنا و مفهوم شهید و شهادت را بدانیم .شهید چه کسی است .؟

شهید و شهادت در لغت به معنای شهود یا حضور است و شاهد و شهید یعنی حاضر و جمع آن شهدا است.  در مجمع البحرین آمده است: شهادت یعنی کشته شدن در راه خدا. ..در تفسیر نمونه نیز آمده است: اطلاق "شهید" از ماده "شهود" بر آن‏ها یا به خاطر حضور رزمندگان اسلام در میدان نبرد با دشمنان حق است، .....شهید آگاه انسانی است که از لذایذ پوچ حیات مادی چشم پوشیده است تا بشریت را از یوغ بندگی رها سازد. شهادت عروج روح است به اقصای دوردست آرامش و رسیدن به آرامشگاه ایده آل یعنی رضای حق. منطق شهید یعنی منطق کسی که برای جامعه خویش پیامی دارد و این پیام را جز با خون با چیز دیگری نمی خواهد بنویسد.

 همیشه در تاریخ ملت‏ها روزهایی پیش میآید که بدون ایثار و فداکاری و دادن قربانیان، بسیاری از خطرات برطرف نمیشود، و اهداف بزرگ و مقدس محفوظ نمیماند. این جا است که گروهی مؤمن و ایثارگر باید به میدان آیند و با نثار خون خود از آیین حق پاسداری کنند. در منطق اسلام به این گونه افراد "شهید" گفته میشود....در اسلام کمتر کسی به پایه و عظمت شهید میرسد؛ شهیدانی که آگاهانه و با اخلاص نیت به سوی میدان نبرد حق و باطل رفته، و آخرین قطرات خون پاک خود را نثار میکنند.
معنای وسیع شهادت آن است که انسان در مسیر انجام وظیفه الهی کشته شود، یا بمیرد، همان سربازی که در درگیری با اشرار و یا با منافقان به درجه رفیع شهادت رسیده است. هر کس در حین انجام چنین وظیفه‏ای به هر صورت از دنیا برود، "شهید" است.
شهادت يعني هديه كردن و ايثار بهترين متاع يك فرد در راه عقيده  

شهید و شهادت از دیدگاه قرآن:

سوره حج آيه 58
والذين هاجروا في سبيل الله ثم قتلوا اوماتوا ليرزقنهم رزقاً حسناً و ان الله لهو خيرالرازقين
 و كساني كه در راه خدا جهاد كردند يا مهاجرت كردند سپس كشته شدند يا خود مردندخدا به رزقي نيكو روزي مي دهد زيرا خدا بهترين روزي دهندگان است.
آیات زیادی وجود دارد که شهید و شهادت را مشخص کرده است ..( سوره بقره آيه 154- سوره محمد (ص) آيات  5،4 و6 - سوره توبه آيه 111 - احزاب آيه 23-سوره صف آيه 11 و ......)



در جنگی که بین حق و باطل اتاق می افتد ..کسانی که در راه حق کشته میشوند شهید هستند و کسانی که باطل هستند شهید نیستند و مصداق آیات قرآنی نمیشوند ..بلکه آنان جایشان جهنم است ..

در کربلا دو گروه مسلمان وجود داشتند که همه اهل نماز بودند و با هم جنگیدند و کشته شدند ..یک طرف امام حسین ع با لشکریانش و طرف دیگر یزیدیان به فرماندهی عمر سعد ..همه مسلمان بودند .مثلا شمر یکی از  فرماندهان علی ع در صفین بود ..یا ..هر دو طرف کشته دادند ..مسلمان هم بودند ..امام حسین ع به یارانش فرمود بعد از کشته شدن به بهشت خواهید رفت ..عمر سعدهم به لشکریانش همین حرف را میزد ...

در جنگ ایران و عراق نیز هر دو گروه مسلمان و شیعه بودند ...هر دو طرف کشته دادند ....در درگیریهای دهه ۶۰ نیز هم منافقین کشته دادند و هم بسیجیان ..مناقین از کشته های خود با عنوان شهید یاد میکنند و بسیجیان نیز همینطور...مثلا منافقی آنقدر به راه خودش ایمان داشت و فکر میکرد بهشت برین منتظرش هست که به بدن خودش بمب میبندند و شهید دستغیب را تکه تکه میکند و خودش نیز به هلاکت میرسد ..حال کدامیک شهید است ..؟ دستغیب یا اون منافق ؟

در اغتشاشات اخیر نیز عده کمی از اغتشاشگرا و اراذل و اوباش کشته شدند و عده ای هم از بسیجیان و نیروی انتظامی کشته شدند...........ا نیروهای عبدالمالک ریگی هم با عملیات انتحاری شهید شوشتری را بشهادت میرسانند و خود اون وهابی نیز فطعه قطعه شد......موسوی از کشته های اغتشاشگران  مانند رجوی بعنوان شهید یاد میکند ..بسیجیان نیز از کشته هایشان با نام شهید یاد میکنند ..

حال سوال اینکه چه کسی شهید است ؟ ...نمیشود که حق و باطل هر دو شهید شوند ...یکی از این گروه شهید و دیگری باطل و از جهنمیان است ..حق و باطل کدام است ؟ ..کدامیک شهید شده و کدام یک به درک واصل شده است ؟

خودتان با توجه به آیات قرآنی و روایات استدلال کنید کدامیک شهید است .؟

اون اراذل و اوباش و منافق اغتشاشگر که حتی حرمت امام حسین ع را نگه نداشته و در روز عاشورا کف و سوت میزدند و عکس امام راحل و قرآن و مساجد را به آتش کشیدند شهید هستند ؟ یا اون مامورانی که برای حفظ امنیت مردم کشته شدند ؟ ..اگر اغتشاشگران شهید هستند پس تمامی مخالفان انقلاب اسلامی شهید محسوب میشوند ...مثل تمام کشته های عراقی و منافقین سرخ و کوموله و دمکرات و ...چرا ؟ چون همشون مخالف نظام بودند ..و باید بگوییم که شهدای رزمنده در جنگ شهید نیستند ؟ آیا اینطور است ؟

آیا حسین ع شهید است یا یاران یزید ؟

شهدای محراب شهید هستند یا منافقان تروریست ؟

شوشتری شهید است یا اون وهابی ؟

حمزه ع شهید است یا عتبه ؟

قضاوت با خودتان ....

 

پسر شجاع بازدید : 212 یکشنبه 11 مهر 1389 نظرات (0)

یزیدیان سبز و پایان راه

 

سر حسین ع را که برید هلهله برپا کردند. شمر –همان کسی  که همرزم حسین(ع) بود در سپاه علی(ع)- مستانه لبخند می‌زد و خود را آماده می‌کرد برای جشن پیروزی و غنیمت‌ها! تبلیغات‌چی‌های حزب اموی چاپلوسانه هر یک سعی می‌کردند خبر را با آب و تاب بیشتر به گوش یزید برسانند تا صله بگیرند! آن هنگام که خیمه‌ها آتش می‌زدند و النگو از دست کودکان بیرون می‌کشیدند، دنیای خود را آباد می‌دیدند و مهیا برای کامرانی! و «زَینَ لَهُمُ الشَّیطَانُ أَعْمَالَهُمْ»؛

وقتی مفتخرانه سایت‌های خودشان را پر کردند از تصاویر و فیلم‌های فتوحات روز عاشورایشان، خوش خیال بودند که چه کار مهمی کرده‌اند! هر کدام سعی می‌کردند برای چاپلوسی بزرگتر عکس‌ها و فیلم‌های بیشتری از شیشه‌شکستن‌ها، سطل آشغال آتش زدن‌ها، بانک آتش‌زدن‌ها، ماشین و موتورسیکلت آتش‌زدن‌ها، کتک زدن ماموران پلیس و سربازان وظیفه و ... منتشر کنند. تبلیغات‌چی‌هایشان هم هر یک سعی در ربودن گوی از دیگری داشتن در وخیم نشان دادن اوضاع. شاید که اربابان را بیشتر خوش آید و صله‌های دلاری ببارد! و ناچار شده‌اند در این رقابت تا می‌توانند فلکه دروغ را بگشایند و قرص‌های اکس مصرف کنند و خود بگویند و خود بخندند! و کار به جایی برسد که هاآرتص را توهم زلزله بردارد! و «زَینَ لَهُمُ الشَّیطَانُ أَعْمَالَهُمْ»؛

راستش در ابتدا تعجب می‌کردم از این که چرا این همه فیلم و عکس از وحشیگری و اغتشاش‌طلبی خود را با افتخار منتشر می‌کنند؟ بخشی‌اش بر می‌گردد به ساده‌لوحی و زودباوری و توهم ذهن کم عمقشان که آنان را به این تحلیل عجیب رساند که دیگر کار جمهوری اسلامی تمام است! پیش به سوی ایران آمریکایی و سکولار!! اما در کنار آن نکته‌ای دیگر هم بود. وقتی تصویر و فیلمی نداشته باشند که بتواند جمعیت‌شان را زیاد نشان دهد (حتی با حربه‌ی فتوشاپی که اعتماد به کار برد!) چه کنند؟ اندک تصویری هم ندارند تا جمعیتشان را ملیونی! و حتی هزاران نفری بنامند! مشکل امروزشان هم نبود. از روز قدس سقوط با شیب تند شروع شد و در 13 آبان به حالت افتضاحی کشیده شد. و فجیع‌تر آنکه اصلی‌ترین امیدشان برای ساقط کردن نظام، یعنی 16، 17 و 18 آذر بزرگترین لکه‌ی ننگ تاریخ‌شان شد!

در نبود عامل امیدبخش جمعیت و منفی‌شدن شدید رویکرد مردم به گروهک سبز، ناچار اندک باقی‌مانده‌ها "مجبور" به کارهایی دیگر شدند. کارها و شعارهای هیجانی، رادیکال، ساختارشکنانه و خشونت‌طلبانه، تنها راه برای حفظ همین شرذمه قلیله بود. روندی که اتفاقا در روز قدس با "نه غزه نه لبنان" شروع، با "جمهوری ایرانی" و با پاره کردن و آتش زدن عکس امام و رهبر انقلاب ادامه یافت و به کف و سوت و هیاهو در روز عاشورا، سنگ‌پرانی به هیئات، کتک‌زدن مردم و خشونت شدید خیابانی انجامید. ماجرایی که اتفاقی بسیار تلخ و البته با عواقب سنگین خواهد بود.

ماجرایی که نمونه‌ی تاریخی‌اش  خشونت شدید خاندان اموی بود. اگر روزی معاویه و منافقین با آمیختن حق و باطل و فریب، تهدید و تطمیع خواص، نیات شوم و شهوات خود را تامین می‌کرد، اما یزید که از فقدان زیرکی و نفوذ پدر رنج می‌برد، چاره‌ای نداشت جز توسل به آن ددمنشی و وحشی‌گری بی‌سابقه. خبطی که نه تنها تاج و تخت، دنیا و آخرت یزید و هم‌پیمانانش را یکسره در هم پیچید و به زباله‌دان فرستاد. که فراتر خاندان اموی را به خاک مذلت نشاند و آثارشان را در تاریخ پاک کرد. حتی عظیم‌تر آنکه تمام یزیدیان و امویان تاریخ را به نابودی فراخواند. و چون قلبی تپنده و داغی تازه شیعه را در برابر ظلم مقاوم و مبارز کرد. انگیزه‌ای که هیچ مستکبر و ستمگری را در طول تاریخ راحت نگذاشته و نخواهد گذاشت.

روند و عاقبت نحس یزید و امویان گریبان گروهک سبز و فتنه‌ی اخیر را هم گرفت. اگر یزید با اکثریت بودن حامیانش هم نتوانست کاری کند، اینها با این اقلیت آشوبگر هم نخواهند توانست! اگر حمایت کاخ سفید و اسرائیل و غارتگران غربی در عاشورای 57 از شاه، نتوانست سلطنت پهلوی را نگاه دارد. حمایت کاخ سفید و وزیر جنگ اسرائیل و وزیر انگلیسی و رسانه‌های غربی و عربی هم نمی‌تواند اغتشاشگران اموی را باقی نگاه دارد.

حوادث عاشورای 88 به برکت خون حسین‌بن‌علی(ع) و یارانش در کربلای 61 ه.ق. تا کربلای جنگ تحمیلی ما و لبنان و غزه، بساط نفاق و خیانت‌های پس از انتخابات را برخواهد چید. و حتی فراتر، سقوط آمریکا، دنیای استکبار و مخالفان اسلام را تسریع خواهد کرد. و ان شاء الله اولین اثرش تعجیل در فرج مولایمان حضرت بقیة الله (عج) خواهد بود. 
 

لعن علی عدوک یا حسین

خاتمی و کروبی و میر حسین

پسر شجاع بازدید : 33642 یکشنبه 11 مهر 1389 نظرات (8)

 
 
ماهی از سر گنده گردد،نی ز دم    فتنه از عمامه خیزد نی زخم
 
 
  
 
کسانیکه تا دو روز پیش ،تقلید از مراجع را کار میمون می دانستند ،امروز می آیند و زیر تابوت منتظری را می گیرند.. 
 


جنگ حق و باطل


همیشه دین خدا در معرض خطر است و همیشه به مردان شجاع نیاز می باشد اما دشمن کاملا عکس این عمل می کند و انسان های ترسو را عقلای قوم معرفی می کند و آدمی که شجاعت دارد، شرور معرفی می کند! دشمن جای ارزش و ضد ارزش را عوض می کند .امروز بعضی از علما نیز دچار انحراف شدند ..و ما نباید با آنها و با هر کسی در هر جایگاهی تعارفی داشته باشیم ..باید محل فتنه را پیدا کرد و هیچ از تصفیه برخی از این آقایان نترسیم ..باید با منکر برخورد کرد ..در این راه باید شجاعت داشته باشیم .از هیچ دشمنی نترسیم هر کسی و با هر قدرتی باشد نباید بترسیم و تعارف داشته باشیم .

 شجاعت و دلیری یکی دیگر از ویژگی های یاران حسین بن علی (ع) می باشد .
عرصه هر چه حساس تر و وضعیت هر چه خطرناکتر باشد، این ویژگی خود را بهتر نشان خواهد داد .
 یک زمان شجاعت در بیان اعتقادات است . در حوادث اخیر اگر رهبر انقلاب شجاعت نمی داشت ،انقلاب دچار یکی از بدترین انحرافات در طول دوران خود می گشت .


هم ره ما را هوای خانه نیست........... هر که جست از سوختن پروانه نیست
نیست در این راه غیر از تیر و تیغ.................. گو نیار هر کس زجان دارد دریغ

مارقین و ناکثین و قاسطین زمان خود را بشناسیم .این سه عنوان در تمام طول تاریخ خواهند بود .
هرکه در مقابل امام عدل شمشیر بزند ،قاسط است .معاویه در یک لباسی قاسط است و حال امروز ممکن است فرد قاسط در کت و شلوار باشد و سلاح او بجای شمشیر ،قلم باشد .....
برخی از ناکثین زمان علی (ع) از سابقه داران اسلام و فامیل علی (ع) هستند .........در کشور یک عده به سمت استبداد محض حرکت می کنند ،لکن اسم آنرا گذاشته اند دموکراسی ...برخی از این آقایان می گویند که ما در گذشته امتحانمان را خوب داده ایم . حال امروز .... امام راحل در وصیت نامه خود گفته اند : میزان در هرکسی حال فعلی اوست

کسانیکه تا دو روز پیش ،تقلید از مراجع را کار میمون می دانستند ،امروز می آیند و زیر تابوت مرجعی را می گیرند .
این چطور فقر فرهنگی است که بی بی سی برای ما اعلام تسلیت کند و از آن طرف یک خانم رسوایی بنام شیرین عبادی نامه بنویسد و بگوید پدر، من را ببخش که تو را نشناختم !!!

امام صادق (ع): دروغ می گوید کسی که ادعای محبت ما را دارد ولی از دشمنان ما تبری نمی جوید .
تمامی دشمنان اسلام و انقلاب با یزیدیان سبز و سران فتنه موسوی و کروبی و خاتمی متحد شده اند و از آنها کمک میکنند ..حالا چطور باور کنیم آنها حب ولایت دارند ..؟ مگر اینکه فرموده امام صادق ع را قبول نداشته باشیم ..چطور ممکن است روز عاشورا هلهله و شادی کنیم و اما حب حسین ع را در دل داشته باشیم ؟

بعضی از آقایان هم راه محافظه کاری را در پیش گرفتند تا از چشم دوست و دشمن نیافتند ..این راه غلط است ..حقیقت را باید فریاد زد ..فتنه گران را باید رسوا کرد ..اینکه بگوییم نوه امام است و زن شهید باکری و همت و فرزند فلان شهید و فلان مجتهد و ..نه ..این اصلا درست نیست ..دستهای خیانتکار باید قطع گردد ..فتنه را باید نابود کرد ..لعنت خدا بر کسانی باشد که در جریان انتخابات اخیر ،سنگ بنای غلطی را گذاشتند و اقدام به چنین اغتشاشاتی نمودند ...قرآن میفرماید ..و قاتلوهم حتی لا تکون فتنه

جبهه حق اگر از خود بی عرضگی نشان دهد دشمن کارش را انجام خواهد داد ..نباید نشست و نگاه کرد ..زمان بر خاستن است ..باید از رهبری و نظام و آرمانهای انقلاب و امام و شهدا دفاع کرد ..توی دهن دشمنان باید زد ..

 ،خداوند با هیچ قومی ،رابطه خویشاوندی ندارد .و سرنوشت هیچ قومی را خداوند تغییر نمیدهد مگر اینکه خودشان کاری کنند ..امت اگر بنشیند و نگاه کند ،حسین بن علی (ع) را از پشت سر ،سر خواهند برید ...امروز یزیدیان زمان مشخص شدند ..نباید درنگ کرد تا حسین زمان را بشهادت برسانند
علی (ع) می فرماید : هرکس بخوابد، دشمن او نمی خوابد .
هر کس در جامعه اسلامی پس از تشکیل حکومت ،با سلاح سرد یا گرم اقدام به ایجاد ناامنی کند ،در حکم محارب می باشد . البته در این خصوص نیروی انتظامی وظیفه خودش را دارد و از ما در برخورد با این انحرافات ،مطالبه ملی را می خواهند .
خداوند آیت الله نوری همدانی را برای اسلام حفظ کند که پس از اتفاقات اخیر قم اعلام کردند که از این پس سکوت را جایز نمی دانم .(جایز نمی دانم یعنی سکوت کردن حرام است .)

امام حسین (ع) اوضاع زمان خود را تحلیل و به اصحاب توضیح می دادند که جای ارزشها و ضد ارزشها عوض شده .
اگر حفظ نظام از اوجب واجبات است ،لرزاندن نظام از بدترین محرمات می باشد .
 امام حسین (ع) نسبت به اصحاب خود دعا کرده و نسبت به جبهه مخالف نفرین می کردند .
- این غلط است که فقط اهل دعا باشیم و اهل نفرین دشمنان خدا نباشیم
.
- در نفرین کردن دو گونه نفرین می کنیم ؛یکی نفرین عام نسبت به جبهه باطل و یکی نفرین خاص نسبت به سران فتنه .موسوی و کروبی و خاتمی و صانعی و ....

زمان زمان نبرد است برادران عزیز..نباید نشست و تماشا کرد ..زمان امتحان است ..دشمنان را به هرطریقی باید نابود کرد ..در این راه نه دلسرد شوید و نه نا امید و نه محافظه کار ..شجاع باشید مانند یاران حسین .مانند رزمندگان اسلام .این دنیا اصلا ارزشی ندارد ...آماده امتحان بزرگ الهی شوید ..امروز عاشوراست ایران کربلاست

 لبیک یا حسین ع

لبیک یا خامنه ای

لعن علی عدوک یا حسین

خاتمی و کروبی و میر حسین

پسر شجاع بازدید : 181 یکشنبه 11 مهر 1389 نظرات (0)

تکرار تاریخ

 منشا فتنه

در روایتی از پیامبر اکرم (ص) نقل شده است که فرمودند:
"انی أری الفتن خلال بیوتکم " من فتنه ها را لا به لای خانه ها شما می بینیم .

پیامبر(ص) می خواهند بفرمایند منشأ فتنه در جامعه اسلامی از داخل خانه شماست واز بیرون نیامده این فرمایش رسول ا... (ص) هشداری است به مردم که در خارج جامعه دنبال فتنه نگردید.

مصداق اول :

اختلافي كه در جنگ صفین موجب به وجود آمدن جریان حکمیت شد این طور بود که منشأ فتنه در داخل لشکر امیرالمومنین (ع) بود ولی همه به دنبال فتنه در لشکر معاویه می گشتند آنهائی که در دل اصحاب امیر المؤمنین (ع) بودند منشأ اختلاف شدند و اختلاف از سپاه معاویه نبود، از وابستگان معاویه نبودند، از لشکر خود علی (ع) بودند.
یک عده نخبه سیاسی لشکر امیرالمومنین(ع) در مقابل آن حضرت موضع گرفتند و جریان نفاق و خوارج را به وجود آوردند.

تکرار تاریخ :

میر حسین موسوی و کروبی و خاتمی و خیلیهای دیگه که از بطن نظام و از نیروهای انقلاب بودند  دچار لغزش شدید شده و فتنه ایجاد کردند ...اینها از کشورهای خارجی نیامده بودند ..بلکه از نیروهای نظام و از همین مملکت بودند ..تا جاییکه حتی تن به ذلت و خفت و خواری همکاری با دشمنان قسم خورده انقلاب چون آمریکا و انگلیس و منافقین و ..دادند..

مصداق دوم :


 عبیدا.. بن زیاد به سران قبائل وبزرگان و سران کوفه تلقین کرد که چرا کسانی که دراسلام سابقه دارند و با خاندان پیامبر و علی همراه بودند در این جریان با حسین (ع) همراهي نمی کنند.

 ايجاد شک درخواص ابن عباس که نزدیکترین فرد به علی (ع) بود، محمد بن حنفیه که برادر خود حسین (ع) است باخود ابا عبدا... همراه نیستند عبدا... بن جعفر که داماد امیرالمؤمنین وهمسر حضرت زینب است با اينها نيست، پس این قیام درست نیست واشکال دارد...اشتباه است. و اینطور قیام سید الشهداء با این علائم را به عدم همراهی خواص حرکتی درجهت اختلاف افکنی و ایجاد تفرقه در بین مسلمین معرفی کردند وبا شعار حفظ وحدت و اتحاد مسلمین، مردم را از همراهی با امام حسین(ع) که با او بیعت کرده بودند برگردادند ملاک شرعی ایشان هم این بود که چهره های مطرح با امام حسین(ع) همراه نیستند.

از دل اين مردم لشگري درآمد كه فرياد العطش فرزندان امير المؤمنين را شنيدند و آب به آن ها ندادند،اين ها دشمن علي كه نبودند اين قيام برايشان توجيه شد كه قيام باطلي است كه چرا افراد برجسته اي مانند ابن عباس را در اين حركت نمي بينند.

تکرار تاریخ :

در انتخابات اخیر نیز ابن زیاد های زمان با همین بهانه ها که مثلا خانواده امام ...نوه امام سید حسن خمینی .....خانواده شهید همت و باکری و زن و فرزند شهید رجایی و ... آیت الله صانعی و منتظری و .... هاشمی رفسنجانی و فرزندانش و ....با میر حسین هستند و  با رهبری مخالف هستند .....باعث شدند که عده ای از مردم را دچار تردید کنند و اینطور تلقین کنند که مخالفت با رهبری بهترین کار ممکن است و احمدی نژاد را بهانه قرار دادند و با بیگانگان متحد شدند.. برای سرنگونی انقلاب اسلامی ..و با همین بهانه به اغتشاشات دامن زدند ..و بدترین نوع افتضاح را در عاشورای ۸۸ مرتکب شدند..و آنقدر در انحرافشان غرق شدند که با بیانات مقام معظم رهبری نیز هدایت نشده و بر جهل و گمراهی خویش اصرار ورزیدند ..

نتیجه :

 میگویند تاریخ چراغ راه آیندگان است و عبرتی برای آنان ...کجاست آن چشم بصیرتی که تکرار تاریخ را ببیند و از گمراهی نجات پیدا کند و از عواقب آن درس بگیرد ..ایمان به خداوند و انقلاب اسلامی و شناخت صحیح از آرمانهای اسلام و انقلاب و امام و شهدا بهترین چراغ برای پیدا کردن راه درست و نجات از گمراهیست ..اطاعت از رهبری و ولایت فقیه بهترین راه برای دوری از لغزش است ..

پسر شجاع بازدید : 225 یکشنبه 11 مهر 1389 نظرات (0)

راهپیمایی سکوت سبزها !!!

 

وقتی انتخابات تمام شد و جایش را به اغتشاشات داد ..هر روز در خیابانها دود و آتش و ..را مردم مشاهده میکردند ..اما هنوز که هنوزه وقتی با سبزها صحبت میکنم میگویند ما راهپیمایی سکوت کردیم برای گرفتن حق خودمان از دولت دیکتاتور ! میگویم اغتشاشات را چه کسی انجام داد ؟ ادعا میکنند ما نبودیم ..کدوم اغتشاشات ؟!

من از این سبزها سوالی دارم :

اگر عده اي به تحريك سران فتنه و محافل بيگانه به خشونت گرايي،

آشوب آفريني،.....ضرب و شتم مردم عادی در خیابان........ضرب و شتم مامورین نیروی انتظامی

بشهادت رساندن جوانان بسیجی.......قمه كشي، .....حمله به پايگاه بسيج و نيروي انتظامي،

آتش زدن مسجد لولاگر....... آتش زدن اماكن عمومي و اموال ملت، .....تعرض به نواميس مردم،

 قتل عابران  مانند ندا آقا سلطان و خواهر زاده موسوی در خیابانی که اصلا درگیری نبود.!

شعار به نفع اسرائيل، در روز قدس ..نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران ...حمايت از آمريكا، در ۱۳ آبان

پاره كردن عكس حضرت امام(ره) در ۱۶ آذر.......اهانت به ساحت مقدس امام حسين عليه السلام با آتش زدن خیمه ها و هلهله و شادی و بزن و برقص در روز عاشورا

تغییر شعار جمهوری اسلامی به جمهوری ایرانی......شعار مرگ بر اصل ولایت فقیه ..

شعار بر علیه رهبری عزیز....ادعای تقلب موسوی و تجاوز کروبی اما بدون حتی یک مدرک ناقابل ...

و دهها مورد از این قبیل ...حال دوستان سبز بفرمایند بگویند نام این کارها چیست ؟ به این میگویند راهپیمایی سکوت ؟...تمام دشمنان انقلاب مانند منافقین و آمریکا و اسرائیل و انگلیس و نهضت آزادی و ..با تمام قوا به حمایت سبزها پرداختند ..چرا ؟.میگویم چرا فکر میکنید حکومت دیکتاتوری هست؟ میگویند نباید جلوی راهیمایی سکوت ! ما را بگیرند !!!! آیا راهپیمایی سکوت با موارد بالا همراه است ؟

یکی به من بگه وظيفه نيروهاي انتظامي چيست؟ آيا بايد دست روي دست بگذارند و در مقابل اين آشوب آفريني ها فقط ناظر بي طرف باشند و براشون دست بزنند و تشویقشان کنند که مزاحم مردم میشوند و خیابانها را به لجن میکشانند ؟؟!  چرا در اين ميان، به آسايش و آرامش مردم و حفظ جان و مال و نواميس آنها فكر نمي كنيد؟! در كجاي دنيا و با كدام عقل سليم و نگاه دموكراتيك و مردم سالارانه به آشوبگران و برهم زنندگان آرامش و آسايش مردم اجازه غائله آفريني مي دهند؟!

میگویند میر حسین مرد ادب و قانونمدار است ..میگویم :  ادعاي مضحك تقلب در انتخابات، دعوت از هواداران براي غائله آفريني و آشوب در خيابان ها، آتش زدن اموال عمومي، حمله به مقر بسيج و پاسگاه پليس، و ..را میگویند قانونمداری ؟  درحالي  كه سران فتنه در تمامي موارد ياد شده از آشوبگران و غائله آفرينان آشكارا حمايت كرده و حتي اهانت كنندگان به حضرت امام حسين عليه السلام را با كمال وقاحت «مردم خداجوي»! ناميده اند! 

 آيا شعار «مرگ بر اصل ولايت فقيه»! اعلام مقابله با جمهوري اسلامي ايران نيست؟ مگر شعار در حمايت از اسرائيل و آمريكا، پاره كردن تصوير مبارك حضرت امام(ره) و اهانت به ساحت مقدس حضرت امام حسين عليه السلام، اعلام جنگ با اسلام و خدا و پيامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) نيست؟

آخه یکی بیاد به من جواب بده ....اما میدونی چی میگن ؟ میگن کار دولت بوده و میخواستند جنبش سبز را خراب کند !!! من نبودم دستم بود ..تقصیر آستینم بود

واقعا وقاحت و پر رویی هم حدی داره که این جماعت یزیدیان سبز از آن هم گذشتند ....مردم در ۹ دی چشمه ای از قدرت و خشم خودشان را به نمایش گذاشتند ..من نصیحت میکنم از راه گمراهی و ضلالت بر گردید و توبه کنید تا دیر نشده ..من سرنوشت منافقین سرخ را برای منافقین سبز پیش بینی میکنم که سرنوشتی بسیار تلخ و دردناک است ...

لعن علی عدوک یا حسین

خاتمی و کروبی و میر حسین

پسر شجاع بازدید : 290 یکشنبه 11 مهر 1389 نظرات (0)

وحشیگری یزیدیان سبز در عاشورا

 

سر حسین ع را که برید هلهله برپا کردند. شمر –همان کسی  که همرزم حسین(ع) بود در سپاه علی(ع)- مستانه لبخند می‌زد و خود را آماده می‌کرد برای جشن پیروزی و غنیمت‌ها!

مامور نیروی انتظامی را وحشیانه حمله کرده و در میان مردم برهنه اش کردند این فرقه ضاله یزیدیان سبز

وقتی مفتخرانه سایت‌های خودشان را پر کردند از تصاویر و فیلم‌های فتوحات روز عاشورایشان، خوش خیال بودند که چه کار مهمی کرده‌اند!

امروز فیلمی را دیدم که واقعا ناراحت شدم و یاد کربلای امام حسین ع افتادم  و اینکه تاریخ چقدر دقیق تکرار می شود ..فیلمی که وحشیگری یزیدیان سبز را به تصویر می کشد ..

http://www.persiangig.com/pages/download/?dl=http://aheney.persiangig.com/video/ashusabz.wmv

آب را به روی کودکان و اهل بیت تشنه لب بستند ..یاران امام حسین ع را یکی پس از دیگری به خاک و خون کشیدند ..آخرین سربازش علی اصغر را بر روی دست گرفته طلب آب برای این طفل تشنه لب کرد

ابن سعد گفت : حرمله ! سفیدی گلویش را نمیبینی ؟حرمله تیری انداخت ....خون بر دستان و صورت مبارک امام پاشید ..الله اکبر!!!....امام را زخمی کردند ..بر روی خاک افتاد ..سر مطهر امام زمانشان را از بدنش جدا کردند ....هلهله کردند این حرامیان کوفی ...فریاد  شادی سر دادند ...به خیمه های بی پناه اهل بیت حمله ور شدند و آتش زدند ..کودکان را کتک میزدند و وحشیانه از سرشان معجر میکشیدند و گوشها را برای گوشواره پاره میکردند و کتک بود و فریاد مستانه پیروزی و هلهله و شادی .....

عاشورای ۱۳۸۸ در تهران ....

حرامزادگان سگ صفت و زنا زادگان کوفی صفت وحشیانه به عزاداران حسینی  حمله ور شده و مانند سگهای هار مامورین نیروی انتظامی را ضرب و شتم کردند ..و مانند اجداد کثیف خود فریاد هلهله و شادی سر میدادند..به خیمه های امام حمله کرده و آتش زدند و فریاد  شادی سر میدادند..الله اکبر از این فتنه گران یزید صفت و زنا زادگان سگ صفت..لباس از بدن مامور بیرون کشیدند و در میان جمعیت کوفی صفت لخت و عریان کردند ...باز هم هلهله و شادی و فریاد پیروزی از آتش زدن ماشینها و ..

 در حالیکه  موسوی منافق و یزید صفت در بیانیه آخر خود، اغتشاشگران روز عاشورا را "مردم خداجوی" نامیده، انتشار این فیلم پرده از هویت واقعی آشوبگران برداشته است.

در این فیلم، عده ای از زنا زادگان و حرامیان کوفی صفت ..که در حال تخریب اموال عمومی هستند، با مشاهده یکی از مامورین نیروی انتظامی به سوی وی حمله می کنند و پس از ضرب و شتم شدید این مامور، در اقدامی ضد اخلاقی او را برهنه کردند ..

این سگهای غربزده و یزیدیان سبز که نمادهای سبز به همراه دارند، همچنین با توهین به این مامور او را تحت فشار قرار می دهند، تا به رهبر انقلاب توهین کند.

پس از پخش گوشه ای از رفتار فرقه سبز در هتک حرمت روز عاشورا از رسانه ملی هم، مسئولان صدا و سیما اعلام کردند که این صحنه ها تنها گوشه ای از اقدامات حامیان آقای موسوی در روز عاشورا بوده است و سایر فیلم ها به دلیل غیر اخلاقی بودن و جسارت بی پروا به مقدسات، امکان پخش از رسانه ملی را ندارند.

برخورد حامیان موسوی با مامور نیروی انتظامی به قدری دردناک و خشن است که بر اساس گزارش سایت یوتیوب، این فیلم در میان فیلم هایی جای گرفته است که با محدودیت سنی برای نمایش مواجه هستند.حامیان فرقه سبز یزیدی  با افتخار این فیلم را به یکدیگر ارسال کرده و از آن به عنوان "یادگار عاشورا" نام می برند!

 علیرضا سلیمی، نماینده مردم محلات در مجلس شورای اسلامی،به نقل از یک طلبه جوان گفت: "عده‌ای از عوامل جریان فتنه با حمل پارچه‌های سبز، پوشش‌های نامناسب و آرایش غلیظ، سوار اتوبوس شده و در رفتاری غیرانسانی و غیر اخلاقی اقدام به نمایش عریان بخشی از اندام خود کرده و به مغازله و اعمال منافی عفت با یکدیگر پرداختند."

با وجود دلایل مختلف مبنی بر عدم اعتقاد بخش زیادی از اعضای فرقه سبز یزیدی به شعائر دینی، یزیدیان زمان .. کروبی و  موسوی پس از اغتشاشات روز عاشورا، آشوبگران و توهین کنندگان به روز عاشورا را "مردم خداجوی" و "عزاداران حسینی" نامیدند و از برخورد مردم با این افراد ابراز ناراحتی کردند!

آنان همچنین مدعی شدند که فرقه سبز، اخلاق مدار و مخالف خشونت است.کروبی حتی با توهین به مردم انقلابی تهران، افرادی را که قصد داشتند تا جلوی آشوبگران را بگیرند، "جمعی وحشی" نامید.

آیا این سگ زادگان کوفی صفت خدا جوی و حقیقت جو هستند ؟

لعنت خدا و رسول خدا بر این یزیدیان فاسد و سگ باز و همجنس بازهای زنا زاده باد..

فرق این یزیدیان فاسد با لشکریان ابن سعد چیست ؟

لعن علی عدوک یا حسین

خاتمی و کروبی و میر حسین

پسر شجاع بازدید : 234 یکشنبه 11 مهر 1389 نظرات (0)

اندر احوالات منافقین سبز فقط باید خندید !

 

سازمان مجاهدین خلق یا منافقین سرخ مارکسیسم یک رهبری بنام مسعود رجوی مزدور و تروریست داشتند که در مدیریت خیلی قوی و زرنگ بود و در فریب دادن تبحر خاصی داشت..

طوری منافقین سرخ را گول میزد که بر بدنشان بمب وصل میکردند و عملیات انتحاری انجام میدادند مانند شهادت شهید دستغیب ...اونا هم مذهبی بودند و هم منطقی تر ..اما کم کم منحرف شدند و شدند  آنچه که همگان میدانند .تبدیل شدند به تروریستهای وحشی که رسوای عالم گشتند ..

اما وقتی با این منافقین یا یزیدیان سبز بحث میکنم و به طرز فکرشان نگاه میکنم واقعا خنده ام میگیره انگار یه عده بچه کوچولو با هم جمع شدند و بازی میکنند....یکی از حماقتها و بچه بازیهای این فرقه ضاله این است که مثلا دلشان را به ..ما بیشماریم ..خوش میکنند

هفته قبل در برنامه ۹۰ همه اومدند اس دادند و مثلا ۷۰ درصد شدند و بعد هم صبح با خوشحالی ابراز میکردند که ما دیشب برنامه ۹۰ را تصرف کردیم !!!!!انگار در جنگ جهانی پیروز شدند ...

یا مثلا میرن نظر سنجی میذارن و میگویند موسوی از رهبری عزیز بیشتر رای آورد !!!! بعد هم خر کیف میشن......یا به سطل آشغالها حمله میکند و آنها را آتش میزنند و بعد هم مثل خر کیف میکند و فکر میکنند کشور ایران را تصرف کردند ..حماسه ساز شدند !!!!!!..یا با فتو شاپ عکسها را در هم تلفیق میکنند و میگویند به به ! چه چه ! ما چقدر زیادیم....و این وسط هم یه عده خیلی ساده لوح هم با خودشان میگویند احتمالا از ۷۰ میلیون نفر ۸۰ میلیونش ما هستیم ..!!!!

واقعا از حماقت این یزیدیان سبز خنده ام میگیره ..جالبتر اینکه برای گول زدن خودشان میگویند همه مردم معترض و مخالف نظام هستند اما چون از گلوله !!! و باتوم میترسند بیرون نمیان ..یکی نیست به اینها بگه مگر در انقلاب ۵۷ مردم از گلوله و باتوم میترسیدند ؟ اومدند و سینه سپر کردند و پیروز شدند اونم بر ارتش تا دندان مسلح شاه ملعون....شما هم اگه شجاع هستید چرا از گلوله !!البته این ادعای خودشان است ) میترسید و بیرون نمی آیید ؟

وقتی در ۹ دی ماه مردم با خشم بخاطر حرمت شکنی عاشورا با جمعیتی میلیونی اومدند بیرون اثری از این کوچولوهای سبز نبود ...بعد هم فرداش گفتند کیک و ساندیس دادند ....انگار اینهمه مردم بخاطر کیک و ساندیس ساعتها تو خیابون شعار میدادند فقط بخاطر کیک و ساندیس ؟!!

آنقدر احمق هستند که نمیتونند یه دلیل موجه تر بیارن ..مثلا میگفتند برای گرفتن یک دستگاه موتور سیکلت ..که لا اقل با عقل جور در بیاد ..

 اندر احوالات این جماعت بچه و نادان و احمق و رهبران احمق تر از خودشان چکار باید کرد ؟

 فقط باید خندید.خندید و باز هم خندید ... شما هم بخندید تا روحیه تان عوض شود..اینطوری

پسر شجاع بازدید : 201 یکشنبه 11 مهر 1389 نظرات (0)

حماقت دشمنان

شگرد دشمنان ما معمولا فریب و نیرنگ بوده است. مثلا برای این که اصل ولایت فقیه را تضعیف کنند و کم­تر از آن سیلی بخورند، سعی کردند چند عالم ساده و بی­بصیرت پیدا کنند تا از راه مصاحبه کردن با آنها و حرف­هایی که از حلقومشان بیرون می­کشند، بتوانند ولایت فقیه را تضعیف کنند، یا این شبهه را رایج کنند که ولایت، فقط از آن معصوم است و بس... و دیگران همه یکسانند و هیچ کسی بر دیگری ولایت ندارد.

تا کنون هم بهترین کاری که برای تضعیف ولایت مقام معظم رهبری انجام دادند، این بود که از میان کسانی که روزی به امام ارادت داشتند و زیر ولایت او کار می­کردند، برخی را فریب دهند و با رهبر معظم انقلاب چپ بندازند، تا مردم احساس کنند، مقام معظم رهبری از راه امام و خط امام دور شده است. بعضی از این افراد هم با غرض و مرض از امام تعریف می­کنند و با زرنگی می­خواهند این پیام را به مخاطب القا کنند که هیچ کسی نمی­تواند جای امام را بگیرد و به جای او بنشیند، و آن تبعیتی که ما نسبت به امام داشتیم، اکنون نمی­توانیم نسبت به کسی داشته باشیم... می­بینید که چه راه قشنگی برای تضعیف ولایت رهبر انتخاب کرده­اند؟ واقعا روش خوبی است.

برای ضربه زدن و تضعیف فرهنگ عزاداری و مجالس ذکر اهل بیت (علیهم السلام) که حیات اسلام از آنهاست نیز نقشه­ی خوب و قابل قبولی کشیده­اند؛ گفتند: ما باید مداحان و سخنرانان بی­بصیرت و بی­سواد را تقویت کنیم و حسابی دروغ و خرافه و چرت و پرت قاطی این مجالس کنیم تا مردم از اسم روضه و سینه­زنی و مجالس اهل بیت زده شوند... این هم انصافا روش خوبی است.

اساسا این، بهترین روشن دشمنی است، چون با این روش از فرهنگ و احساسات دینی ما استفاده می­کنند و این موجب می­شود که دستشان حالا حالاها رو نشود. از طرف دیگر کم­هزینه­تر از راه­های دیگر است. حق و باطل هم حسابی قاطی می­شوند و تفکیک مرزها از همدیگر دشوارتر می­شود. همچنین راه مقابله با جریان باطل و فریب­خورده­ی دشمن هم سخت می­شود، چون ادبیات طرف باطل هم ادبیات دینی و انقلابی خواهد بود... و خلاصه برای ضربه زدن به اسلام یک روش فوق العاده است.

دشمن­های ما هم در این روش اوستا هستند و هزاران بار از این جور نقشه­ها کشیده­اند، اما حالا چرا خیلی جواب نداده است و چرا انقلاب ما روز به روز شکوفاتر می­شود و سیلی­هایش به دشمنان سنگین­تر شده است، نمی­دانم. اما چیزی که می­دانم این است که خیلی تقصیر دشمنان ما نیست و بیچاره­ها تا جایی که امکان داشتند، زحمتشان را کشیده­اند و شبانه­روز تلاش کردند...

اما گاهی وقت­ها همین دشمنان باتجربه و کارکشته و دوره­دیده، کاری می­کنند که آبروی هر چه دشمن و شیطان است، برود. این دشمن­های بیچاره­ی ما، میلیاردها پول بی­زبان خرج کردند، تا مردم ایران به جای این که گوش به فرمان رهبرشان باشند، تحت تأثیر وسوسه­های رسانه­هایشان قرار بگیرند و از رسانه­هایشان خط بگیرند... این همه دست و پا زدند و سرمایه گذاشتند، تا بلکه در دل مردم ایران جایگاهی پیدا کنند و از این طریق بتوانند به اهدافشان برسند، آنگاه با حماقت و ناشی­گری تمام و البته با صداقت و سادگی هر چه تمام­تر، از حرمت­شکنی روز عاشورا حمایت کردند و نیش خوشحالی، تا بناگوش باز کردند.

من که هر چه فکر کردم، نتوانستم بفهمم که این دشمنان طبق کدام اصول درست و حسابی دشمنی، این کار را کردند. تنها چیزی که به نظرم رسید، این بود که این کارِ به شدت ناشیانه­ی رسانه­های دشمن، طبق برنامه و سیاست درست و حسابی شیطانی نبوده است، بلکه این کار به منزله­ی همان دست و پا زدنی است که از احساس سوختگی شدید برآمده است.

 

تعداد صفحات : 17

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 674
  • کل نظرات : 51
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 13
  • آی پی امروز : 13
  • آی پی دیروز : 52
  • بازدید امروز : 29
  • باردید دیروز : 78
  • گوگل امروز : 13
  • گوگل دیروز : 11
  • بازدید هفته : 303
  • بازدید ماه : 1,124
  • بازدید سال : 13,011
  • بازدید کلی : 298,353